اختلالات اضطراب؛ خط قرمز باریک اختلالات اضطراب عموما هنگام بلوغ آغاز شده و تا اواسط دهه ۳۰ زندگی شایع هستند. یك حادثه پراسترس می تواند كاتالیزور آغاز بروز این اختلالات باشد. اختلالات اضطراب دنیای شما را كوچك و كوچكتر می سازد.از همان ابتدا زندگی گریس ماهونی با ترس و وحشت قرین بود. این خانم ۳۸ ساله، اهل جكسون هول ایالت وایومینگ، نخستین بار در مهدكودك حمله وحشت را تجربه كرد. می گوید: فكر می كنم مشكلات من از آنجا آغاز شد. حملات ترس به صورت نامنظم بروز كرده و حتی او را از خواب بیدار می كردند. او چنان از بروز این حملات می ترسید كه از قرارگیری در شرایط غیر قابل كنترل اجتناب می كرد: ما برای دیدار عمویمان به نیویورك رفته بودیم. او در طبقه ۳۹ یك آسمانخراش زندگی می كرد. پدرم مجبور شد ۳۹ طبقه را با من پای پیاده بالا بیایید، چون من از سوار شدن به آسانسور می ترسیدم. ماهونی هیچ وقت درباره مشكل خود با كسی حرف نمی زد. می گوید: بزرگترها می گفتند؛ خب، این بچه خجالتی است، ولی من ترسو و افسرده بودم. نهایتا در ۱۸ سالگی پزشكان تشخیص دادند كه او مبتلا به اختلالات وحشت است؛ یكی از جدی ترین بیماری های اضطراب. به گزارش انجمن ملی سلامت روانی ایالات متحده، ۱/۱۹ میلیون نفر در ایالات متحده با اختلالات اضطراب دست به گریبان هستند و زنان دو برابر مردان در خطر ابتلا به این بیماری ها قرار دارند. تاثیر این بیماری ها می تواند ویرانگر باشد. دكتر دیوید بارلو، مسئول مركز اضطراب و بیماری های مرتبط در دانشگاه بوستون می گوید: این اختلالات مثل بسیاری از بیماری ها و اختلالات مزمن فیزیكی مثل بیماری های ریوی یا مشكلات قلبی عروقی می تواند در عملكرد كل بدن تاثیری مخرب داشته باشد. مطالعات نشان می دهد این اختلالات سالانه میلیاردها دلار هزینه برای بیماران و سیستم بهداشت عمومی آمریكا دربر دارد. این بیماری می تواند علائم بیماری های دیگر نظیر بیماری های قلبی را تقلید كند و كسانی كه از این اختلالات رنج می برند، سه تا پنج برابر بیشتر از افراد دیگر به پزشك مراجعه می كنند و شش برابر بیشتر در بیمارستان بستری می شوند. انواع اختلالات اضطراب اختلالات اضطراب این مشكلات را شامل می شود: اختلال وحشت كه در آن دوره هایی از وحشت فراوان به فرد منتقل می شود. انواع فوبیا كه در آن ترسی آزاردهنده از مكان یا چیز خاصی در فرد ایجاد می شود. اختلال عمومی اضطراب كه نگرانی مزمن را دربرمی گیرد. اختلال ناشی از استرس پس از سانحه كه به حادثه ای آسیب رسان مربوط می شود و اختلال وسواس و اجبار كه رفتارهایی تكرارشونده یا افكاری آزاردهنده را شامل می شود. تمام اینها مواردی از اختلالات اضطراب هستند.بسیاری از این اختلالات با هم تركیب می شوند. به طور مثال ترس از دچار شدن به حملات ترس می تواند منجر به بروز فوبیا شود. در خلال یك حمله وحشت، مكانیسمی كه انسان را برای مواجهه با خطر یا ترس آماده می سازد، فعال می شود. سیستم اعصاب خودمختار سمپاتیك، غدد فوق كلیوی را تحریك كرده و آدرنالین و نورآدرنالین آزاد می شود. خون بشدت به گروه عضلات بزرگ اندام ها وارد می شود، ضربان قلب بسرعت افزایش می یابد، تنفس تندتر می شود و این توانایی در فرد ایجاد می شود كه فرار كند یا بایستد و بجنگد، ولی وقتی چیزی برای ترسیدن وجود ندارد، این پاسخ ها خود باعث وحشت می شود. زنان در معرض خطر می توان پرسید چرا زنان بیشتر در معرض خطر ابتلا به این اختلالات قرار دارند؟ در حالی كه هیچكس دلیل این مسئله را نمی داند، محققان می گویند ژنتیك و محیط، نقش بسزایی در پیدایش و شیوع این مشكلات دارند. دكتر بارلو می گوید: ما واجد ژن هایی هستیم كه پیشاپیش ما را مستعد پذیرش اضطراب می سازند، ولی افراد زیادی هم هستند كه این ژن ها را دارند، بدون آنكه از اختلالاتی اینچنینی در رنج و عذاب باشند. باید ارتباطی بین یادگیری و محیط وجود داشته باشد. به عبارت دیگر این محیط است كه ژن ها را فعال می كند. او می افزاید: آموخته های ناشی از تجارب ابتدایی زندگی، وضعیت این ژن ها را مشخص می كند. با وجود تمام پیشرفت هایی كه داشته ایم، دخترها كمتر از پسرها تجربیات زندگی اجتماعی را به دست می آورند و هنگام بروز مشكلات، كمتر از پسرها می توانند واكنش های درستی از خود نشان دهند.آیا هورمون ها در این زمینه تاثیری دارند؟ دكتر بارلو می گوید: تا آنجایی كه اطلاعات فعلی ما نشان می دهد، هورمون ها نباید ارتباط چندانی با ژنتیك و بروز این اختلالات داشته باشند.اما دكتر كاترین برندورف، مسئول بخش بهداشت زنان بیمارستان نیویورك معتقد است كه بالا و پایین رفتن سطح هورمون ها ممكن است باعث تشدید علائم اضطراب شود. او می گوید: تغییرات هورمونی در زمان قاعدگی می تواند نظم واكنش های شیمیایی مغز را برهم زده و ممكن است باعث افزایش حساسیت و آسیب پذیری فرد شود.اختلالات اضطراب عموما هنگام بلوغ آغاز شده و تا اواسط دهه ۳۰ زندگی شایع هستند. یك حادثه پراسترس می تواند كاتالیزور آغاز بروز این اختلالات باشد. پروفسور جرلین راس، رئیس انجمن اختلالات اضطراب آمریكا و روانپزشكی كه خانم ماهونی را درمان كرد، می گوید: اغلب شش ماه تا یك سال پس از مواجهه فرد با یك استرس شدید این اختلالات آغاز می شوند. آن حادثه ظاهرا به خوبی و خوشی فراموش شده، ولی یكمرتبه فرد دچار یك حمله وحشت شده یا مبتلا به نگرانی های وسواسی می شود. اخبار امیدواركننده خبر خوب اینكه بسیاری از این اختلالات اضطراب قابل درمان هستند كه می تواند شامل روان درمانی، دارو درمانی یا هر دوی آنها باشد. نخستین خط دفاعی روان درمانی، مبتنی بر ادراك رفتاری است. این درمان روی تغییردادن افكار مخدوش متمركز می شود و بیمار را با موقعیت های دردناك رودررو می سازد. داروهایی نظیرداروهای ضد افسردگی ممانعت كننده از بازجذب اختیاری سروتونین مثل فلوكسیتین یا داروهای قدیمی ضد افسردگی سه حلقه ای مثل ایمی پرامین معمولا توسط پزشك تجویز می شوند. گاهی بنابر وضعیت بیمار یا تشخیص پزشك، داروهای آرامبخش بنزودیازپین نظیر دیازپام نیز تجویز می شود، گرچه این داروها بعد از مدتی باعث ایجاد حالت تحمل می شوند و بیمار باید دوز مصرفی را افزایش دهد.دكتر مایكل لیبووتیس، مسئول كلینیك اختلالات افسردگی موسسه روانپزشكی ایالت نیویورك می گوید: در آینده داروهای ضد اضطراب با تمركز درمانی بیشتر و عوارض دارویی كمتر مورد استفاده قرار خواهند گرفت. ما به دنبال داروهایی هستیم كه بدون تاثیر روی سایر سیستم های ارگانیك فقط گیرنده خاصی كه مدنظر پزشك است را كنترل كنند. خانم دكتر راس می گوید: گام مهم برای درمان اضطراب، كمك گرفتن است. اختلالات اضطراب دنیای شما را كوچك و كوچكتر می سازد. شما از ترس پرواز ناچارید از راه زمینی مسافرت كنید، چون از پل می ترسید، مجبورید كلی راه خودتان را دور كنید و بزودی از تمام پل ها خواهید ترسید. اگر این اختلالات درمان نشوند، تك تك وجوه زندگی شما را مختل خواهند كرد. |
۶.۱۲.۱۳۸۹
اختلالات اضطراب؛ خط قرمز باریک
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر