از بودن با مردم می ترسم - مرد ۳۶ ساله ای با شغل وكالت نزدیك است، شغلش را از دست می دهد، زیرا هر بار كه در محضر دادگاه قرار می گیرد دچار تپش قلب، تعریق و لرزش می شود.- مرد ۵۰ ساله ای كه كار بازاریابی انجام می دهد در انجام شغلش دچار مشكل می شود زیرا از بودن با مردم هراس دارد. - مرد ۲۷ ساله ای كه حسابدار است به خاطر خجالتی بودن نمی تواند با نامزدش ارتباط برقرار كند. این سه مرد ممكن است در ابتلا به یك عارضه مشترك باشند: «اختلال اضطراب در جمع» (social anxiety disorder) ● «اختلال اضطراب در جمع» چیست؟ بسیاری افراد در مورد افسردگی یا «اختلال استرس پس از ضربه عاطفی» (PTSD) چیزهایی شنیده اند، اما در مورد «اختلال اضطراب در جمع» آگاهی كمتری در میان عموم وجود دارد. در واقع پزشكان كمتر این بیماری را تشخیص می دهند، در حالی كه «اختلال اضطراب در جمع» بسیار شایع است. اما چرا این بیماری به رغم شیوع كمتر تشخیص داده می شود؟ اولاً ماهیت این عارضه باعث می شود كه مبتلایان برای مشاوره به پزشك مراجعه نكنند و مشكلاتشان را پنهان نگه دارند. ثانیاً بستگان و دوستان بیماران الگوهای رفتاری و علائم آنها را نوعی صفت شخصیتی عادی به حساب می آورند و مثلاً می گویند: «او از اول هم همین طور بود»، در حالی كه ما با یك اختلال روانی روبه رو هستیم. درست است كه بسیاری از افراد سالم از لحاظ روانی، خجالتی اند، یا خیلی افراد هنگام سخن گفتن در برابر جمع بزرگی از حضار احساس ناراحتی می كنند یا بعضی ها در تنهایی احساس رضایت بیشتری دارند، اما تمام این موارد در محدوده رفتارهای طبیعی انسان قرار می گیرند. اما «اختلال اضطراب در جمع» یك بیماری است؛ علائم این بیماری صرفاً تشدید شدن خصوصیات یك سبك شخصیتی طبیعی نیست، در عوض این علائم مداوم و غیرقابل كنترلند. از طرف دیگر این علائم باعث مقدار زیادی ناراحتی و ناخوشی می شوند و اغلب موارد زندگی خانوادگی و شغلی فرد را مختل می كنند. تشخیص دادن این اختلال از یك جنبه دیگر هم اهمیت دارد: این مشكل روانی معمولاً به خوبی قابل درمان است. ● علائم بیماری اضطراب در جمع معمولاً در انتهای نوجوانی و ابتدای بزرگسالی آغاز می شود؛ این اختلال اغلب تدریجاً شروع می شود و به آهستگی پیشرفت می كند، اما گاهی هم به طور ناگهانی به خصوص پس از یك تجربه تنش زا یا ناراحت كننده بروز پیدا می كند. علائم بیماری در برخی افراد تنها در شرایط خاصی ظاهر می شود: بهترین مثال اضطراب هنگام حرف زدن در مقابل جمع است كه اغلب آن را نوعی «اضطراب صحنه» (stage anxiety) به حساب می آورند، اما در واقع باید آن را نوعی «اضطراب عملكردی» (performance anxiety) نامید. «اضطراب عملكردی» می تواند بسیار ناخوشایند باشد، اما به شدت «اضطراب فراگیر اجتماعی» (generalized social anxiety) نیست كه در آن بسیاری از تعامل های شخصی با دیگران در فرد علائم اضطراب را به وجود می آورد. بیماری در این شكل باعث می شود كه فرد از انجام كارهایی از قبیل دستور غذا دادن یا غذا خوردن در میان جمع، استفاده از تلفن یا توالت خارج از خانه، بازگرداندن اجناس به مغازه، گپ زدن با دیگران، وارد شدن به اتاق پر از جمعیت، ابراز عقاید و نظرات و معرفی خود به مراجع قدرت یا غریبه ها خودداری كند. علائم بیماری هم روانی و هم جسمی اند. علائم روانی معمول شامل ترس مفرط از مورد قضاوت و نقد قرار گرفتن است؛ مبتلایان به این بیماری هنگامی كه تنها به تعاملات شخصی با دیگران فكر می كنند دچار احساس سراسیمگی، خجالت و تحقیر می شوند. علائم جسمی شبیه علائم سایر اشكال اضطراب است: تپش قلب، تنگی نفس، تعریق شدید، تنش عضلانی، دل آشوبه یا اسهال و لرزش دست. یك علامت به خصوص رایج سرخ شدن است. مبتلایان به اختلال اضطراب در جمع، اگر مورد تشخیص و درمان قرار نگیرند، معمولاً زندگی شان را به نحوی تغییر می دهند كه ارتباطات شخصی شان به حداقل برسد. روابط خانوادگی این افراد هم آسیب می بیند و ممكن است شغل شان را از دست بدهند. انزوای حاصل باعث می شود كه بیمار نتواند یك شبكه اجتماعی پشتیبان داشته باشد و به این ترتیب چرخه معیوبی به وجود می آید كه وضع او را بدتر می كند. برخی از مبتلایان ممكن است برای كنترل كردن علائمشان به مصرف الكل، دخانیات یا داروهای غیرقانونی روانگردان رو بیاورند. اما این «خوددرمانی ها» هیچگاه موثر واقع نمی شود. ● تشخیص نكته مهم تفاوت گذاشتن میان خجالتی بودن عادی و مبتلا بودن به «اختلال اضطراب در جمع» است. برای اینكه این تفاوت مشخص شود این سئوال ها را از خود بپرسید: آیا سراسیمه شدن در موقعیت های اجتماعی یا «ابله به نظر رسیدن» بزرگ ترین هراس شما در زندگی است؟ آیا همراه دیگران بودن یا برقراركردن رابطه با آنها برای شما مشكل است؟ آیا هنگامی كه كارهای ساده در مقابل عموم یا در موقعیت های جمعی انجام می دهید احساس ناراحتی و آشفتگی می كنید؟ آیا از رویدادهایی كه شما را در مركز توجه قرار می دهد، اجتناب می كنید؟ آیا ترس از سراسیمگی مانع می شود كه شما تعهدات تان را به انجام برسانید، مسئولیت ها یا چالش ها را بپذیرید یا به كارهایی اقدام كنید كه برایتان لذت بخش است؟ بسیاری افراد به یكی از پرسش های فوق جواب مثبت می دهند و اغلب ما احساساتی نظیر موارد فوق را گاه به گاه تجربه می كنیم. اما اگر به دو یا تعداد بیشتری از پرسش های بالا جواب مثبت داده اید یا اگر احساساتی كه در بالا ذكر شده بخش بزرگی از زندگی شما را اشغال كرده است، از پزشكتان بخواهید كه شما را از لحاظ امكان ابتلا به «اختلال اضطراب در جمع» مورد ارزیابی قرار دهد. ● درمان اگر پزشكان علت این اختلال را می دانستند ممكن بود بتوانند شیوه هایی را بیابند كه عدم تعادل های ژنتیكی، شیمیایی یا روانشناختی ایجادكننده این بیماری را اصلاح كنند. اما تا زمانی كه پژوهش ها در این مورد پیشرفت بیشتری كند، هیچ كدام از موارد فوق ممكن نیست. در موارد خفیف بیماری به خصوص هنگامی كه «اضطراب اجرا» مشكل اصلی است تكنیك های خودیاری ممكن است مفید باشد. برای مثال كسب تجربه در سخن گفتن در برابر جمعی از افراد ممكن است برای كنترل موارد خفیف اضطراب كافی باشد و شركت در گروه های حمایتی می تواند فرصت های لازم برای سخن گفتن در جمع را همراه با هدایت، پذیرش و تشویق فراهم آورد. اما در موارد شدیدتر دو راه درمانی اساسی وجود دارد: گفت وگو درمانی (روان درمانی) و دارو. این دو شیوه مانعه الجمع نیستند: بعضی ها ممكن است از یكی سود ببرند و بعضی ها از دیگری و برخی از تركیب هر دو. بهترین شیوه روان درمانی برای این بیماری «درمان شناختی _ رفتاری» است. این سیستم درمانی، عملی و نتیجه محور است و سعی می كند كه ادراكات بیمار را تغییر دهد بدون آنكه به تجربیات روانی ابتدایی كه ممكن است این ادراكات را تولید كرده باشد، بپردازد. اگرچه درمان شناختی _ رفتاری تنها چند دهه قدمت دارد اما بر بنیاد خردی باستانی است، فیلسوف یونانی اپیكتتوس به بهترین وجه آن را چنین بیان می كند: «انسان ها نه از رویدادها بلكه دیدگاه هایی كه نسبت به آنها دارند آشفته می شوند.» درمانگر در مورد اختلال اضطراب در جمع سعی می كند به بیمار كمك كند تا درك كند كه ترس هایش اساسی ندارد، یا دست كم بسیار اغراق شده اند. بیمار می آموزد كه ترس ها و افكار منفی اش را تشخیص دهد («شكار فكر»)، آن ترس ها را با موقعیت واقعی مقایسه كند («واقعیت سنجی») و راه هایی برای غلبه بر موانع ذهنی تعامل طبیعی اجتماعی را به تصویر درآورد. («تمرین شناختی») نهایتاً درمانگر تكالیف خانگی به بیمار می دهد و از او می خواهد كه از طریق قرار دادن تدریجی خود در برابر موقعیت هایی كه قبلاً از آنها اجتناب می كرد، افكار مثبت را به رفتار مثبت بدل كند («تعیین وظیفه») اگر تمام مراحل فوق به خوبی پیش رود، بیمار پس از ۶ تا ۲۰ جلسه یك ساعته در اصلاح رفتارهایش پیشرفتی واقعی نشان خواهد داد. از آنجایی كه این نوع درمان شیوه جدیدتری به حساب می آید نتایج دراز مدت آن هنوز كاملاً روشن نیست. از طرف دیگر استفاده از این تكنیك منوط به در دسترس بودن درمانگران آشنا با آن است كه برای همه امكان پذیر نیست. خوشبختانه سایر انواع گفت وگو درمانی ممكن است به بیمار كمك كند. داروها به خصوص در اضطراب اجرا تاثیر خوبی دارند. هدف این نیست كه خود ترس مهار شود بلكه مقصود مهار كردن علائم جسمی است كه باعث ناراحتی می شود. این علائم عمدتاً ناشی از فعال شدن بیش از حد «سیستم عصبی سمپاتیك» در بدن است كه مقادیر زیادی از آدرنالین و سایر هورمون های استرس زا را به خون وارد می كند. داروهای خانواده «مسدودكننده گیرنده بتا» می توانند اثر این هورمون های استرس زا را مانع شوند. در اغلب موارد بیماران تنها در هنگام مواجهه با موقعیت استرس زا لازم است دارو مصرف كنند، برای مثال وكیلی كه در هنگام حضور در دادگاه از ترس فلج می شود می تواند یك ساعت پیش از برپایی جلسه دادگاه یك داروی مهاركننده گیرنده بتا مثلاً پروپرانولول مصرف كند. این داروها در دوزهای متوسط معمولاً برای رفع علائم كفایت می كنند در این مقدار مصرف عوارض جانبی چندانی ندارند. اما اگر این داروها موثر نباشند، آرام بخش های خانواده «بنزودیازپین ها» ممكن است مفید باشند، این داروها حتی با یك دوز واحد پیش از «اجرای» كار مورد نظر موثر هستند. اما داروهای مسدودكننده گیرنده بتا و بنزودیازپین ها در مورد «اضطراب فراگیر اجتماعی» كمتر موثر هستند. در مورد این بیماری داروهای ضدافسردگی معمولاً بسیار مفیدند. اغلب پزشكان استفاده از داروهای ضدافسردگی گروه «مهاركننده های انتخابی باز جذب سروتونین» (SSRI) مانند پاروكستین یا (paxil) و سیتالوپرام (Celexa) را ترجیح می دهند. از آنجایی كه اضطراب فراگیر اجتماعی در موقعیت های مختلف ظهور می كند، بیماران مجبورند داروهایشان را هر روز مصرف كنند، در صورت عدم تاثیر داروهای ضدافسردگی، پزشك ممكن است داروهایی از گروه داروهای ضدتشنج مانند گاباپنتین (Neurotomin) برای رفع علائم اضطرابی بیمار تجویز كند. |
۶.۱۲.۱۳۸۹
از بودن با مردم می ترسم
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر