دکتر فلورتین اسمارانداچ پروفسور همکار رشته ریاضی دانشگاه نیومکزیکو در آمریکا میباشد. وی بیش از 75 کتاب و 100 مقاله و نوشته در زمینه ریاضیات، فیزیک، فلسفه، روانشناسی، ادبیات و معمای مصور منتشر نموده است.
تحقیقات وی در ریاضیات در زمینههای زیر میباشد: نظریه اعداد، هندسه غیر اقلیدسی، هندسه ترکیبی، ساختارهای جبری، استاتیک، منطق و مجموعه نوتروسوفیک (به ترتیب تعمیم منطق غیرواضح شهودی و مجموعه غیرواضح شهودی میباشد)، احتمال نوتروسوفیک (تعمیم احتمال کلاسیکی و غیر دقیق). همچنین، در زمینههای زیر تحقیقات محدودی را انجام داده اند: فیزیک ذرهای و فیزیک هسته ای، ترکیب اطلاعات (نظریه دزارت-اسمارانداچه در زمینه منطق پارادوکسیک و محتمل، 2002 را ببینید)، فلسفه (نوتروسوفی، یا تعمیمی از دیالکتیکها را ببینید)، روانشناسی (قانون احساسات و محرک ها)، جامعهشناسی (پارادوکسهای اجتماعی)، زبانشناسی (پارادوکسهای معنائی و کلمات حشو و زائد) و غیره.
وی در زمینه ادبیات، در سال 1980 جابجائی پارادوکسیزم را بنا کرد، که بر اساس استفاده مفرط از تناقض ها، تضادها و پارادوکسها در بیان، بنا شده است.
در زمینه هنر، در اعتراض به هنر مرسوم که در آن همه چیز هنر پنداشته میشد، وی بصورت طعنه آمیزی خواستار نامگذاری هنر-بیرونی که به معنای کار هنری وارونه میباشد، شد. بطور مثال، انجام کار هنری به صورتی که نباید انجام شود، مثلاً تا جائی که میشود آن را زشت، مسخره و غلط انجام دهی، و بطور کلی به بیشترین غیرممکنهای ممکن را انجام دهی!
در زمینه فلسفه، وی در سال 1995 دیالکتیکهای نوتروسوفی، که یک شاخه جدید از فلسفه که به اصل، طبیعت و هدف خنثیها و همچنین کنشهای آنها با خیالهای ایده آل میپردازد، را تعمیم بخشید. این نظریه، هر تصور یا ایده را همراه با ضد یا منفی آن <آنتی-A> و منظر "خنثیهای آن"
وی یک الگوریتم برای یگانگی نظریات و قوانین امتزاج (UFT) که در طب، روبوتیک و ارتش استفاده میگردد را طراحی نمود.
در زمینه فیزیک، او یک سری از پارادوکسها را یافت کرد (پارادوکسهای کوانتومی اسمارانداچه را ببینید)، و این فرضیه را که هیچ مانع سرعت در عالم نیست را مطرح نمود – فرضیهای بسیار جدال آمیز در میان دانشمندان. همچنین، احتمال حالت سوم ماده را به نام غیر-ماده در نظر گرفت، که ترکیبی از ماده و آنتی ماده میباشد (یا کوارکها و آنتی کوارک ها).
در ریاضیات، وی توابع و توالیهای زیادی را در نظریه اعداد بوجود آورد. وی درجه خنثی سازی یک قضیه حقیقی یا یک تئوری در هندسه (هندسه اسماراندچه را که میتوانند قسمتی اقلیدسی و قسمتی غیر اقلیدسی باشند، سال 1969، را ببینید)، چند ساختاریها (n-ساختاریهای اسمارانداچه را که در آن یک ساختار ضعیف شامل جزیرهای از ساختار قوی میباشد) و چند فضائیها (ترکیبی از فضاهای ناهمگن) را مطرح نمود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر