۵.۲۷.۱۳۸۹
همدردی حد و مرز دارد
افراد وقتی از درگیری های فکری اطرافیان خود زیاد تحت تأثیر قرار گرفته و رنج می برند به صورت ناخودآگاه دچار مشکلات فکری، عاطفی و فیزیکی شده و در این زمان است که سلول های مغزی شان به گونه ای عمل می کند که فرد را در جایگاه دیگران قرار خواهد داد و در این زمان است که سلامتی فرد به مخاطره خواهد افتاد.درگیر شدن بیش از اندازه با مشکلات، ناراحتی ها و رنج های دیگران باعث می شود تا فرد احساس یک نوع خستگی دائمی و فرسودگی مزمن کند.● تقویت قوای درونیافراد برای این که بتوانند علاوه بر همدردی با دیگران سلامتی شان را به مخاطره نیندازند باید به تقویت قوای درونی خود بپردازند.نخستین قدم برای تقویت قوای درونی افراد این است که به محض قرار گرفتن در وضعیت ناراحت کننده یک نفس عمیق بکشند. اگر بتوانند برای چهار تا پنج ثانیه این نفس را در سینه حبس کنند و سپس آن را برای شش ثانیه به آرامی بیرون دهند. با انجام پشت سرهم این کار برای چندبار احساس شادابی خواهند کرد. در حالی که عمیقاً تنفس می کنند، به خودشان بگویند با داشتن توان و قدرت است که می توانیم در برابر مشکلات و سختی هایی که خود یا اعضای خانواده با آن رویارو هستند، مقاومت کنم. شما می توانید تنها در صورت داشتن انرژی با دیگران احساس همدردی کنید.وقتی احساس خستگی و کسالت روزانه بر شما غلبه می کند، ابتدا به خودتان فکر کنید. اگر در این حالت به انجام کارهای روزمره زندگی بپردازید و بی توجه به خوتان باشید، کار مؤثر و مثبتی را برای اعضای خانواده تان انجام نداده اید، بنابراین در این زمان باید اولین کاری را که انجام می دهید، استراحت کردن باشد.مطمئن باشید پس از نیم ساعت استراحت کردن و بستن چشم هایتان احساس خواهید کرد که سرشار از انرژی شده اید و می توانید با قدرت و قوت بیشتری به امور زندگی بپردازید.این را بدانید که شما یک انسان هستید و توانایی هایی که براساس آن خلق شده اید نیز دقیقاً به اندازه توانمندی های یک انسان معمولی است، بنابراین اگر بیش از اندازه بخواهید با دیگران غمخواری کنید، این غصه ها باعث تضعیف شما خواهد شد و در این زمان است که خودتان دچار بیماری های روحی و روانی شده و نمی توانید از عهده امور زندگی خودتان برآیید و نیازمند و محتاج دیگران خواهید بود.متخصصان و روانشناسان در این مورد می گویند: «افرادی که بیش از اندازه در برابر مشکلات نزدیکان و دوستان و اطرافیان خود حساسیت نشان می دهند، دچار کشمکش های درونی خواهند شد.آنان توصیه می کنند به جای ابراز کردن احساساتی اینچنینی باید بر مشکلات و احساسات درونی غلبه کرد و به فکر راه حلی برای حل کردن مشکل دیگران برآمد، زیرا ابراز همدردی زیاد با دیگران و تلاش برای برطرف کردن رنج و درد دیگران باعث می شود که ناخواسته به حریم دیگران وارد شویم.● راه حل متخصصان پیشنهاد می کنند در این مواقع باید به دیگران فرصت داد تا خودشان راهی را برای مقابله و رویارویی با مشکلات پیدا کنند.این را بدانید که نباید بیش از اندازه خود را درگیر مشکلات دیگران کنید و همدردی با آنها تنها باید در حد اندازه مشخصی انجام شود.زمانی که تحت تأثیر ناراحتی دیگران قرار می گیرید و احساس افسردگی، غم و ناراحتی شدید به شما دست می دهد، بلافاصله تغییر وضعیت دهید.متخصصان بر این باور هستند که بی تفاوت بودن در برابر مشکلات دیگران کاری شایسته و پسندیده نیست و در مواقعی که افراد به لحاظ روحی به ما نیاز دارند باید با آنها همدردی کنیم، ولی آنها خاطر نشان می سازند که هیچ کس موظف نیست تا بار مشکلات دیگران را کاملاً بر دوش بکشد و باید تا جایی به همدردی با دیگران بپردازد که انرژی و آرامش خود را از دست نداده و خود نیازمند به همدردی کردن با دیگران نشود.● حریم تنهایی همدردی و ابراز آن از ممیزات انسان نسبت به جانوران محسوب می شود. در قلمروی بی مهرگان و حتی در عالم مهره داران نزد ماهی ها، دوزیستان و خزندگان نشانی از رابطه دوجانبه یا چندجانبه بین همنوعان نیست.در پرندگان نخستین نشانه های توجه به همنوع به صورت مراقبت از تخم ها توسط پرنده ماده (و گاهی پرنده نر) و آوردن غذا برای جوجه ها توسط پرنده ماده و گاهی نر ملاحظه می شود. غازها تنها یک غاز دیگر را به عنوان جفت اختیار می کنند و در صورتی که آن غاز بمیرد جفت دیگری اختیار نمی کنند و همیشه تنها خواهند ماند.در پستانداران مراقبت از فرزند و جفت شکل های پیچیده تری به خود می گیرد، به نحوی که در شمپانزه ها و گوریل ها بستگان یک شمپانزه یا گوریل کوچک و خردسال، در غیاب مادرش از او محافظت می کنند و بویژه جانوری که نقش خاله موجود خردسالی را دارد، بیشترین توجه را به او نشان می دهد. شمپانزه، گوریل و اورانگوتان در برابر رنج همنوع واکنش نشان می دهند و به او یاری می رسانند و این به مدد پیدایش نوعی یاخته های عصبی ویژه موسوم به «نورون های آینه ای» است که موجود را قادر به درک عواطف و احساسات همنوع و واکنش ها برای کاهش رنج همنوع یا شراکت در احساس رضایت او می کند. در انسان این نورون های آینه ای در مغز گسترش بیشتری دارد به نحوی که همدردی و هم حسی با انسان های دیگر از مهم ترین ویژگی های انسان به شمار می رود و به این نحو، انسان که شاهکار آفرینش خداوند است قادر می شود به فرزند خود یا انسان های دیگر مهر بورزد و در دوران طولانی رشد فرزند به او یاری دهد و نیز می تواند غم، شادی، خشم، رنجش و اضطراب انسان های دیگر را دریابد به نحوی که تشکیل جوامع انسانی و همکاری آدمیان با یکدیگر ممکن می شود.در عین حال باید مراقب بود این ابراز همدردی از حد خارج نشود و جنبه مزاحمت به خود نگیرد یا به ورطه کنجکاوی و مداخله بی مورد درنغلطد.انسان در عین اجتماعی بودن، به تنها بودن نیز نیاز دارد. هر انسان برای خویش حریمی قائل است که عبور دیگران از این حریم سبب ناخرسندی او می شود. همان گونه که این حریم فیزیکی باید مورد توجه قرار گیرد، حریم روانی افراد هم ضروری است که حفظ شود.گاهی یک نوجوان که با مشکلی روبه رو است تمایلی ندارد کسی در این مورد با او صحبت کند، البته پدر و مادر مایلند از مشکل نوجوان خود مطلع شوند و به او کمک کنند و حتماً هم باید این نیت و تمایل خویش را به اطلاع فرزند برسانند اما اگر او علاقه ای نشان نداد، بهتر است اصرار نکنند و منتظر بمانند هر زمان که فرزند تمایلی به صحبت داشت با او گفت وگو کنند.به همین میزان در مورد خویشاوندان و دوستان هم باید احتیاط به خرج داد. زمانی که می پنداریم دوست یا خویشاوند ما مشکلی دارد خوب است که محبت و یاری خود را ابراز کنیم اما اگر او نپذیرفت به معنی حق ناشناسی و ناسپاسی او نیست. شاید او موضوع خود را شخصی تر از آن می داند که بخواهد درباره اش صحبت کند، شاید هنوز به جمع بندی درباره مشکل خود نرسیده است، شاید احساس شرم می کند. به هر حال بگذاریم پس از شنیدن و دیدن توجه و همدردی ما، هر زمان که خود خواست از ما یاری بطلبد.ابراز علاقه و محبت بیش از حد و بی موقع عموماً در طرف مقابل احساسی ناخوشایند پدید می آورد و ممکن است اصولاً حمل به کنجکاوی و فضولی شود اما این کار زمانی که با حفظ حریم فرد انجام گیرد موجب احساس آرامش و ایمنی و تشویق وی برای بیان مسائل خود و یاری خواستن برای حل آنها می شود.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر