ارسطو گفته است : " انسان ، چون ناطق است ، انسان است . " توان سخن گفتن ، بخش مهمی از ارتباطات میان فردی را تشكیل می دهد . در یك پژوهش علمی ، مشخص شده است كه ۷ درصد از ارتباطات یك شخص را ارتباطات كلامی و ۳۸ درصد آن را لحن كلام و تن صدا به خود اختصاص می دهد . كودكان پیش از اینكه حرف زدن را بیاموزند ، می توانند ارتباط برقرار كنند و اینكار را از طریق حركات و اعمال انجام می دهند تا به كمك آن ، حالات عاطفی خود را بیان كنند و برای ارضای نیازهای خود از دیگران كمك بگیرند . كودكان اولین كلمه را معمولا" در ۱۲ یا ۱۸ ماهگی می گویند و كم كم به فاصله كوتاه بین ۵/۲ تا ۳ سالگی ، می توانند روان صحبت كنند وجملاتی بسازند كه از لحاظ دستوری ، كامل و درست است و كلمات جدیدی را به طرز درست به كار می برند . كودكان در ۴ یا ۵ سالگی ، بدون آموزش خاصی ، در باره قواعد دستوری یا نحوی زبان خود ، دانش لازم را فرا می گیرند . كودكان به كمك كلمات و جملات ، ارتباط به مراتب موثرتری برقرار می كنند و بهتر با دیگران ، گفت وگو می كنند . توانایی در مكالمه ، مهارتهای اجتماعی ، گفتاری و شنوایی را تقویت می كند ، از جمله رعایت نوبت ، تشخیص نوبت خود برای حرف زدن ، در نظرگرفتن توان ، دانش ، علاقه و نیازهای شنونده ، خودداری ازمسلط شدن بركنش متقابل یا قطع گفت و گوی دیگری ، تشخیص اینكه پیامی درك نشده است و روشن كردن عبارات نامفهوم ، نشان دادن علاقه و توجه به ادامه گفت و گو از طریق غیر كلامی مثل چشم در چشم دوختن و ازاین قبیل مهارتها هستند . كودكان شهری در سن ۶ سالگی ، بین ۸۰۰۰ تا ۱۴۰۰۰ كلمه را یاد گرفته اند و در ارتباط كلامی خود از آن استفاده می كنند . آنها هنگام گفت و گو با كودكان كم سن تر ازخوداز كلمات و جملات ساده تر استفاده می كنند . این امر نشان دهنده كسب مهارتهای اجتماعی كودك است . ارتباط كلامی اهمیت بسیار دارد ، زیرا یكی از ابزارهای اولیه ای است كه انسان برای تاثیر در محیط و كنترل و درك آن به كار می برد . به علاوه حداقل در مورد بیشتر افراد ، مهارت در كاربرد كلام گفتاری ، یكی از وسایل عمده افزایش پاداشها و كاهش تنبیهاتی است كه از محیط حاصل می شود . دراغلب جوامع جدید ، بسیاری از موفقیت ها در گرو مهارت در چرخاندن كلمات است . انسانهای موفق ، جملگی به دلیل فراست در انتخاب كلمات مناسب ، توفیق یافته اند . در ارتباط كلامی ، هدف اثرگذاشتن بر رفتار دیگران است . در ارزیابی اثرات رفتاری ارتباط كلامی ، پیچیدگی زیادی وجود دارد . در واقع هدف كلی ارتباطات كلامی ، تغییر یا اصلاح در منبع معنی شنوندگان است . به عبارت دیگر ، گوینده امیدوار است كه درمخاطبان او ، پس از فراغت ازموقعیت ارتباطی ، تغییر الگوی رفتاری دیده شود . از دیدگاه ارزشی نیز در جوامع انسانی ، هدف ارتباط كلامی ، ایجاد زمینه ای برای مبادله آزاد اندیشه هاست . ارتباط كلامی باید نظم وهماهنگی اجتماعی را تامین كند . ارتباط كلامی باید هر آنچه را كه در آدمی ، والا و انسانی است ، ارتقا بخشد و با هر آنچه پست و ناپسند است ، پیكار كند . ارتباط كلامی ، شاید مهم ترین ابزار درجذاب كردن زندگی است . تصور كنید اگر توان حرف زدن نداشتیم ، زندگی ما چگونه بود ؟ ابتدا ، برای اینكه بتوانیم به دیگران نشان دهیم چگونه فكر می كنیم و چه احساسی دارم ، امكانات كمی داشتیم و همچنین خیلی كند می توانستیم بفهمیم كه دیگران در ارتباط با ما چه فكر و احساسی دارند . ارتباط كلامی ، بیشترین ارتباط روزانه بین انسانها را می سازد و اجازه می دهد بین انسانها ، ارتباطات عمیقی ایجاد شود . ارتباط كلامی است كه به دو نفراجازه می دهد ، یكدیگر را شكوفا كنند ، همدیگر را حمایت كنند ، مهربانی نمایند و رضایت خاطر در زندگی فراهم آورند . نفس حرف زدن در باره مسایل و مشكلاتی كه داریم، دریك رابطه مطلوب ما را خوشحال می كند و اضطراب ما را كاهش می دهد . بدون ارتباط كلامی ، زیبایی و جذابیت زندگی ما بسیار پایین می آید . كلام به ما امكان می دهد كه برای دیگران خوشبختی ، غم و یا وحشت خلق كنیم . به عبارت دیگر ارتباطات كلامی ، منبع مهمی از احساسات مطلوب و نامطلوب ، خوشایند و یا ناخوشایند ما محسوب می شوند . در فرایند ارتباط ، پیام منتقل می شود اما معنی منتقل نمی شود . معنی ، خاص هر شخص است ودر منبع معنی واقع در مغز او جای گرفته است . وقتی ارتباط برقرار می شود در واقع مشابهت معنی میان معنی مورد نظر فرستنده پیام با معنی متجلی شده در گیرنده پیام حاصل شده است . برای اثر بخش ارتباط كلامی ، باید كلام به شكل كاملا" صریح بیان شود و از گیرنده پیام ، تائیدیه مبتنی بر دریافت صحیح پیام ارسالی گرفته شود . در ارتباط كلامی استفاده از عبارتهای چند تفسیره ، لغت های نسبی ، زبان انتزاعی ، ابهام در ارائه پیام و زبان هیجانی موجب ایجاد سوء تفاهم و اختلال در ارتباط می شود . درخصوص اینكه آیا فرمولی وجود دارد كه طبق آن نحوه واكنش گیرنده پیام محاسبه و اندازه گیری شود ، باید گفت ، چنین فرمولی وجود ندارد . مثلا" بگویم اگر پیام دهنده مشخصات B, A و C و پیام ارسالی ویژگی E ,D و F را داشته باشد ، پیامگیر واكنش X را نشان خواهد داد ، چنین چیزی در عالم واقعیت ، امكان وجود نمی تواند داشته باشد . در واقع درباره مباحث انسانی ، نمی توان احكامی از نوع قوانینی كه در باره پدیده های فیزیكی ممكن است ، صادر كرد . مثلا " فیزیك می گوید اگر در فشارمتعارف دمای آب را تا ۱۰۰ درجه بالا ببریم ، به جوش می آید . در علوم انسانی از جمله ارتباطات اجتماعی ، چنین احكامی وجود ندارد ، اما با این وجود ، برخی فرضیه ها كه در اثر پژوهشهای علمی ، حاصل شده است ، دراین مباحث قابل طرح است. یك تیم پژوهشی به سرپرستی " دكتر ماسارو ایموتو " در ژاپن ، به مدت ۱۵ سال روی اثر كلمات بر سلامتی انسان و حیوانات و همچنین رشد گیاهان تحقیق كرده است. دكتر ایموتو در این پژوهش به یك راز شگفت انگیز جهان هستی دست یافته است . تحقیق او نشان می دهد كلمات می تواند باعث ایجاد واكنش های باور نكردنی در آب شود.
۵.۲۷.۱۳۸۹
اثر شگفت انگیز کلمات
ارسطو گفته است : " انسان ، چون ناطق است ، انسان است . " توان سخن گفتن ، بخش مهمی از ارتباطات میان فردی را تشكیل می دهد . در یك پژوهش علمی ، مشخص شده است كه ۷ درصد از ارتباطات یك شخص را ارتباطات كلامی و ۳۸ درصد آن را لحن كلام و تن صدا به خود اختصاص می دهد . كودكان پیش از اینكه حرف زدن را بیاموزند ، می توانند ارتباط برقرار كنند و اینكار را از طریق حركات و اعمال انجام می دهند تا به كمك آن ، حالات عاطفی خود را بیان كنند و برای ارضای نیازهای خود از دیگران كمك بگیرند . كودكان اولین كلمه را معمولا" در ۱۲ یا ۱۸ ماهگی می گویند و كم كم به فاصله كوتاه بین ۵/۲ تا ۳ سالگی ، می توانند روان صحبت كنند وجملاتی بسازند كه از لحاظ دستوری ، كامل و درست است و كلمات جدیدی را به طرز درست به كار می برند . كودكان در ۴ یا ۵ سالگی ، بدون آموزش خاصی ، در باره قواعد دستوری یا نحوی زبان خود ، دانش لازم را فرا می گیرند . كودكان به كمك كلمات و جملات ، ارتباط به مراتب موثرتری برقرار می كنند و بهتر با دیگران ، گفت وگو می كنند . توانایی در مكالمه ، مهارتهای اجتماعی ، گفتاری و شنوایی را تقویت می كند ، از جمله رعایت نوبت ، تشخیص نوبت خود برای حرف زدن ، در نظرگرفتن توان ، دانش ، علاقه و نیازهای شنونده ، خودداری ازمسلط شدن بركنش متقابل یا قطع گفت و گوی دیگری ، تشخیص اینكه پیامی درك نشده است و روشن كردن عبارات نامفهوم ، نشان دادن علاقه و توجه به ادامه گفت و گو از طریق غیر كلامی مثل چشم در چشم دوختن و ازاین قبیل مهارتها هستند . كودكان شهری در سن ۶ سالگی ، بین ۸۰۰۰ تا ۱۴۰۰۰ كلمه را یاد گرفته اند و در ارتباط كلامی خود از آن استفاده می كنند . آنها هنگام گفت و گو با كودكان كم سن تر ازخوداز كلمات و جملات ساده تر استفاده می كنند . این امر نشان دهنده كسب مهارتهای اجتماعی كودك است . ارتباط كلامی اهمیت بسیار دارد ، زیرا یكی از ابزارهای اولیه ای است كه انسان برای تاثیر در محیط و كنترل و درك آن به كار می برد . به علاوه حداقل در مورد بیشتر افراد ، مهارت در كاربرد كلام گفتاری ، یكی از وسایل عمده افزایش پاداشها و كاهش تنبیهاتی است كه از محیط حاصل می شود . دراغلب جوامع جدید ، بسیاری از موفقیت ها در گرو مهارت در چرخاندن كلمات است . انسانهای موفق ، جملگی به دلیل فراست در انتخاب كلمات مناسب ، توفیق یافته اند . در ارتباط كلامی ، هدف اثرگذاشتن بر رفتار دیگران است . در ارزیابی اثرات رفتاری ارتباط كلامی ، پیچیدگی زیادی وجود دارد . در واقع هدف كلی ارتباطات كلامی ، تغییر یا اصلاح در منبع معنی شنوندگان است . به عبارت دیگر ، گوینده امیدوار است كه درمخاطبان او ، پس از فراغت ازموقعیت ارتباطی ، تغییر الگوی رفتاری دیده شود . از دیدگاه ارزشی نیز در جوامع انسانی ، هدف ارتباط كلامی ، ایجاد زمینه ای برای مبادله آزاد اندیشه هاست . ارتباط كلامی باید نظم وهماهنگی اجتماعی را تامین كند . ارتباط كلامی باید هر آنچه را كه در آدمی ، والا و انسانی است ، ارتقا بخشد و با هر آنچه پست و ناپسند است ، پیكار كند . ارتباط كلامی ، شاید مهم ترین ابزار درجذاب كردن زندگی است . تصور كنید اگر توان حرف زدن نداشتیم ، زندگی ما چگونه بود ؟ ابتدا ، برای اینكه بتوانیم به دیگران نشان دهیم چگونه فكر می كنیم و چه احساسی دارم ، امكانات كمی داشتیم و همچنین خیلی كند می توانستیم بفهمیم كه دیگران در ارتباط با ما چه فكر و احساسی دارند . ارتباط كلامی ، بیشترین ارتباط روزانه بین انسانها را می سازد و اجازه می دهد بین انسانها ، ارتباطات عمیقی ایجاد شود . ارتباط كلامی است كه به دو نفراجازه می دهد ، یكدیگر را شكوفا كنند ، همدیگر را حمایت كنند ، مهربانی نمایند و رضایت خاطر در زندگی فراهم آورند . نفس حرف زدن در باره مسایل و مشكلاتی كه داریم، دریك رابطه مطلوب ما را خوشحال می كند و اضطراب ما را كاهش می دهد . بدون ارتباط كلامی ، زیبایی و جذابیت زندگی ما بسیار پایین می آید . كلام به ما امكان می دهد كه برای دیگران خوشبختی ، غم و یا وحشت خلق كنیم . به عبارت دیگر ارتباطات كلامی ، منبع مهمی از احساسات مطلوب و نامطلوب ، خوشایند و یا ناخوشایند ما محسوب می شوند . در فرایند ارتباط ، پیام منتقل می شود اما معنی منتقل نمی شود . معنی ، خاص هر شخص است ودر منبع معنی واقع در مغز او جای گرفته است . وقتی ارتباط برقرار می شود در واقع مشابهت معنی میان معنی مورد نظر فرستنده پیام با معنی متجلی شده در گیرنده پیام حاصل شده است . برای اثر بخش ارتباط كلامی ، باید كلام به شكل كاملا" صریح بیان شود و از گیرنده پیام ، تائیدیه مبتنی بر دریافت صحیح پیام ارسالی گرفته شود . در ارتباط كلامی استفاده از عبارتهای چند تفسیره ، لغت های نسبی ، زبان انتزاعی ، ابهام در ارائه پیام و زبان هیجانی موجب ایجاد سوء تفاهم و اختلال در ارتباط می شود . درخصوص اینكه آیا فرمولی وجود دارد كه طبق آن نحوه واكنش گیرنده پیام محاسبه و اندازه گیری شود ، باید گفت ، چنین فرمولی وجود ندارد . مثلا" بگویم اگر پیام دهنده مشخصات B, A و C و پیام ارسالی ویژگی E ,D و F را داشته باشد ، پیامگیر واكنش X را نشان خواهد داد ، چنین چیزی در عالم واقعیت ، امكان وجود نمی تواند داشته باشد . در واقع درباره مباحث انسانی ، نمی توان احكامی از نوع قوانینی كه در باره پدیده های فیزیكی ممكن است ، صادر كرد . مثلا " فیزیك می گوید اگر در فشارمتعارف دمای آب را تا ۱۰۰ درجه بالا ببریم ، به جوش می آید . در علوم انسانی از جمله ارتباطات اجتماعی ، چنین احكامی وجود ندارد ، اما با این وجود ، برخی فرضیه ها كه در اثر پژوهشهای علمی ، حاصل شده است ، دراین مباحث قابل طرح است. یك تیم پژوهشی به سرپرستی " دكتر ماسارو ایموتو " در ژاپن ، به مدت ۱۵ سال روی اثر كلمات بر سلامتی انسان و حیوانات و همچنین رشد گیاهان تحقیق كرده است. دكتر ایموتو در این پژوهش به یك راز شگفت انگیز جهان هستی دست یافته است . تحقیق او نشان می دهد كلمات می تواند باعث ایجاد واكنش های باور نكردنی در آب شود.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر