۵.۲۸.۱۳۸۹

همیشه عذرخواهی کنید

زمانی‌که فیلم کلاسیک «قصه‎ی عشق» - Love Story - در سال ۱۹۷۰ سالن‎های سینما را تسخیر کرد، واقعا" بچه بودم اما همراه با تماشاچیان بزرگ‌سال از ته دل گریه کردم؛ مخصوصا" هنگامی‌که «الی مگ گرو» به «رایان اونیل» گفت: "عشق یعنی این‎که هیچ وقت مجبور نباشی بگویی از کاری که کردی متأسف هستی." دو سال بعد فیلم دیگری دیدم به نام «?what&#۰۳۹;s up Doc» یا «چه خبر دکتر؟» که در آن شخصیت «باربارا استریسندز» همان جمله‎ی مشابه را به همان هنرپیشه گفت. اما این بار اونیل پاسخی برای گفتن داشت: "این ابلهانه‎ترین چیزی است که تا کنون شنیده‎ام." همین وقت بود که چراغی در مغزم روشن شد. من در فیلم عاشقانه‎ی قصه‎ی عشق غرق شده بودم اما با دیدن آن صحنه و شنیدن جمله، قلقلک ناراحت‎کننده‎ای را در مغزم احساس کردم. با آن‎که بسیار جوان و خام بودم چیزی به من گفت که عاشقان واقعی اغلب اوقات از هم عذرخواهی می‎کنند و صادقانه و همراه با عشق به یکدیگر می‎گویند از اتفاقی که افتاده متأسف هستند.احساسات ناراحت‎کننده و تیره و تاری مانند شرمندگی و تأسف، مؤلفه‎های ضروری یک رابطه نیستند اما هیچ رابطه‎ای خالی از این احساسات نیست. همه‎ی افراد کارهایی می‎کنند که به دیگران آسیب می‎رساند؛ مقداری تعلل بی‎موقع یا اظهار نظر عبوسانه و بهانه‎گیری در لحظه‎ای پر اضطراب برای آزار رساندن به طرف مقابل کافی است. در صورتی‎که توانایی گفتن عبارت «متأسفم» را نداشته باشیم، دل‎خوری‎های کوچک عاقبت روی هم انباشته می‎شوند و به اندازه‎ی کافی سنگین خواهند شد تا بتوانند هر رابطه‎ای را غرق کنند. اما عمل ساده‎ی عذرخواهی می‎تواند با وجود بزرگ بودن اشتباهات احساسات خوب و حسن‎نیت به همراه آورد. البته این کار هم باید به صورت صحیح انجام شود.یک عذرخواهی غیر قابل قبول، ناموجه و باورنکردنی می‎تواند از خود توهین نیز، آسیب بیش‎تری وارد کند. خوشبختانه هنر عذرخواهی مؤثر بسیار ساده است و مهارت یافتن در آن منجر به داشتن روابطی استوار، برگشت‎پذیر و طولانی مدت می‎شود. عمل شجاعانه‎ی نهایی این است که درک کنید نباید از قربانی‎تان انتظار بخشش داشته باشید، مسئله‎ای نیست که شما چه‌قدر بزرگ‎وار بوده‎اید و آیا او شما را خواهد بخشید یا از این کار سرباز خواهد زد، این شرایط مربوط به خود اوست و حق دارد تا انتخاب کند. بسیاری می‎گویند که در انتظار «زمان صحیح» عذرخواهی می‎مانند، آن‎ها معتقدند پشیمانی و تأسف بد موقع برای فردی که در موردش خطایی انجام گرفته، بسیار سخت خواهد بود. چیزی که من فکر می‎کنم این است که لحظه‎ی درست برای عذرخواهی، همان وقتی است که خود شما درک کرده‎اید کار اشتباهی انجام داده‎اید. وقتی در گناهان شخص دیگری تعمق می‎کنیم چنین چیزی کاملا" واضح به نظر می‎رسد اما در نور زننده‎ی اشتباهات خودمان اغلب سعی داریم از خود در برابر انتقاد شدید و نکوهش حمایت کرده و صبر کنیم تا خشونت‎ها برطرف شود. ممکن است با استفاده از دروغ گفتن، سرزنش دیگران، بهانه آوردن و توجیه کارهای‌مان، عذرخواهی را به تعویق انداخته یا از آن اجتناب کنیم. همیشه وسوسه‎های بسیاری وجود دارد که ما را از انجام این کار بازمی‎دارد اما به یاد داشته باشید همان لحظه که نمی‎خواهید بگویید متأسف هستید، زمانی است که باید به انجام آن اقدام کنید.شاید هم جزو افرادی هستید که، هیچ اشتباهی انجام نمی‎دهند اما دائما" عذرخواهی می‎کنند. بهتر است بدانید این کار درست به اندازه‎ی نپذیرفتن اشتباه و اجتناب از عذرخواهی، اشتباه است. اگر جزو این دسته هستید، فورا" این کار را متوقف کنید. چنین عذرخواهی‎های ساختگی و کاذبی ممکن است میزان مکالمات ناراحت‎کننده را کاهش دهد اما موجب می‌شود توجهات از مسائل واقعی منحرف شده و ارزش عذرخواهی واقعی در زمان مناسب، از بین برود.● چه‌طور عذرخواهی کنیماین کار اصلا" راحت نیست. دکتر «آرون لازار» - روان‎شناس و رئیس دانشکده‎ی پزشکی «ماساچوست» - سال‎ها بر روی تأسف و پشیمانی افراد در شرایط مختلف میان‎فردی تا بین‎المللی، مطالعه کرده و دریافته است که یک عذرخواهی مؤثر باید شامل مؤلفه‎های زیر باشد.▪ اعتراف و تصدیق کامل اشتباه: ابتدا با توضیح دقیق اشتباه‌تان، بدون اجتناب از بدترین حقایق آغاز کنید. زمانی‌که حقایق روشن شد اعتراف کنید که یکی از اصول اخلاقی‎تان را زیر پا گذاشته‎اید. مهم نیست که حتما" ارزش‎های اخلاقی‎تان با شخصی که به او آسیب رسانده‎اید یکسان باشد؛ در صورتی‎که قوانین ارزشی خودتان را نیز زیر پا گذاشته باشید هم خطا کرده‎اید پس مسئولیت آن‌را بپذیرید.▪ توضیح: توضیح صادقانه بهترین کار برای ساخت مجدد رابطه‎ای استوار و آرام است. توضیح عمیق رفتارتان کلیدی است که شما را به سوی بهتر شدن سوق می‎دهد. این توضیح به قربانی‎تان کمک خواهد کرد تا درک کند چرا مرتکب خطا شده‎اید و هر دوی شما اطمینان حاصل می‎کنید که چنین توهین یا اشتباهی دوباره تکرار نخواهد شد. بهانه آوردن، فقط مسئولیت‎پذیری‎تان را از بین می‎برد پس آن‌را از فرایند عذرخواهی‎تان بیرون بیاندازید.▪ اظهار بی‎ریا و واقعی پشیمانی و افسوس: هر کسی که عبارت «متأسفم که باعث شدم چنین احساسی داشته باشی.» را بشنود می‎تواند تفاوت میان تأسف بی‎ریا و صادقانه یا تلاش برای اجتناب از پذیرش مسئولیت رفتار نادرست را درک کند. عذرخواهی پایان کش‎مکش‎ها با گذشته است. با این کار می‎پذیریم که اشتباه چه بوده و گره‎ی آن‌را از گذشته باز می‎کنیم و از همین نقطه آزاد خواهیم بود تا به سوی جلو پیش برویم؛ فرقی نمی‎کند بخشیده شده‎ایم یا نه. ▪ جبران خسارت و آسیب: عذرخواهی شامل یک کار ترمیمی واقعی است؛ گفتن عبارت «من متأسفم» به تنهایی هیچ چیز محسوس و ملموسی برای مرمت ندارد. به یاد داشته باشید که در روابط معمولا" قلب‎ها آسیب می‎بینند نه اجسام، پس باید تلاش کنید تا وقار و احترام فرد مقابل را به او بازگردانید. برای شروع این فرآیند می‎توانید از این سؤال آغاز کنید: «چه کار دیگری هست که می‎خواهی آن‌را انجام دهم؟» اگر این سؤال را صادقانه بپرسید و واقعا" به پاسخ آن گوش دهید و براساس خواست و در مقابل عمل کنید، خواهید توانست به احساسات و دیدگاه‎های آنان احترام بگذارید و آن‎ها را ارج نهید. آگاهی از این‎که کسی سخن او را شنیده و برای آن ارزش قائل شده، قدرت التیام‎بخشی شگفت‎انگیزی دارد و می‎تواند زخم‎های جبران‎ناپذیر را نیز ترمیم کند.● بعد از عذرخواهیپس از این‌که واقعا" از رفتارتان اظهار تأسف کردید باید درباره‎ی خود احساس خوبی داشته باشید. عذرخواهی مؤثر همان‎طور که دکتر لازار آن‌را تعریف می‎کند: "عملی از سر صداقت، تواضع، بلندنظری، تعهد و شهامت است." اما هیچ ضمانتی وجود ندارد که شخص مقابل همین احساسات گرم را با شما تقسیم کند. عمل شجاعانه‎ی نهایی این است که درک کنید نباید از قربانی‎تان انتظار بخشش داشته باشید، مسئله‎ای نیست که شما چه‌قدر بزرگ‎وار بوده‎اید و آیا او شما را خواهد بخشید یا از این کار سرباز خواهد زد، این شرایط مربوط به خود اوست و حق دارد تا انتخاب کند. عذرخواهی پایان کش‎مکش‎ها با گذشته است. با این کار می‎پذیریم که اشتباه چه بوده و گره‎ی آن‌را از گذشته باز می‎کنیم و از همین نقطه آزاد خواهیم بود تا به سوی جلو پیش برویم؛ فرقی نمی‎کند بخشیده شده‎ایم یا نه. عذرخواهی نقص‎های‌مان را برطرف نمی‎کند اما تعهد ما به صداقت نسبت به نقص‎ها و عیوب‌مان را آشکار ساخته و عزم راسخمان را در تلاش برای بهتر بودن نشان می‎دهد. شخصیت «مک گرو» در «قصه‎ی عشق» بسیار زود از دنیا رفت و یاد نگرفت که «عشق یعنی این‌که همیشه قدرت این‌را داشته باشی که بگویی از چیزی متأسف هستی.»

هیچ نظری موجود نیست:

http://up.iranblog.com/images/0z5dgraxwa4j49a5ts77.gif http://up.iranblog.com/images/gv83ah5giec9g8jkopmc.gif