الهی ، تو چه بی انتها میبخشی و ما چه حسابگرانه تسبیح میگوئیم . . .
.
.
.
عقل، جاده ی پر پیچ و خمی است که “تا” خدا می رسد
و عشق، جاده ی مستقیمی که “به” خدا می رساند . . .
.
.
.
اگر پیام خدا را خوب دریافت نکردید، به “فرستنده ها” دست نزنید
“گیرنده ها” را تنظیم کنید . . .
.
.
.
الهی من اسیر جهان بودم / عقوبت کن چو نافرمان بودم
خداوندا بسوزانم بسوزان / اگر فرمانبر شیطان بودم . . .
.
.
هیچکس جز آنکه دل به خدا سپرده است ، رسم دوست داشتن نمیداند . . .
.
.
.
خداوندا
دستانم خالی اند و دلم غرق آرزوهای بزرگ
یابه قدرت بی کرانت دستانم را توانا کن
یا دلم را از آرزوهای دست نیافتنی خالی کن . . .
.
.
.
در خود نگاه میکنم تا ببینم که خطا کجاست / بعد از کمی تامل و قدری سکوت
پی میبرم آنجا که خالی از خداست ، خطاست . . .
.
.
.
همه افراد خوشبخت خدا را در دل دارند ، پس تو را چه غم که اینقدر
احساس تنهایی میکنی ، بدان در تنها ترین لحظات و در هر شرایط ، خداوند با توست . . .
.
.
.
وقتی از اینکه به چیزی که میخواستید نرسیدید ، محکم باشید و خوشحال
خداوند در فکر چیز بهتری برای شماست . . .
.
.
.
خداوندا
تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم
مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را / مبادا گم کنم اهداف زیبا را
دلم بین امید و نا امیدی میزند پرسه / میکند فریاد ، میشود خسته
مرا تنها نگذار خدا . . .
.
.
.
ز مردم دل بکن یاد خدا کن / خدا را به وقت تنهایی صدا کن
بر آن حالت که اشکت شد سرازیر / غنیمت دان و ما را هم دعا کن . . .
.
.
.
مردم همانند مریضند و خداوند به منزله طبیب و مصلحت مریض
در چیزی است که طبیب مصلحت می داند.
حضرت محمد (ص)
.
.
.
بنام خداوندی که داشتن او جبران همه نداشته های من است
میستایمش ، چون لایق ستایش است . . .
.
.
.
هر گاه با دیگرانید خود را خط بزنید و هر وقت با خدایید دیگران را . . .
.
.
.
برترین کلمه: ” الله ”
حاضرترین کلمه: ” خدا ”
وسیع ترین کلمه: ” بهشت ”
پاک ترین کلمه: ” فطرت ”
آرام ترین کلمه: ” سکوت ”
گرسنه ترین کلمه: ” حرص ”
مهربان ترین کلمه: ” مادر ”
خونین ترین کلمه: ” جنگ ”
بی نیازترین کلمه: ” قناعت ”
باحیاترین کلمه: ” فاطمه ”
راستگوترین کلمه: ” آینه ”
تنگ ترین کلمه: ” قبر ”
بی حال ترین کلمه: ” تنبل ”
عبرت انگیز ترین کلمه: ” قبرستان “
Interview with god
گفتگو با خدا
I dreamed I had an Interview with god
خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم .
So you would like to Interview me? “God asked.”
خدا گفت : پس میخواهی با من گفتگو کنی ؟
If you have the time “I said”
گفتم : اگر وقت داشته باشید .
God smiled
خدا لبخند زد
My time is eternity
وقت من ابدی است .
What questions do you have in mind for me?
چه سوالاتی در ذهن داری که میخواهی بپرسی ؟
What surprises you most about humankind?
چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند ؟
Go answered ….
خدا پاسخ داد …
That they get bored with childhood.
این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند .
They rush to grow up and then long to be children again.
عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند .
That they lose their health to make money
این که سلامتی شان را صرف به دست آوردن پول می کنند.
And then lose their money to restore their health.
و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی میکنند .
By thinking anxiously about the future. That
این که با نگرانی نسبت به آینده فکر میکنند .
They forget the present.
زمان حال فراموش شان می شود .
Such that they live in neither the present nor the future.
آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی میکنند و نه در حال .
That they live as if they will never die.
این که چنان زندگی میکنند که گویی هرگز نخواهند مرد .
And die as if they had never lived.
و آنچنان میمیرند که گویی هرگز زنده نبوده اند .
God’s hand took mine and we were silent for a while.
خداوند دست های مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم .
And then I asked …
بعد پرسیدم …
As the creator of people what are some of life’s lessons you want them to learn?
به عنوان خالق انسان ها ، میخواهید آنها چه درس هایی اززندگی را یاد بگیرند ؟
God replied with a smile.
خدا دوباره با لبخند پاسخ داد .
To learn they cannot make anyone love them.
یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد .
What they can do is let themselves be loved.
اما می توان محبوب دیگران شد .
learn that it is not good to compare themselves to others.
یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند .
To learn that a rich person is not one who has the most.
یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد .
But is one who needs the least.
بلکه کسی است که نیاز کم تری دارد
To learn that it takes only a few seconds to open profound wounds in persons we love.
یاد بگیرن که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوست شان داریم ایجاد کنیم .
And it takes many years to heal them.
و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد .
To learn to forgive by practicing forgiveness.
با بخشیدن ، بخشش یاد بگیرن .
To learn that there are persons who love them dearly.
یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند .
But simply do not know how to express or show their feelings.
اما بلد نیستند احساس شان را ابراز کنند یا نشان دهند .
To learn that two people can look at the same thing and see it differently.
یاد بگیرن که میشود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند .
To learn that it is not always enough that they are forgiven by others.
یاد بگیرن که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند .
They must forgive themselves.
بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند .
And to learn that I am here.
و یاد بگیرن که من اینجا هستم .
Always
همیشه
در پایان، پاسخ به یک شبهه:
سوال :
چرا بعضی دانشمندان با اینکه عمر خود را در راه شناخت پدیده ها گذرانده اند، به خدا ایمان نمی آورند؟
پاسخ:
خداپرستی مربوط به اراده ی انسام است، نه علم انسان. نجاری که دائما نردبان می سازد از هیچ کدام بالا نمی برد ، زیرا قصد بالا رفتن ندارد.سوزن که برای همه لباس می دوزد، خودش لباس ندارد.
آیینه فروش دائما در میان آیینه های مغازه ی خود می چرخد، ولی ممکن است حتی یقه ی خود را صاف نکند، ولی عابرین با نگاه به یکی از آیینه ها، سر و صورت خود را مرتب می کنند.
بسیاری از دانشمندان نیز پدیده ها را شناخته اند، اما قصد شناخت پدید آورنده را نداشته اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر