در قفس افتاده ام فکر رهایی نیستم / دل به عشقت داده ام اهل جدایی نیستم .زمان غارتگر غریبیست ، همه چیز را می برد جز حس دوست داشتن را .یک نامه پر از ماه و تو را دارم یاد / در پاکت گل گذاشتم دادم باد .اگه تو رو خواستم از روی عشقه / هرجا تو باشی اونجا بهشته .شبها به ماه دیده ، تو را یاد میکنم / با مه فسانه گفته و فریاد میکنم / شاید تو هم به ماه کنی ، ماه من نگاه / با این خیال ، خاطر خود شاد میکنم .کی گفته نفرین میکنم / غصه به تو حرومه / خوشبختی تو گل من / همیشه آرزومه .بی تو یک روز در این فاصله ها خواهم مرد / مثل یک بیت ته قافیه ها خواهم مرد / تو که رفتی همه ثانیه ها سایه شدند / سایه در سایه ی آن ثانیه ها خواهم مرد /شعله ها بی تو ز بی رنگی دریا گفتند / موج در موج در این خاطره ها خواهم مرد / گم شدم در قدم دوری چشمان بهار / بی تو یک روز در این فاصله ها خواهم مرد .برای رسیدن به توست که پرواز میکنم ، نکند قفس باشی !سکوتم از رضایت نیست / دلم اهل شکایت نیست .قفس دیدم رهایی یادم آمد / تو رفتی بی وفایی یادم آمد
۶.۰۵.۱۳۸۹
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر