يک سؤال خصوصي از شما مي پرسم. آيا تا به حال احساس تنهايي کرده ايد؟ گاهي اوقات، دنيا محل غريبي براي زندگي مي شود. شما خود را در اجتماعي ميبينيد که دور و برتان را انسان نماها پر کرده اند. و با وجود اين همه آدم، شما از درون احساس خالي بودن مي کنيد و متوجه مي شويد که واقعاً تنهاييد. با فهميدن اين نکته حس غريبي به شما دست مي دهد.در آن لحظه احساس پوچي و بيهودگي بر شما مستولي مي شود و سرتاپايتان شروع به لرزيدن مي کند. اين همه آدم دور و برتان، با اين احساس تنهايي و پوچي، تضاد شديد دارد. خودتان را از اين مهلکه بيرون بکشيد. چرا وقتي مي توانيد با اين احساسات ناراحتي و بيهودگي مبارزه کنيد، به سراغ تنهايي برويد؟ با تشخيص ريشه تنهايتان مي توانيد آن را از بين ببريد. تنهايي با دردهاي روحي شديد همراه است و اگر شما اين دردها را تجربه مي کنيد، بايد براي رفع اين مشکلات قدم برداريد. اين مقاله مي تواند کمک خوبي براي شما باشد تا با ديو تنهايي درونتان بجنگيد و او را شکست دهيد. پذيرش اين قدم اول است. با سرپوش گذاشتن، پنهان کردن و انکار اين وضعيت فقط وضع خودتان را بدتر مي کنيد. در قدم اول بايد بپذيريد که در زندگي خود احساس تنهايي و پوچي مي کنيد تا با استفاده از روش هاي مناسب و مفيد اين تنهايي را از بين ببريد. انتخاب اين انتخاب خودتان بوده که تنها باشيد. زندگي انتخاب هاي مختلفي را پيش روي ما قرار مي دهد، تنها بودن يا شاد و خوشبخت بودن هم جزء اين انتخاب ها هستند. احتمالاً به خاطر شيوه زندگيتان دچار اين مشکل شده ايد. پس چه خوب است که فعاليت هاي روزانه تان را بازبيني کنيد. فعاليت هاي خسته کننده و حوصله سربرنده اي که در طول روز انجام مي دهيد را کنار بگذاريد. يک گوشه نشستن و بيکار بودن خود موجب تنهايي مي شود. البته ممکن است شما فرد آرامش طلبي باشيد و از جمع چندان خوشتان نيايد، اما اين آرامش طلبي فقط زماني شما را دچار مشکل مي کند که در اين لحظات شروع به فکر کردن در مورد مسائل ناراحت کننده کنيد. حال و هواي اتاقتان را با يک موزيک زيبا و ملايم تغيير دهيد. اين موسيقي هم آرامش لازم را براي شما فراهم مي کند و همچنين نمي گذارد احساس تنهايي کنيد. پرده ها را کنار بزنيد، بگذاريد نور خورشيد به درون اتاق بيايد. تجارب قبلي زندگي کردن با تجربيات گذشته مثل رد شدن از طرف ديگران يا عدم توجه آنها به شما، مي تواند منشاء اين ناراحتي و تنهايي باشد. يادتان باشد، چيزي که شده، شده...ديگر نبايد غصه گذشته را بخوريد. خلاء عاطفي که به واسطه اين تجربيات تلخ ايجاد مي شود را ميتوان با درسهايي که از اين تجربيات گرفته ايد پر کنيد. اگر در کودکي، عدم توجه والدين را تجربه کرده ايد، با توجه بيشتر به فرزندتان آن را اصلاح کنيد. با اينکار رابطه تان را با فرزندانتان قوي تر خواهيد کرد. اگر خودِ شما به ديگران توجه و محبت کنيد، اين کار ارزشمند شما قدرداني اطرافيان را نيز برمي انگيزد. وقتي به کسي نياز پيدا کنيد، تنهايي خود به خود از بين مي رود. بيکاري و بيهودگي تنهايي مي تواند زائيده فکر تنبل و بيکار باشد. براي انجام کارهاي مختلف داوطلب شويد تا هيچگاه فرصت فکر کردن به تنهايي را نداشته باشيد. با اينکار هم به ديگران کمک مي کنيد و هم به خودتان. همچنين فعاليت جسمي باعث بهبود سلامتي نيز مي شود. هنوز هم احساس تنهايي مي کنيد؟ در رابطه تان با نيروي عالمگير تجديد نظر کنيد. خدا، راه حل تنهايي شماست. ميتوانيد از او براي نشان دادن راه به شما و درآمدن از اين وضعيت ناراحت کننده ياري بخواهيد. با کمک او ديگر تنها نخواهيد بود
۵.۲۲.۱۳۸۹
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر