۵.۰۹.۱۳۸۹

سخنانی از فردوسی بزرگ

1- دانایی توانایی به بار می آورد ، و دانش دل کهن سالان را جوان می سازد .


2- گوش شنونده همیشه در جست و جوی سخن خردمندانه و حکیمانه است .


3- خرد برترین هدیه الهی است .


4- خرد و دانش مرد دانا در گفتار او هویداست .


5- کسی که خرد ندارد همواره از کرده های خویش پشیمان و در رنج است .


6- بی خردی اسارت بدنبال دارد .و خرد موجب آزادی و رهایی است .


7- خرد مانند چشم هستی و جان آدمی است و اگر آن نباشد چگونه جهان را به درستی خواهی گذراند .


8- اولین مرحله شناخت آفرینش همانا خرد است چشم و گوش و زبان سه نگهبان اویند که لاجرم هر چه نیکی و شر است از همین سه ریشه می گیرد .و افسوس که بدنبال کنندگان خرد اندکند باید که به سخن دانندگان راه جست و باید جهان را کاوش نمود و از هر کسی دانشی آموخت و یک دم را هم برای آموختن نباید از دست داد .


9- خداوند درهای هنر را بر روی دانایان دادگر گشوده است .


10- کسی به فرجام زندگی آگاه نیست ، خداوند هم نیازی به عبادت بنده ندارد .


11- دانش ارزش آن را دارد که به خاطر آن رنج ها بکشی .


12- به این زمین گرد که بسرعت می گردد بنگر که درمان ما در آن است و درد ما نیز ، نگاه کن و ببین که نه گردش زمانه آن را می فرساید و نه رنج و بهبودی حال بشر آن را به آتش می کشد ، نه آرام می شود و نه همچون ما تباهی می پذیرد


13- روح و روان و دل جهان روشن است و زمین را بی دریغ روشن می سازد خورشید از خاور برخاسته بسوی باختر که مسیری درست و بی نظیر است ای آنکه همچون آفتاب لبریز از نور و خردی تو را چه شده است که بر من نمی تابی ؟!! .


14- چراغ مایه دفع تاریکی است ، بدی جوهر تاریکی در زندگی آدمی است ، که از آن دوری باید جست .


15- بی خردی است، که بگویم کسی بدی را بی بهانه (دلیل )انجام می دهد .


16- رنج منتهی به گنج را کسی خریدار نیست .


17- اگر برای انجام کاری بزرگ ، زمان نداری .بهتر است بی درنگ آن را به دیگران بسپاری .


18- کتاب زندگی گذشتگان ، جان تاریک را روشنی می بخشد .


19- این جهان سراسر افسانه است جز نیکی و بدی چیزی باقی نیست .


20- فرمان ایزد به جهانداران داد و دهش است .


21- کسی که به آبادانی می کوشد جهان از او به نیکی یاد می کند .


22- آنکه آفریننده و با فر است در این جهان رنج های بسیار خواهد خورد .


23- از بزرگان تنها رنجهاست که باقی می ماند .


24- جایگاه پرستش گران کوهستان است .


25- آزادگان را کاهلی ، بنده می سازد .


26- فرمانرویانی که گوش به فرمان مردم دارند در زندگی جز رامش و آوای نوش نخواهند شنید .


27- کسی که بر جایگاه خویش منم زد بخت از وی روی بر خواهد تافت


28- خسروی بزرگتر ، بندگی بیشتر می خواهد .


29- ابلیس مانند نیکخواهان پیش می آید ، ابتدا عهد و پیمان می گیرد ، سپس راز می گوید .


30- آنگاه که هنر خوار می گردد جادو ارجمند می شود .


31- دیوان که فرمانروا و دست دراز شدند سخن از نیکی را هم باید مانند راز گفت .


32- جز مرگ را ، هیچ کسی از مادر نزاد .

هیچ نظری موجود نیست:

http://up.iranblog.com/images/0z5dgraxwa4j49a5ts77.gif http://up.iranblog.com/images/gv83ah5giec9g8jkopmc.gif