میدونی مترسک به کلاغ چی گفت ؟ گفت هرچی میخوای نوکم بزن ، ولی تنهام نزار . . .
.
.
.
همه نازند تو عزیز ، همه لوسن تو ملوس
همه شیرین تو شکر ، همه قندن تو عسل . . .
.
.
.
باغبون برای داشتن یه گل سرخ ، نوکری هزار تا خارو میکنه !
باغبونتم گلم
.
.
.
تفاوت من و تو در این است که من برای تو خاطره شدم و تو برای من رویا . . .
.
.
.
ما غصه خور تلخی فریاد شماییم / شادیم در آن لحظه که در یاد شماییم . . .
.
.
.
کاش از اول که دیدم از تو رنگ / دور می گشتم ز تو با روی جنگ
بحر مکر و حیله ات برنده بود / لکه ای در جان من هستی چو ننگ . . .
.
.
.
کاش قلبم درد پنهانی نداشت / چهره ام هرگز پریشانی نداشت
کاش میشد راه سخت عشق را / بی خطر پیمود و قربانی نداشت . . .
.
.
.
عشق در دل ما پایدار است / محبت در چشمانت آشکار است
چشمانت همچون ماه ندارد همتا / افسوس که در آزمایش وفای ما کردی خطا . . .
.
.
.
گفتم که فراق را نبینم / دیدم آمد به سرم از آنچه می ترسیدم
نوحی به هزار سال یک طوفان دید / من نوح نیم و هزار طوفان دیدم . . .
.
.
.
شبی نیست که آهم به ثریا نرسد / از چشم ترم آب به دریا نرسد
میمیرم از این غصه که آیا روزی / دیدار به دیدار رسد یا نرسد . . .
.
.
.
به جز من هر که با دلبر نشیند ، الهی بر دلش خنجر نشیند . . .
.
.
.
آخر ای دوست نخواهی پرسید که دل از دوری رویت چه کشید ؟
سوخت در آتش و خاکستر شد وعده های تو بدادش نرسید . . .
.
.
.
توی روزگاری که دل واسه ی شکستنه ، قیمت طلای دل قدر سنگ و آهنه
بین این همه غریبه یه نفر مثل تو میشه ، آشنایی که تو قلبم می مونه واسه همیشه . . .
.
.
.
ای که با سنگدلان باده گلرنگ زنی ، جرم ما چیست که بر شیشه ی ما سنگ زنی ؟
.
.
.
کاش به جای جدایی مردن بود ، چون مردن یک لحظه است و جدایی ذره ذره مردن . . .
.
.
.
تو را چون موج دریا دوست دارم / تو را چون عطر گل ها دوست دارم
بخند ای غنچه ی گلزار هستی / که من خندیدنت را دوست دارم . . .
.
.
.
باختن در فینال به دست آوردن نقره نیست بلکه از دست دادن طلاست ،
بکوشید تا در بازی عشق نقره نگیرید ، در این بازی به کم قانع نشید
بیشترین و بهترین رو بخواهید . . .
.
.
.
بر درت می آمدم هر شب مرا وا میزدی / گفتمت نا مهربانی دم ز حاشا میزدی
دیدمت یک شب به دریا خیره بودی تا به سحر / کاش دریای تو بودم دل به دریا میزدی . . .
.
.
.
گفتی که بر میگردی وقتی که گل در اومد / صبر دلم سر اومد از تو خبر نیومد . . .
.
.
.
دنگ دنگ ، ساعت گیج زمان در شب عمر میزند پی در پی زنگ
لیک ، چونکه باید این دم گذرد
پس اگر میخندم خنده ام بیهودست ، و اگر میگریم ، گریه ام بی ثمر است . . .
.
.
.
اگر همه پنجره ها با من غریبه شوند هراسی نیست
چشمهایت دریچه ای رو به طلوع آرزوهایم می باشد . . .
.
.
.
کاش در آسمان سکوتت لکه ابری بودم تا برای همه دلتنگیهایت میباریدم . . .
.
.
.
یه رز سرخ تو دست راستت بگیر و یه رز سفید تو دست چپت و تو آیینه نگاهشون کن
من اون یاس وسطی رو با دنیا عوض نمی کنم . . .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر