نگاهي به نقش فناوري هاي زيستي در دنياي فردا-2
گلریز- دانش آموز آموزشگاه
بيوتکنولوژي در توليد امروز بيوتکنولوژي در کشاورزي امروز جايگاه فوق العاده يي را به خود اختصاص داده است، مثلاً در امريکا هکتارها زمين کشاورزي با محصولات بيوتکنولوژي شده از قبيل غلات و دانه هاي سويا زير کشت مي روند. استفاده از اين روش براي توليد محصولات به سه گروه اصلي طبقه بندي مي شود؛ آفت کش ، ضدعلف کش و ضدبيماري. در طبقه ضدعلف کش ها، ژن هايي از باکتري به گياه تزريق مي شود که گياه را در مقابل طيف گسترده يي از علف کش ها مقاوم مي کند و گياه نسبت به آن آسيب پذيري خود را از دست مي دهد. چنين علف کش هايي معمولاً در مقابله با علف هاي هرز و برگ هاي زايد عمل مي کنند. استفاده کشاورزان از اين علف کش ها به ميزان رشد علف هاي هرز در طول فصول مختلف و نيز مقاومت گياهان در برابر اين مواد بستگي دارد. گروه بندي آفت کش ها و انواع گوناگون آن ساليان متوالي است که براي کشاورزان و توليدکنندگان مساله حائز اهميتي به شمار مي رود. مهمترين مساله در مورد اين محصولات اين است که حشرات و آفت ها مي توانند با هر نوع آفت کشي خود را تطبيق دهند و تا به امروز در برابر انواع گوناگوني از آفت کش هاي قديمي مقاوم شده اند و اميد مي رود که بيوتکنولوژي بتواند تا حدود زيادي با اين مشکل مقابله کند. در گروه سوم ضدبيماري ها قرار دارند، که در طي ساليان متمادي توجه زيادي را به خود جلب کرده اند. اين محصولات با ورود به گياه باعث به وجود آمدن پوششي پروتئيني مقاوم در برابر عوامل بيماري زا مي شوند. محصولات بيوتکنولوژي در آينده نزديک در چند سال گذشته برخي از کشورها به خصوص کشورهاي اروپايي و آسيايي وارد کردن محصولات بيوتکنولوژي به داخل کشورشان را محدود کرده اند و در برخي کشورهاي ديگر نيز استفاده از محصولات به دست آمده توسط تغييرات بيوتکنولوژي قدغن است. توليدکنندگان نيز اجازه استفاده از چنين محصولاتي را (مثلاً ضدعلف کش ها) ندارند. اوايل به نظر مي رسيد يکي از دلايل تحريم استفاده از محصولات وارداتي به دست آمده از اين فناوري کاهش رقابت ميان کشاورزان و توليدکنندگان آن کشور در برابر کشورهاي صادرکننده بوده است ولي به زودي مشخص شده که مساله فقط بر سر رقابت نيست بلکه سلامت و کيفيت مواد غذايي و محيط رشد و توليد آن توجه بيشتري را به خود جلب کرده است. در حقيقت عدم پذيرش محصولات تغيير يافته ژنتيکي توسط مصرف کنندگان علت اصلي به کار نبردن اين فناوري است. مردم از توليد آلرژي هاي ايجاد شده توسط سم هاي احتمالي و کاهش ارزش غذايي محصولات نگرانند. به علت اينکه هيچگونه آشنايي با روند توليد چنين محصولاتي ندارند حتي برخي بر اين باورند که تغيير در وضعيت ژن ها که باعث به وجود آمدن مقاومت در گياهان مي شود (به خصوص در برابر علف هاي هرز) به تغييرات زيستي منجر مي شود. اما عقيده طرفداران اين فناوري چيز ديگري است. آنها مي گويند؛ «بيوتکنولوژي فناورري جديدي است که با کمک آن مي توان در ژن ها تغيير و جا به جايي ايجاد کرد که به فراهم آوردن محصولات بهتر و متناسب با نياز امروز بشر بينجامد.» آنها همچنين اظهار مي دارند؛ «اين فناوري هيچ تفاوتي با روش هاي سنتي ندارد و همچنين به سلامت محصولات بيوتکنولوژي کاملاً اطمينان دارند. اين روزها مردم به دنبال پاسخي صحيح و قانع کننده به پرسش هاي خود در مورد استفاده از چنين محصولاتي هستند. قسمتي از پاسخ به پرسش هاي آنها اين است که امروزه در مورد محصولات دستکاري شده ژني قبل از عرضه به بازار مطالعاتي به عمل مي آيد تا از وضعيت کالا اطمينان حاصل شود. در اکثر کشورهاي امريکايي روي محصولات برچسبي مي زنند مبني بر آنکه کالا از نظر ژنتيکي تغييريافته است يا خير؟ همچنين محل توليد فرآورده و نوع بذر در آن مشخص مي شود. پاسخ نهايي پاسخ به پرسش هاي مربوط به بيوتکنولوژي و آينده آن در کشورهاي سرتاسر جهان مساله يي است که نياز به زمان دارد و پذيرش مصرف کنندگان نسبت به چنين محصولاتي تا حدود زيادي بستگي به اطلاع رساني صحيح از اين علم به همگان دارد. در آينده يي نزديک روي محصولات بيوتکنولوژي برچسب مشخصات کالا چسبانده خواهد شد و خود خريدار در مورد اينکه آيا آن را مصرف کند يا خير، تصميم خواهد گرفت. توليدکننده نيز براي تشخيص اينکه کدام روش پرمنفعت تر است (روش هاي سنتي يا بيوتکنولوژي) مسير دشواري را در پيش رو خواهد داشت و مسلماً اگر خوب بررسي کند متوجه خواهد شد که استفاده از روش هاي بيوتکنولوژي به مراتب راحت تر و کم هزينه تر و سالم تر خواهد بود ولي بايد ديد که آيا سطح دانش و فرهنگ خريداران به جايي رسيده که اين محصولات را پذيرفته و خريداري کنند يا خير؟
گلریز- دانش آموز آموزشگاه
بيوتکنولوژي در توليد امروز بيوتکنولوژي در کشاورزي امروز جايگاه فوق العاده يي را به خود اختصاص داده است، مثلاً در امريکا هکتارها زمين کشاورزي با محصولات بيوتکنولوژي شده از قبيل غلات و دانه هاي سويا زير کشت مي روند. استفاده از اين روش براي توليد محصولات به سه گروه اصلي طبقه بندي مي شود؛ آفت کش ، ضدعلف کش و ضدبيماري. در طبقه ضدعلف کش ها، ژن هايي از باکتري به گياه تزريق مي شود که گياه را در مقابل طيف گسترده يي از علف کش ها مقاوم مي کند و گياه نسبت به آن آسيب پذيري خود را از دست مي دهد. چنين علف کش هايي معمولاً در مقابله با علف هاي هرز و برگ هاي زايد عمل مي کنند. استفاده کشاورزان از اين علف کش ها به ميزان رشد علف هاي هرز در طول فصول مختلف و نيز مقاومت گياهان در برابر اين مواد بستگي دارد. گروه بندي آفت کش ها و انواع گوناگون آن ساليان متوالي است که براي کشاورزان و توليدکنندگان مساله حائز اهميتي به شمار مي رود. مهمترين مساله در مورد اين محصولات اين است که حشرات و آفت ها مي توانند با هر نوع آفت کشي خود را تطبيق دهند و تا به امروز در برابر انواع گوناگوني از آفت کش هاي قديمي مقاوم شده اند و اميد مي رود که بيوتکنولوژي بتواند تا حدود زيادي با اين مشکل مقابله کند. در گروه سوم ضدبيماري ها قرار دارند، که در طي ساليان متمادي توجه زيادي را به خود جلب کرده اند. اين محصولات با ورود به گياه باعث به وجود آمدن پوششي پروتئيني مقاوم در برابر عوامل بيماري زا مي شوند. محصولات بيوتکنولوژي در آينده نزديک در چند سال گذشته برخي از کشورها به خصوص کشورهاي اروپايي و آسيايي وارد کردن محصولات بيوتکنولوژي به داخل کشورشان را محدود کرده اند و در برخي کشورهاي ديگر نيز استفاده از محصولات به دست آمده توسط تغييرات بيوتکنولوژي قدغن است. توليدکنندگان نيز اجازه استفاده از چنين محصولاتي را (مثلاً ضدعلف کش ها) ندارند. اوايل به نظر مي رسيد يکي از دلايل تحريم استفاده از محصولات وارداتي به دست آمده از اين فناوري کاهش رقابت ميان کشاورزان و توليدکنندگان آن کشور در برابر کشورهاي صادرکننده بوده است ولي به زودي مشخص شده که مساله فقط بر سر رقابت نيست بلکه سلامت و کيفيت مواد غذايي و محيط رشد و توليد آن توجه بيشتري را به خود جلب کرده است. در حقيقت عدم پذيرش محصولات تغيير يافته ژنتيکي توسط مصرف کنندگان علت اصلي به کار نبردن اين فناوري است. مردم از توليد آلرژي هاي ايجاد شده توسط سم هاي احتمالي و کاهش ارزش غذايي محصولات نگرانند. به علت اينکه هيچگونه آشنايي با روند توليد چنين محصولاتي ندارند حتي برخي بر اين باورند که تغيير در وضعيت ژن ها که باعث به وجود آمدن مقاومت در گياهان مي شود (به خصوص در برابر علف هاي هرز) به تغييرات زيستي منجر مي شود. اما عقيده طرفداران اين فناوري چيز ديگري است. آنها مي گويند؛ «بيوتکنولوژي فناورري جديدي است که با کمک آن مي توان در ژن ها تغيير و جا به جايي ايجاد کرد که به فراهم آوردن محصولات بهتر و متناسب با نياز امروز بشر بينجامد.» آنها همچنين اظهار مي دارند؛ «اين فناوري هيچ تفاوتي با روش هاي سنتي ندارد و همچنين به سلامت محصولات بيوتکنولوژي کاملاً اطمينان دارند. اين روزها مردم به دنبال پاسخي صحيح و قانع کننده به پرسش هاي خود در مورد استفاده از چنين محصولاتي هستند. قسمتي از پاسخ به پرسش هاي آنها اين است که امروزه در مورد محصولات دستکاري شده ژني قبل از عرضه به بازار مطالعاتي به عمل مي آيد تا از وضعيت کالا اطمينان حاصل شود. در اکثر کشورهاي امريکايي روي محصولات برچسبي مي زنند مبني بر آنکه کالا از نظر ژنتيکي تغييريافته است يا خير؟ همچنين محل توليد فرآورده و نوع بذر در آن مشخص مي شود. پاسخ نهايي پاسخ به پرسش هاي مربوط به بيوتکنولوژي و آينده آن در کشورهاي سرتاسر جهان مساله يي است که نياز به زمان دارد و پذيرش مصرف کنندگان نسبت به چنين محصولاتي تا حدود زيادي بستگي به اطلاع رساني صحيح از اين علم به همگان دارد. در آينده يي نزديک روي محصولات بيوتکنولوژي برچسب مشخصات کالا چسبانده خواهد شد و خود خريدار در مورد اينکه آيا آن را مصرف کند يا خير، تصميم خواهد گرفت. توليدکننده نيز براي تشخيص اينکه کدام روش پرمنفعت تر است (روش هاي سنتي يا بيوتکنولوژي) مسير دشواري را در پيش رو خواهد داشت و مسلماً اگر خوب بررسي کند متوجه خواهد شد که استفاده از روش هاي بيوتکنولوژي به مراتب راحت تر و کم هزينه تر و سالم تر خواهد بود ولي بايد ديد که آيا سطح دانش و فرهنگ خريداران به جايي رسيده که اين محصولات را پذيرفته و خريداري کنند يا خير؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر