روی در کعبهی این کاخ کبود آمدهایم | چون کواکب به طواف و به درود آمدهایم | |
در پناه علم سبز تو با چهرهی زرد | به تظلم ز بر چرخ کبود آمدهایم | |
تا که مشکین شود آفاق به انفاس نسیم | سینهها مجمرهی عنبر و عود آمدهایم | |
پای این کاخ دل افروز همایون درگاه | چون فلک با سر تعظیم و سجود آمدهایم | |
پای بند سر زلفیم و پی دانهی خال | چون کبوتر ز در و بام فرود آمدهایم | |
شاهدی نیست در آفاق به یک روئی ما | که به دل آینهی غیب و شهود آمدهایم | |
بلبلانیم پر افشانده به گلزار جمال | وز بهار خط سبزت به سرود آمدهایم | |
سرمهی عشق تو دیدیم و ز زهدان عدم | کورکورانه به دنیای وجود آمدهایم | |
شهریارا به طرب باش که از دولت عشق | فارغ از وسوسهی بود و نبود آمدهایم |
۷.۱۰.۱۳۸۹
حرم قدس
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر