۲.۰۵.۱۳۸۸

نقش ارتباطات در توانمند سازي افراد براي شاد زيستن

نقش ارتباطات در توانمند سازي افراد براي شاد زيستن





رفتارها - بخش اعظم كيفيت زندگي ما را خانواده، دوستان و ساختارهاي اجتماعي تعيين مي‌كنند هر چند كه تاكيد عمده ما در جامعه بر سياست و كار است.

رفتار ما به خصوص به آن صورت كه در رسانه‌ها انعكاس يافته و قوام مي‌يابد غالبا در برابر گسترش اين ابعاد حيات بشري به كار مي‌رود.

پژوهش‌هاي ارتباطاتي،‌ چندين پروسه حياتي تاثير گذار در نحوه تعريف ما از روابط با ديگران را آشكار ساخته و نشان داده اند كه چگونه افراد در برقراري ارتباط با ديگران اثر گذارند.

اين تحقيقات روشهايي را توصيه مي‌كنند كه براساس آن افراد بتوانند به طرق مختلف در جريان انواع تعاملات روزمره به يكديگر كمك كنند و در ضمن به اهداف شخصي خود نيز دست يابند.

ارتباطات صرفا انتقال پيام از نقطه الف به نقطه ب نيست. از منظر پژوهش‌هاي ارتباطاتي ، متغيرهاي زيادي بر روي اين پروسه موثرند.حتي فعاليتي كاملا نمادي مانند مكالمه چهره به چهره ، نكته قابل توجهي است كه مستلزم هماهنگ سازي اموري پيچيده ، درون اتكائي و ديناميك است.

افراد به‌طور همزمان پيام‌هايي را دريافت و ارسال ميكنند و در طي آن رفتارهاي عملي، ادراكي و شناختي را نيز انجام مي‌دهند.

اين كار نيازمند كوشش فكري و جسمي بطور همزمان است. افراد دائما" تلاش مي‌كنند پيام‌هاي گفتاري و غير گفتاري تدوين كرده، هويت‌هاي خود را مديريت و شرايط عاطفي خود را كنترل كنند، واكنشهاي مخاطبان كلامي خود را ضبط و جريان اطلاعات به سرعت در حال تغيير را تفسير كنند و نوبت بندي سخن گفتن حين گفتگو را قاعده مند سازند.

رفتار گفتاري و غير گفتاري افراد بمرور زمان دچار نوسان ميشود چرا كه خود را با اعمال و واكنش‌هاي يكديگر تطبيق داده ، با مضمون ارتباطي خو گرفته و وضعيت جاري روابط خود را منعكس مي‌كنند.

اين پروسه ها كه غالبا اتوماتيك وار صورت مي‌گيرند بدليل عدم تفكر در مورد آن، غالبا" مشكل آفرين مي‌شوند و به اين ترتيب افراد در پيدا كردن ريشه اختلاف خود رنج زيادي را متحمل مي‌شوند.

در اين زمينه تحقيقات زيادي انجام شده كه چطور افراد مي‌توانند در هنگام ارتباط درك عميق‌تري نسبت به فرايندهاي ارتباطاتي ميان فردي پيدا كنند.

اثرگذاري ارتباطات بر كيفيت روابط شخصي و كاري حياتي است

ارتباطات ميان فردي ماهيت و كيفيت روابط ما را خلق و منعكس مي‌كنند . آنچه كه راجع به آن بحث مي‌كنيم، آنچه كه انجام نمي‌دهيم و به‌خصوص نحوه سخن گفتن و نگارش ما نشان دهنده آن است كه آيا رابطه ما با ديگران متمايز، پذيرنده، نامطبوع، رسمي يا خودماني بوده است يا خير.

برقراري ارتباط عموما" حكايت از صميميت، اعتماد، دريافت پذيري و راحتي با ديگران است كه البته عكس اين مسئله نيز صادق است. در عين حال همان طور كه برقراري رابطه چنين ابعاد ارتباطي اي را داراست، برقرار كنندگان ارتباط نيز براي پيامهاي خود اهدافي كاملا" ابزاري دارند ( از جمله زماني كه افراد سعي در روشن ساختن نظريات خود ، ترغيب يك دوست ، احقاق حقوق خود و افزايش آن و يا حفظ حريم خصوصي خود دارند.)

برقراري ارتباط با نزديكان بمنظور يافتن روابطي موفق حياتي است ، چنانچه ارتباطات ما كارآمد نباشد به ارزيابي خود و موقعيت از طريق برقراري ارتباط با ديگر افراد جامعه مي پردازيم.

پويايي مكالمات ما ميتواند اثرات مفيد يا مخربي بدنبال داشته باشد كه يافته ها مويد اين ماهيت دوگانه هستند .

در رابطه با بعد مثبت، برقراري گفتگوهاي مداوم و هماهنگ، تاثير مثبتي روي ديگران داشته، زمينه هاي مشترك، اعتمادسازي، حمايت و راحتي اجتماعي را براي طرفين به دنبال دارد و معمولا امكان پيش بيني كردن ديگران را افزايش مي‌دهد.

در بعد منفي قضيه، همين الگوهاي تعاملي پويا و دو طرفه مي‌توانند به‌نحوي غير خردمندانه امكان فريب دادن و فريب خوردن دو طرفه رابطه را مهيا كنند ،‌ منجر به قطب بندي در گروه‌ها و خصومت بين آنها شده عقلانيت در تصميم گيري را كاهش و امكان برطرف شدن منازعه را تضعيف كنند.

عجيب آن كه هر دو جنبه برقراري ارتباط مي‌توانند بطور همزمان بروز كنند زمانيكه دوطرف تعامل و گفتگو بشدت درگير موضوع شده و نسبت به آن حساسيت پيدا مي‌كنند ارتباطات مي‌تواند به همبستگي بين طرفين بيانجامد اما در آن واحد پروسه‌هاي تصميم‌گيري را متزلزل و تضعيف كند.

بخش اعظم ارتباطات ، هدف – محور بوده وبنابراين جنبه استراتژيك دارد. در موقعيت هاي رسمي طرفين گفتگو (تعامل) به دقت اهداف و استراتژي‌هاي برنامه را پيش از تعامل تعريف و مشخص مي‌كنند تا به اهدف مطلوب برسند.

البته موثر بودن اين اقدامات، يك موهبت هميشگي نيست . افراد در گروه‌هاي سني مختلف مي‌توانند از دستورالعملي صريح براساس تحقيقات مربوط به ارتباطات بياموزند كه چگونه در زمينه هاي ذيل موثر عمل كنند.

دستورالعمل‌هاي روشني در نتيجه پژوهش‌هاي ارتباطي وجود دارد كه افراد در گروه‌هاي سني مختلف مي‌توانند با بكارگيري آن به نتيجه مطلوب‌تري دست پيدا كنند.

اين دستورالعملها شامل: الف) ايجاد و توسعه مهارت هاي كلامي وغيركلامي بمنظور كسب مديريت اوضاع ب) انتخاب يك استراتژي مشخص در برابر موقعيت هاي حقيقي زندگي ج) پياده سازي استراتژي فوق و بكارگيري آن د) ارزيابي ميزان تاثيرگذاري استراتژي بكارگرفته شده براساس نتيجه بدست آمده، است.

ادراك اين پروسه آگاهانه طرفين را تشويق ميكند تا در تعاملات خود فكورانه تر و ماهرانه تر عمل كنند. همچنين ، كارآمدي و اعتماد بنفس افراد در كسب موفقيت بالقوه افزايش يافته و به افزايش سطح كيفي زندگي و شكوفايي آن منجر خواهد شد .از سوي ديگر عدم مهارت در زمينه برقراري ارتباط ،افسردگي ؛ نگراني؛ خجالتي شدن؛ تنهايي ؛ اختلالات در رشد و مشكلات تحصيلي را به همراه دارد.

اثرگذاري مهارت هاي ارتباط بين- فردي موثر بررشد و انطباق فرد در بلندمدت


اختلافات والدين با فرزندان و اثرات گسترده وعميق آن بر طيفي از نتايج اجتماعي متنوع در زندگي كودك، محور مطالعات مهمي از سوي كارشناسان ارتباطات قرار گرفته است.

والدين مي‌توانند فرزندان خود را با روشهاي مختلفي تربيت كنند، براي مثال ، روش‌هاي" استقرايي " – ارتباطات از طريق استدلال و تشريح در عوض تنبيه و تحكم – درمورد انضباط فردي در رسيدن به وضعيت انطباق يافته كودكان موثرتر است.

پاسخ‌هاي شخص محور به كودكان بجاي انتقاد كردن براساس آنچه كه كودكان به لحاظ گروه سني يا دسته بندي‌هاي اجتماعي ناچارند انجام دهند، نيز موثر خواهد بود.

بكارگيري اين استراتژي ها انواع مختلف نتايج را به همراه داشته است :

الف) كودكان توانايي هاي اجتماعي – شناختي بهبود يافته نشان ميدهند بدان معني كه ديد آنها باز شده و امكان درك وضعيت عاطفي ديگران را بدست مي آوردند و در مي يابند كه چه عواملي موجب وضعيت عاطفي طرف مقابل آنها شده است

ب) در بهبود و حفظ روابط كودكان با همسن و سالان خود كمك ميكند

ج) افراد كمتر در شرايطي قرار ميگيرند تا رفتار غلطي را در برابر فرزندان خود پيش بگيرند.

د) مهارت هاي ارتباطي بهتري را بروز داده و ميتوانند بنحو موثرتري كودكان را آموزش، تشويق و ترغيب كنند، با مهرباني و ملاطفت بيشتر منازعات را عادلانه حل و فصل كنند.

مهارت هاي كودكان

كودكان داراي مهارت هاي ارتباطي شفاهي خوب در ميان همسالان خود محبوبتر و از دوستان بيشتري برخوردارند همچنين از سوي آموزگاران خود بعنوان افرادي به لحاظ اجتماعي موثرتر تلقي مي‌شوند.

اين نتايج حائز اهميت هستند، صرف نظر از ارزش ماهوي آن، اين مهارتهاي ارتباطي در كودكان بيانگر موفقيت آكادميك ، شخصي و حرفه اي آنها در آينده است.

به علاوه از آنجا كه اين توانايي ها به كودكان كمك مي‌كند تا به پاداش‌هاي اجتماعي و زندگي پرمعناتري دست يابند ، كمتر دچار خلاء و يا عقب ماندگي شده و بالطبع نيازي به اقدامات و انگيزه بخشي مصنوعي ندارند.

از سوي ديگر، تحقيقات نشان داده است كودكاني كه در حوزه ارتباطاتي دچار ضعف هستند، بطور جدي درگير بزهكاريهاي اجتماعي از جمله مواد مخدر و الكل ميشوند.بنابراين بايد درنظر داشت كه تاثير گذاري اجتماعي قوي تر، نياز به جبران كمبودها از طريق رفتارهاي انحرافي را در كودكان ازميان برميدارد.

مهارت‌هاي زناشويي

اين تنها كودكان نيستند كه حساسيت و مهارت هاي ارتباطي برايشان مفيد است، ارتباطات ميتواند نتايج موثري را در زندگي زناشويي به ارمغان آورد . البته ا فراد در روابط خود دست به اعمالي مي‌زنند كه آنها را از يكديگر جدا ميكند ولي زمانيكه زوجين انگيزه سازگاري با يكديگر را پيدا مي‌كنند ، مهارت هاي ارتباطي شادماني طرفين زندگي را افزايش مي‌دهد.

تحقيقات در زمينه ارتباطات چندين مهارت وپروسه خاص را مشخص كرده اند كه در زندگي زناشويي مهم است كه از آن جمله ميتوان به موارد زير اشاره كرد:

الف) بنحوموثرتري اهداف و نيات خود را منتقل كنند تا شريك زندگيشان آنها را درك كند

ب) بدقت واكنش ديگران را در قبال تغيير و تحول در مضمون و ساختار پيامهاي خود پيش بيني كنند

ج) نسبت به ديدگاه شريك زندگي خود به هنگام تفسير پيامهايشان كاملا آگاهي پيدا كنند. جالب آنكه ، تحقيقات نشان ميدهند نتايج بهينه در ازدواج زماني محقق ميشود كه دو طرف با سطح مهارت هاي ارتباطي خود سازگاري پيدا كرده و هم- طراز شوند.

در مواقعي كه يكي از طرفين فاقد چنين مهارت هايي باشد طرف ديگربر افزايش مهارت‌هاي او اثر گذار است چنانچه زوجين هر دو به لحاظ توانايي‌هاي ارتباطي قدرتمند يا ضعيف باشند از تطابق بالاتري برخوردار خواهند بود.

همچنين تحقيقات نشان داده است كه زوجين با تواناييهاي اندك علاوه بركارهاي عملي براي سخن گفتن با يكديگر ارزش قائل مي‌شوند.

روابط سازماني

مهارتهاي ارتباطي پيچيده به طرق مختلف باعث كارآمدي بيشتر در محيط‌هاي كاري مي‌شود. بسياري از مهارت‌هاي ارزشمند در زمينه پرورش فرزندان و روابط زناشويي در زمينه كار و پيشه نيز موثراند.

به علاوه توانايي در ارائه اطلاعات روشن، ترغيب ديگران بصورت اثرگذار، پاسخگويي به بازخورد ديگران به هنگام ارزيابي عملكرد و قاعده‌مند كردن و انگيزه بخشيدن به ديگران در محيط هاي كاري بسيار ارزشمند است.

افراد داراي اين گونه مهارت‌ها به‌صورت كارآمدتري عملكرد ديگران را مديريت كرده و در سلسله مراتب سازماني سريعتر ترفيع پيدا مي‌كنند.

برقراري ارتباط مناسب در محيط‌هاي كاري به افراد و گروه‌ها امكان مي‌دهد تا موضوعات مورد بحث را تدوين و مورد بررسي قرار دهند ، اين امر نتايج سازماني موثرتري را بدنبال خواهد داشت . اگرمهارت هاي ارتباطي را با رهبري كارآمد مرتبط بدانيم چندان دور از ذهن نيست .

براي مثال ، تحقيقات نشان ميدهند كه مديران با ارائه دلايل منطقي مبني بر فايده بخش نبودن تقاضاهاي زيردستان به جاي آنكه اظهار ناتواني در اجابت تقاضاهاي آنها كنند، از اعتبار بيشتري برخوردارميشوند.-مثلا ميگويند بالادستي ها دستانم را بسته اند...

تكنولوژي هاي جديد ارتباطي ارتباطات شخصي وكاري را متحول كرده اند.

تحقيقات نشان داده اند كه چگونه اينترنت روشهاي ارتباطي ما با يكديگر را ضمن حفظ روابط شخصي و كاري متحول كرده است.

پژوهشگران و مردم در اين زمينه نقطه نظرات خود را دارند. نگراني اوليه اين بود كه ايميل، چت رومها وساير اشكال متن- اتكايي در تعامل و رابطه، توانايي هاي عادي و معمول ما را در جهت تشخيص فرديت وتوان ابراز خويش مختل خواهند كرد.

تحقيقات پيچيده تر دراين باره نشان داده اند كه افراد غالبا به همان ميزان كه توانايي برقراري ارتباط بصورت Off-line را دارند ، قادربه تعامل با ديگران بصورت On-line هستند. براي مثال ، پژوهشگران اثبات كرده اند كه شناختن ديگري بصورت On-line نياز به زمان بيشتري در مقايسه با گفتگوي رو در رو خواهد داشت.

اينكه آيا تعامل On-line بخشي ازپروژه اي بلندمدت است يا برخوردي كوتاه اما اثرگذار، بسته به اين است كه آيا افراد نسبت به يكديگرعلاقه نشان داده و تلاش خواهند كرد تا به معرفي بيشتر خود بپردازند يا خير.

در كلاس‌هاي مجازي، دانش آموزاني كه حالت محوري پيدا مي‌كنند، افرادي هستند كه بيشترين پيام‌ها را ارسال و دريافت مي‌كنند.

اين افراد در گروه برجسته، و مورد پرسش واقع ميشوند. چنانچه منابع و تكنولوژي هاي مورد استفاده اين افراد مورد توجه ساير همكلاسي ها قرار گرفته ، افراد بيشتري در گروه به ارتباطات On-line متوسل خواهند شد. از تيمهاي كاري گرفته تا گروه هاي سرگرمي وتفريح، ارتباطات خانوادگي، پيدا كردن دوستان تازه، افراد با بكارگيري اينترنت از توانايي ارتباطي قوي تري برخوردار خواهند شد. زماني كه افراد يكديگر را دوست داشتني بيابند آنگاه يك سوم دوستيهاي اينترنتي به تماسهاي تلفني، تبادل عكس و ملاقات مي انجامد.

روابط خانوادگي: ارتباطات خانواده ها بدليل تحولات تكنولوژيكي و سبك زندگي با ضرب آهنگ سريع تر ، تغيير كرده است. تكنولوژي به طور كلي و اينترنت به طور اخص از جمله عوامل اين فرآيند است.

امروزه ساختارهاي ارتباطاتي و سلسله مراتب در بسياري از خانواده ها تغيير كرده اند چرا كه جوانان به اطلاعات و مهارت هايي دست پيدا ميكنند كه براي كنارآمدن بادنيايي بسيار وسيعتر الزامي است حال آنكه والدين آنها براحتي قادر به وارد شدن به اين دنيا نيستند.

نظارت والدين بر رسانه ها بواسطه اينترنت تضعيف شده است ، والدين نگراني خود را نسبت به ايمني كودك خود ابراز داشته و دلواپس موضوعاتي مانند پورنوگرافي ، خشونت و گويشهاي غير متعارف هستند.

از سوي ديگر، تكنولوژي هاي ارتباطاتي نوين در خانواده‌ها منافعي را نيز به همراه دارد؛ تعامل والدين شاغل با فرزندان و تعامل زوجين شاغل با يكديگر به نحو روزافزوني وابسته به تكنولوژي است، چرا كه اعضاي خانواده از وسايل ارتباطي چون: ايميل ، ‌موبايل وساير رسانه هاي جديد برا ي برقراري تماس و انتقال اطلاعات استفاده مي‌كنند.

همچنين هركدام از طرفين طلاق كه نتوانسته حضانت فرزند خود را بدست آورد از طريق ايميل براحتي ارتباطي موثر بافرزندش برقرار مي‌كند- اين مسئله، والديني را كه مدت هاي مديد در سفر بوده و يا مدام در حال جابجايي هستند را نيز شامل مي‌شود.

از آنجا كه اينترنت براي افراد بيشتري مطرح ميشود ، اعضاي خانواده دست به ايجاد وب-سايتهاي خانوادگي بيشتري زده پيام‌هاي بيشتري ارسال مي‌كنند، همچنين تاريخچه خانوادگي را جستجو كرده و عكسهاي خانوادگي را با يكديگر به مشاركت مي‌گذارند در نتيجه، روابط خانوادگي گسترش يافته و جانشين مكالمه حضوري با ديگران مي‌شود.

بسياري از بستگان، پيام‌هاي متني موبايل و اينترنت را جايگزين تماس‌هاي تلفني با يكديگر كرده اند. تحقيقات نشان داده است كه زنان بطور اخص از پيامهاي الكترونيكي براي حفظ پيوندهاي خانوادگي استفاده بيشتري مي‌كنند.

روابط كاري : درمحيط هاي كاري ، روش هاي بكارگيري اينترنت ، نسبت به روشهاي سنتي ارتباطات مزاياي بيشتري را بدنبال دارد .

زمانيكه افراد در تيم هاي كاري مجازي به همكاري با يكديگر ميپردازند ، اغلب روابط بهتري نسبت به آنچه كه درتعاملات off-line رخ ميدهد، برقرار ميكنند. چنانچه افراد بدنبال نقاط مشترك – در عوض تفاوتها - باشند، آنگاه طرفين غير قابل رويت بجاي سخن گفتن از صفحه كليد و انگشتان خود استفاده و تلاش بيشتري براي معرفي خود آنگونه كه مايلند، مي‌كنند.

در نتيجه روابطي را پايه ريزي ميكنند كه بيش از حد انتظار در قالب سنتي اش، محبت آميز و نويد بخش است. در فضاهاي حرفه اي ، اين ابعاد باعث كارآيي بيشتري ميشود چرا كه از منابع الكترونيكي بيشتري استفاده مي شود .

هر چند كه بطور غريزي ترجيح ميدهيم يكديگر را ديده و صداي طرف مقابل را بشنويم ، مع الذالك تحقيقات نشان داده اند، صبوري و كار در شرايط غير ديداري نتيجه بخش تر است در واقع ، يك آزمايش تازه نشان مي‌دهد كه افراد به هنگام آشنا شدن بصورت On-line بدون ديدن عكس يكديگر در بلندمدت نسبت به افراديكه عكس هاي خود را بصورت On-line به يكديگر نشان داده اند از روابط بهتر وعميق تري برخوردار خواهند شد.

اطلاعات پزشكي و پشتيباني:افراد همچنين از اينترنت استفاده ميكنند تا درباره سلامتي ، بهداشت رواني و علائق مربوط به سبك زندگي به نحوي با يكديگر تبادل اطلاعات كنند و همين امر موجب تغيير روابط شخصي و حرفه اي شده است.

به‌طو رسنتي ، اكثر افراد وارد حلقه هاي كوچكي از دوستان و اعضاي خانواده مي‌شوند تا درباره سلامتي و امور پزشكي و بهداشتي با آنها مشورت كنند و غالبا بدليل وابستگي‌هاي عاطفي دچار سراسيمگي و ناراحتي مي‌شوند.

از اين رو گروه‌هاي ياري رساني از طريق اينترنت راهنمايي هاي 24 ساعته در طول هفته را به كاربران ارائه مي‌كنند.

جداي از اطلاعات رسمي از ناحيه وب سايت هاي مراكز پزشكي-درماني كاربران اينترنت از يكديگر سوال كرده و هزاران موضوع را با يكديگر به مباحثه گذاشته و در زمينه اثرات جانبي داروها و بسياري مطالب ديگر تبادل اطلاعات مي‌كنند.

مهمترين نكته در اين رابطه آن است كه كاربران درمييابند از نظر عاطفي و تگرانيهاي ناشي از بيماري ، تنها نبوده بلكه افراد بسياري به مانند آنها با مسئله برخورد كرده وبه آنها توجه نشان مي‌دهند.

در هر صورت بسياري ناشناس ماندن را ترجيح مي‌دهند چرا كه افراد بيمار مي‌توانند فارغ از هرگونه واهمه و نسبت هاي نارواي اجتماعي از تخصص و تجارب يكديگر بهره مند شوند.

علاوه بر اين تحقيقات نشان داده است، اينترنت پشتيباني اجتماعي را از طريق نگارش متحول ساخته است.

كاربران دچار مشكلات عاطفي يا خجالتي ميتوانند خود را بهتر اظهار كنند، بهتر درك شوند و از طريق ارسال پيام به يك گروه الكترونيكي با حداقل تلاش و كوشش به نتايج مفيدتريدست پيدا كنند. عموما" افراد بصورت Off-line و On-line بدنبال كساني هستند كه برا ي حل مشكلات شان پشتيباني بهينه اي فراهم كنند.

پرداختن به مباحث جاري با متغيرهاي تكنولوژيكي

حال بايد ديد پژوهشگران در حوزه ارتباطات چگونه با تعامل On-line روبرو ميشوند ؟ تكنولوژي هاي ارتباطاتي واطلاع رساني جديد به نحو متمايزي موثر هستند، چرا كه بر مباني و بنيان هاي پوياي ارتباطات تغييرات و محدوديتهايي را تحميل ميكنند. آنچه كه در اينجا بطوراخص موضوعيت پيدا ميكند مفهوم قابليت تعامل است. تكنولوژي هاي ارتباطاتي جديد تا آنجا جنبه تعاملي دارند كه پروسه هاي ذيل را امكان پذير كنند.

تعامل" بختامدي" يا تصادفي كه طي آن گفتمان يك طرف به طرف ديگر بستگي داشته و تنها در پاسخ به طرف مقابل ارائه ميشود ؛ "تغيير شكل" به گونه اي كه وجود بازخورد امكان تطبيق يافتن و تكامل را ميدهد ؛ "همزمان بودن" كه بواسطه آن ارتباطات بدون تاخير در زمان واقعي صورت ميگيرد و" مشاركت" در موقعيتي كه طرفين يعني ارسال كنندگان و دريافت كنندگان پيام بجاي آنكه صرفا" بيننده باشند، فعال هستند .

اين ارتباطات همچنين تا آنجا تعاملي هستند كه جنبه فردي و درگير كننده پيدا كرده و ايجاد احساس تعلق و شباهت ميكنند. تحقيقات در اين زمينه نشان مي‌دهد سيستم هاي خاصي كه پاسخ‌هاي غيرتصادفي به تفحصات جستجوگرانه مي‌دهند، ابزارهايي كه افراد در جايگاه ناظر يا كمين كننده قرار مي‌دهند و سيستم هايي كه با توانايي خلق وايجاد مكالمات هماهنگ شده وروان تداخل مي‌كنند منجر به خدشه دار شدن انتظارات از اعمال ارتباطي و سلب اعتماد كاربران مي‌شوند.

در هر صورت تغييرات در اين خصوصيات هر كدام جايگاه خود را دارند. آنها كمك ميكنند تا عدم وابستگي لازم براي تمركز روي كار كاربران فراهم شده و آنها بتوانند اطلاعات مهم و حياتي را بررسي كنند.

چنين بنظر ميرسد كه هر چه افراد كمتر درگير گفتگو با يكديگر شوند احتمال تشخيص فريبكاري از سوي طرف مقابل بيشتر مي‌شود.

برخلاف نظر اكثريت افراد در اين زمينه ، تعامل On-line باعث ميشود تا امكان مورد تمسخر واقع شدن در مقايسه با گفتگوي حضوري بمراتب كمتر شود چرا كه اشارات غير كلامي كمتري در اختيار افراد قرار مي‌گيرد. همچنين در اين نوع از تعامل، افراد دروغگو، كمتر مي‌توانند با پاسخ هاي دريافت كننده انطباق يافته و باعث شوند تا سوء ظني نسبت به آنها پيدا شود

هیچ نظری موجود نیست:

http://up.iranblog.com/images/0z5dgraxwa4j49a5ts77.gif http://up.iranblog.com/images/gv83ah5giec9g8jkopmc.gif