1- دانایی توانایی به بار می آورد ، و دانش دل کهن سالان را جوان می سازد .
2- گوش شنونده همیشه در جست و جوی سخن خردمندانه و حکیمانه است .
3- خرد برترین هدیه الهی است .
4- خرد و دانش مرد دانا در گفتار او هویداست .
5- کسی که خرد ندارد همواره از کرده های خویش پشیمان و در رنج است .
6- بی خردی اسارت بدنبال دارد .و خرد موجب آزادی و رهایی است .
7- خرد مانند چشم هستی و جان آدمی است و اگر آن نباشد چگونه جهان را به درستی خواهی گذراند .
8- اولین مرحله شناخت آفرینش همانا خرد است چشم و گوش و زبان سه نگهبان اویند که لاجرم هر چه نیکی و شر است از همین سه ریشه می گیرد .و افسوس که بدنبال کنندگان خرد اندکند باید که به سخن دانندگان راه جست و باید جهان را کاوش نمود و از هر کسی دانشی آموخت و یک دم را هم برای آموختن نباید از دست داد .
9- خداوند درهای هنر را بر روی دانایان دادگر گشوده است .
10- کسی به فرجام زندگی آگاه نیست ، خداوند هم نیازی به عبادت بنده ندارد .
11- دانش ارزش آن را دارد که به خاطر آن رنج ها بکشی .
12- به این زمین گرد که بسرعت می گردد بنگر که درمان ما در آن است و درد ما نیز ، نگاه کن و ببین که نه گردش زمانه آن را می فرساید و نه رنج و بهبودی حال بشر آن را به آتش می کشد ، نه آرام می شود و نه همچون ما تباهی می پذیرد
13- روح و روان و دل جهان روشن است و زمین را بی دریغ روشن می سازد خورشید از خاور برخاسته بسوی باختر که مسیری درست و بی نظیر است ای آنکه همچون آفتاب لبریز از نور و خردی تو را چه شده است که بر من نمی تابی ؟!! .
14- چراغ مایه دفع تاریکی است ، بدی جوهر تاریکی در زندگی آدمی است ، که از آن دوری باید جست .
15- بی خردی است، که بگویم کسی بدی را بی بهانه (دلیل )انجام می دهد .
16- رنج منتهی به گنج را کسی خریدار نیست .
17- اگر برای انجام کاری بزرگ ، زمان نداری .بهتر است بی درنگ آن را به دیگران بسپاری .
18- کتاب زندگی گذشتگان ، جان تاریک را روشنی می بخشد .
19- این جهان سراسر افسانه است جز نیکی و بدی چیزی باقی نیست .
20- فرمان ایزد به جهانداران داد و دهش است .
21- کسی که به آبادانی می کوشد جهان از او به نیکی یاد می کند .
22- آنکه آفریننده و با فر است در این جهان رنج های بسیار خواهد خورد .
23- از بزرگان تنها رنجهاست که باقی می ماند .
24- جایگاه پرستش گران کوهستان است .
25- آزادگان را کاهلی ، بنده می سازد .
26- فرمانرویانی که گوش به فرمان مردم دارند در زندگی جز رامش و آوای نوش نخواهند شنید .
27- کسی که بر جایگاه خویش منم زد بخت از وی روی بر خواهد تافت
28- خسروی بزرگتر ، بندگی بیشتر می خواهد .
29- ابلیس مانند نیکخواهان پیش می آید ، ابتدا عهد و پیمان می گیرد ، سپس راز می گوید .
30- آنگاه که هنر خوار می گردد جادو ارجمند می شود .
31- دیوان که فرمانروا و دست دراز شدند سخن از نیکی را هم باید مانند راز گفت .
32- جز مرگ را ، هیچ کسی از مادر نزاد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر