۵.۰۴.۱۳۸۹

اس ام اس ها و پیامک ها ویژه تولد آقا امام زمان

اول از همه یه شعر کوتاه و عمیق

گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی / پیشش اگر از ما شکایت کرده باشی

حتی اگر بی آنکه مشتاقان بدانند / یک شب نمازی را امامت کرده باشی

یا در لباس ناشناسی در شب قدر / از خود حدیثی را روایت کرده باشی

پس مرمکهای نگاه ما عقیم ا ند / تو حاضری بی آنکه غیبت کرده باشی . . .

.

.

.

خداوندا رسان از ما سلامش / به گوش ما رسان یارب کلامش

بسوز سینه ى مجروح زهرا / نما تعجیل در امر قیامش . . .

(عید شما مبارک)

.

.

.

جلوه گل عندلیبان را غزلخوان می کند / نام مهدی صد هزاران درد درمان میکند

مدعی گوید که با یک گل نمی گردد بهار / من گلی دارم که عالم را گلستان میکند . . .

عید منتظران مبارک

.

.

.

تو را گر طول غیبت کرده محزون / شدم از انتظارت من جگر خون

بود صبر تو از صبر الهی / چه سازم من به این قلب بر از خون . . .

.

.

.

چه شود بیاید آن روز که به تو رسیده باشم / به هوای دیدن تو ز هوا رهیده باشم

همه عمر من به یاد تو گذشته نازنینا / نکند که من بمیرم و تو را ندیده باشم . . .

(به امید ظهورش ، میلاد آقا مبارک)

.

.

.

اگر مهدی زهرا باز گردد / جهان آیینه اعجاز گردد

سرم را پیش پایش می گذارم / که با خاک رهش دمساز گردد . . .

.

.

.

مرا به غیر تو نبود پناه مهدی جان / که من گدایم و هستی تو شاه مهدی جان

در انتظار تو شام ها گذشت عمر عزیز / نگشت حاصل من غیـر آه مهـدی جان . . .

.

.

.

بگو چگونه تو تدبیر می کنی اقا؟ / چرا در امدنت دیر می کنی اقا؟

دل تمامی عشاق دوره گردت را / چقدر ساده غزلگیر می کنی اقا؟ . . .

.

.

.

یک پرسش ساده کلید قفل دل شد / آیا تو مولای خودت را دوست داری؟

آیا به یاد یوسف تنهای زهرا / در غیبتش خونین دل و چشم انتظاری . . . ؟

.

.

.

بر چهره پر ز نور مهدی صلوات / بر جان و دل صبور مهدی صلوات

تا امر فرج شود مهیا بفرست / بهر فرج و ظهور مهدی صلوات . . .

.

.

.

دیریست که ما منتظر روی تو هستیم / ما بند نجابت به تن اسم تو بستیم

دیریست که دلداده ما خانه نشین است / جای قدمش بوسه به صد چاک زمین است . . .

.

.

.

اى گل که ولاى تو در جان من است / داغ غم دورى تو مهمان من است

یک لحظه بیابه جان زهرا سوگند / جاى قدمت به روى چشمان من است . . .

.

.

.

کاش مهدى به جهان چهره هویدا مى‏ کرد / گره از مشکل پیچیده ى ما وا مى ‏کرد

کاش مى ‏آمد و با آمدنش از ره لطف / قبر مخفى شده ى فاطمه پیدا مى ‏کرد . . .

.

.

.

اى وارث ذوالفقار مولا برگرد! / اى نور دو چشم آل طاها، برگرد

ما شعله به شعله سوختیم از غم یاس / اى منتقم حضرت زهرا، برگرد . . .

.

.

.

اى وارث ذوالفقار مولا برگرد! / اى نور دو چشم آل طاها، برگرد

ما شعله به شعله سوختیم از غم یاس / اى منتقم حضرت زهرا، برگرد . . .

.

.

.


گفتم فراغ تاکی؟

گفتم که روی خوبت،از من چرا نهان است؟ / گفتا تو خود حجابی ، ورنه رخم عیان است

گفتم که از که پرسم ، جانا نشان کویت ؟ / گفتا نشان چه پرسی،آن کوی بی نشان است

گفتم مرا غم تو ، خوشتر ز شادمانی / گفتا که در ره ما ، غم نیز شادمان است

گفتم که سوخت جانم، از آتش نهانم / گفتا آن که سوخت او را، کی ناله یا فغان است

گفتم فراغ تا کی؟گفتا که تا تو هستی / گفتم نفس همین است ، گفتاسخن همان است

گفتم که حاجتی هست ، گفتا بخواه از ما / گفتم غمم بیفزا، گفتا که رایگان است

گفتم ازم بپذیر،این نیم جان که دارم / گفتا نگاه دارش،غمخانه ی تو جان است

هیچ نظری موجود نیست:

http://up.iranblog.com/images/0z5dgraxwa4j49a5ts77.gif http://up.iranblog.com/images/gv83ah5giec9g8jkopmc.gif