مقدمه:
استفاده از اینترنت، یکی از جلوههای آشکار دنیای مدرن و ابزاری مهم برای آموزش نسلنو بهشمار میآید. اینترنت در همه جا حضور دارد: در خانه، در مدرسه، و حتی در مراکز خرید. طبق برآورد صورت گرفته، در سال ۱۹۸۱، ۶۶ میلیون نفر از مردم آمریکا به اینترنت دسترسی داشتهاند که در سال ۱۹۹۹ شمار آنها به ۸۳ میلیون رسیده است (Biggs,۲۰۰۰:۱). بیشترین کاربران اینترنت جوانان هستند. نتایج تحقیقات انجام شده در ایالات متحده نشانگر آن است که استفاده از اینترنت در میان جوانان، بیش از هر گروه سنی دیگری است (Bullen and Harre ,۲۰۰۰:۵). کودکان نیز به عنوان گروه سنی متفاوت, در شمار روبه فزونی کاربران اینترنت قرار میگیرند. در سال ۲۰۰۵، بیش از ۷۷ میلیون کودک وارد فضای سایبر شدهاند (غمامی، ۱۳۸۴: ۴۵).
دفتر مطالعه و توسعه رسانه ها در مقاله ای به قلم سعید معیدفر, کرم حبیب پور گتابی و احمد گنجیمی به بررسی این مورد پرداخته است :
همزمان با دسترسی گستردة افراد به اینترنت، شاهد نوع جدیدی از اعتیاد یعنی «اعتیاد اینترنتی» نیز هستیم که مسئلة خاص عصر اطلاعات است. همانند تمامی انواع دیگر اعتیاد، اعتیاد به اینترنت نیز با علائمی همراه است همچون، اضطراب، افسردگی، کج خلقی، بیقراری، تفکرهای وسواسی و یا خیالبافی راجع به اینترنت. از طرفی، در عین حال که روابط این افراد (به ویژه کودکان و نوجوانان) در جهان مجازی افزایش مییابد، در مقابل از دامنه روابط آنان در جهان واقعی کاسته میشود. ضمن آنکه، احتمال لطمه دیدن عملکرد آموزش نیز وجود دارد. (Samson and Keen, ۲۰۰۵: ۲).
حجم رو به رشدی از تحقیقات صورت گرفته پیرامون اعتیاد اینترنتی, حکایت از آن دارد که اختلال اعتیاد اینترنتی نوعی اختلال روانشناختی ـ اجتماعی است که از مشخصههای آن، تحمل، علائم کنارهگیری، اختلالات عاطفی، و ازهمگسیختگی روابط اجتماعی است..
به هر حال، پدیده اعتیاد اینترنتی، همزمان با افزایش دسترسی روزانه مردم به منابع آنلاین شایعتر میشود. وب، اطلاعدهنده، مفید، دارای منابع غنی و سرگرمکننده است. اما برای بسیاری از مردمی که به آن معتادند، این منافع، در حال تبدیل شدن به آسیبها و نابهنجاریهای روانی و رفتاری است (Ferris, ۲۰۰۲: ۱). مطالعات نشان داده است که ۱۴ درصد از کاربران اینترنت، دچار علائم رفتارهای وسواسی، حالت روانشیدایی، افسردگی و جز اینها هستند (Zahniser, ۲۰۰۰: ۱).
اعتیاد اینترنتی، انسانها را به افرادی رها شده تبدیل کرده و بر روابط اجتماعی آنها تأثیر میگذارد. بهرهوری و بازده کاری کاربران اینترنت، در نتیجه استفاده بیش از حد از اینترنت، پایین میآید. آنان با تأخیر به محل کار میروند و دچار کمکاری میشوند. عدمتحرک جسمی و چاقی به همراه علائمی چون درد کمر، پشت و ماهیچه، از دیگر پیامدهای این مسئلهاند. این کاربران حتی در صورت کنارهگیری از اینترنت، دچار علائم اختلال میشوند (Seth, ۲۰۰۳: ۱).
این مقاله ضمن ارائه تعاریفی از اعتیاد اینترنتی، درباره علائم و شاخصهای آن، تاریخچه و انواع آن، مطالبی را مطرح ساخته و سپس درصدد پاسخگویی به این سوالات است که ۱. آیا پدیده استفادة اعتیادی از اینترنت وجود دارد؟ ۲. استفاده اعتیادآمیز از اینترنت چه پیامدهایی برای افراد (به ویژه کودکان و نوجوانان) در حیطه های مختلف اجتماعی, فرهنگی و آموزشی دارد؟ ۳. عوامل موثر بر اعتیاد اینترنتی کدام است؟
● اعتیاد اینترنتی: وجود یا عدم؟
واژههای استفاده «طبیعی» و استفاده «اعتیادآور» از اینترنت واژههایی هستند که هنوز هم در میان محققان مورد بحث و بررسی قرار میگیرند. البته از آنجا که تحقیق در زمینه اعتیاد اینترنتی هنوز مراحل آغازین خود را طی میکند، به همین خاطر، شاهد تفسیرهای متفاوتی از استفاده اعتیادی اینترنت، اهمیت و شرایط آن هستیم (Lim and et al., ۲۰۰۴:۲).
امروزه روانشناسان حتی مطمئن نیستند که اسم این پدیده را چه بگذارند. برخی از آنها ترجیح میدهند به جای واژه «اعتیاد به اینترنت»، از واژه «اعتیاد به کامپیوتر» استفاده کنند. چراکه هستند افراد زیادی که ساعتها با کامپیوتر کار کرده و به آن وابستهاند، اما اصلاً، به اینترنت حتی فکر نمیکنند (Suler, ۲۰۰۵: ۱). حتی بسیاری از روانشناسان در این مسئله تردید دارند که آیا واژه «اعتیاد» برای توصیف زمانی که مردم وقت زیادی را صرف استفاده از اینترنت میکنند، واژه مناسبی است.
کیزلر بر این باور است که «گمراه کننده به نظر میرسد که یک سری رفتارها را تنها به این خاطر که مردم میگویند به دفعات بسیار آنها را انجام میدهند، رفتار اعتیادی بنامیم»(DeAngelis, ۲۰۰۰:۱)
پیرامون وجود یا عدم وجود پدیده اعتیاد اینترنتی، اختلاف عقیده زیادی وجود دارد. تا آنجا که عدهای معتقدند اینترنت تنها در صورتی اعتیادآور خواهد بود که زندگی فرد و اطرافیان را مختل کند. برخی دیگر نیز اظهار میدارند که اصلاً چیزی به عنوان اختلال اعتیاد اینترنتی وجود ندارد. این گروه معتقدند که لذتی که بهخاطر استفاده از کامپیوتر به فرد دست میدهد، به هیچ وجه قابل مقایسه با لذتٍ حاصل از مصرف کوکائین و یا هر نوع ماده مخدر دیگری نیست (Ferris, ۲۰۰۲:۱). همچنین، عدهای از کارشناسان معتقدند اینترنت بر زندگی افرادی تأثیر میگذارد که استفاده وسیعی از آن میکنند، حال آیا میتوان این روند را اعتیادآور دانست یا خیر؟ (Duran, ۲۰۰۳, ۱). برخی مردم هم معتقدند که اینترنت فقط یک ابزار بیضرر و دوست داشتنی برای جمعآوری اطلاعات، پیداکردن دوستان جدید، و گذران وقت است.
طبق نظرسنجیهای بهعمل آمده از مردم کشور آمریکا، عدهای از مردم معتقد بودند که احتمال بروز پدیده اعتیاد به اینترنت واقعاً وجود دارد. عدهای هم اذعان داشتهاند که این فقط یک شوخی است. یکی از پاسخگویان نیز گفته است که چیزی مانند اختلال اعتیاد اینترنتی وجود ندارد. این پاسخگو معتقد بوده است که بسیاری از فعالیتهایی که در زندگیاش انجام میدهد، لذتبخشاند و این دلیلی بر اعتیاد به آنها نیست. وی ادامه میدهد که «شاید کامپیوتر تنها یک ابزار تعاملبخش در جهانی باشد که مردم آن به شدت ایزوله هستند. کامپیوتر شئ ساکت و خیلی خوبی است». یکی از پاسخگویان دیگر اظهار داشته است که شاید هم یک چنین اختلالهایی وجود داشته باشد، اما تمامی آنها ممکن است بد نباشند. وی میگوید:« … شخص ممکن است ساعاتی طولانی از وقت خود را صرف اینترنت کند، همان کاری که من میکنم، و دلیلش هم این است که من نهایتاً پس از تلاش بسیار، منبع «بیپایان» اطلاعات را یافتهام. هیچ مفری برای خروج از این کتاب مرجع وجود ندارد و اگر هم من به چیزی معتاد شدهام، آن چیز، دانش است … آیا همه ما معتاد به چیزی نیستیم که ما را نسبت به زندگی علاقهمند کند؟»
افرادی دیگر همچون یونگ و سایر روانشناسان معتقدند که زیادهروی در استفاده از اینترنت، میتواند برای سلامت فکری و فیزیکی شخص خطرناک باشد. اعتیاد به اینترنت، کارکرد انطباقی شخص را مختل میکند. اگر شخصی به اینترنت معتاد شود، کارکردهای وی غیرانطباقی میشوند.
بهعنوان مثال نیویورک تایمز در مقالهای که اواخر آگوست سال ۱۹۹۷ راجع به اختلال اعتیاد اینترنتی منتشر کرد، به داستانهای واقعی از افرادی اشاره کرده است که فکر میکردند دچار اعتیاد شدهاند. به عنوان نمونه، در یکی از داستانها، به زنی ساکن شمال غربی پسفیک اشاره میکند که بهخاطر استفاده مفرط از کامپیوتر و صرف وقت زیاد برای این کار، شوهرش او را طلاق داده بود. ظاهراً وسواس شدید این زن نسبت به اینترنت موجب شده بود که فراموش کند که میبایست برای بچههایش غذا بپزد، آنها را به ملاقات دکترشان ببرد، و یا سوخت کافی برای گرمای خانه تهیه کند. همچنین در این روزنامه داستانی از پسربچه هفده سالهای از شهر تگزاس نقل میشود که دچار علائم کنارهگیری ناشی از استفادة مفرط اینترنت شده بود. زمانی که این پسر بچه را به مرکز توانبخشی الکلیها و معتادان بردند، بدنش به شدت رعشه داشت و میز و صندلی اتاق را به اطراف پرت می کرد.
از اینگونه مثالها چنین بر میآید که اختلال اعتیاد اینترنتی در واقع وجود دارد. اما سوالی که مطرح است، این است که مقصر اصلی کیست؟ آیا مقصر کسی است که در هر گونه فعالیت آنلاین ـ از تحقیق تا چت و موج سواری صرف در نت ـ شرکت میکند؟ یکی از مسایل محوری کنونی که تمامی انواع اعتیادها با آن مواجهند، پارلمان است. یعنی اینکه آیا پارلمانها به عنوان مسئول اصلی عرضه این محصولات اعتیادآور باید مسئولیت حل مشکلات را بپذیرند؟
کمپانی لاوا مایند تولیدکننده انواع بازیهای کامپیوتری, از یکی از مشتریانش که جملهای را برای این کمپانی از روی سایت نوشته بود، نقل میکند. این مشتری گفته بود: «چرا این لعنتی اینقدر اعتیادآور است؟»
پرسش دیگری نیز مطرح است. آیا برنامهسازان و ارائهکنندگان خدمات آنلاین, مسئول میزان استفاده مردم از محصولاتشان هستند؟
در پاسخ به این سوالها ابتدا باید گفت استفادة فراوان از اینترنت, در همة موارد؛ به معنای اعتیاد به آن نیست. برنامهسازان و ارائه کنندگان خدمات آنلاین فقط باید مراقب باشند ضمن حفظ قدرت رقابتیشان، محصولات مناسب را تولید کرده و خدمات را به بهترین شیوه به عموم مردم عرضه کنند. در قبال خودشان مسئولیتپذیر باشند و «بدانند که چه موقع بگویند کی». البته لازم است کسانی که زمینه و استعداد اعتیاد به اینترنت را در خود میبینند, پیش از ایجاد مشکل, با پیش گرفتن روش اعتدال از بروز آن جلوگیری کنند. (Oliver, ۲۰۰۳a: ۱-۲).
● اعتیاد اینترنتی: جستاری در معنا
اعتیاد اینترنتی به گسترة وسیعی از مشکلات رفتاری و کنترل انگیزه استفاده از اینترنت اشاره دارد (Yacet, ۲۰۰۱:۱). اعتیاد اینترنتی بهعنوان یک رفتار وسواسی، یا آرزوی برقراری پیوند، یا شاید حتی نمودی از انتقال و یا بازتاب روابط ابژه، و یا رفع نیاز قلمداد میشود (Fenichel, ۲۰۰۳: ۱).
هولمز در تعریف خود از اعتیاد اینترنتی، به تعریف استفاده طبیعی و معمولی اینترنت پرداخته و میگوید که هر گاه میزان استفاده از اینترنت به کمتر از ۱۹ ساعت در هفته برسد، در آن صورت میگوییم که فرد به شکل طبیعی از اینترنت استفاده میکند. بنابراین، از نظر هولمز، فردی که بیش از ۱۹ ساعت در هفته از اینترنت استفاده می کند، معتاد به اینترنت است.
یونگ نیز اشاره میکند که فرد معتاد کسی است که حداقل ۳۸ ساعت در هفته و یا ۸ ساعت در روز، وقت خود را صرف استفاده از اینترنت میکند. متخصصان در زمینه آسیبشناسی، محدودترین تعریف را برای طبقهبندی استفاده از اینترنت ارائه میدهند. بهطوری که چنانچه فرد در هفته ۲ تا ۳ ساعت از اینترنت استفاده کند, یک کاربر معمولی، و چنانچه میزان استفاده وی از اینترنت به ۵/۸ ساعت و یا بیشتر برسد, کاربری است که باید مورد بررسیهای آسیبشناسانه قرار گیرد. (Lim and et al., ۲۰۰۴:۲).
گولدبرگ معتقد است که اعتیاد اینترنتی عبارت است از استفاده بیمارگونه و وسواسی از اینترنت، که معیارهایی همچون تحمل و علائم کنارهگیری، از شاخصههای آن هستند (Lim and et al., ۲۰۰۴:۱).
بهطور خلاصه، مرور بر ادبیات نظری و تجربی پیرامون اعتیاد اینترنتی, نشانگر آن است که اعتیاد اینترنتی پدیدهای است که از سه ویژگی برخوردار است:
۱) اعتیاد اینترنتی، نوعی اختلال و بی نظمی وسواسی است که برخی ویژگیهای آن مشابه شرایط آسیبشناسانه است. در واقع، زمانی میتوان گفت که فرد دچار اعتیاد به اینترنت شده است که دارای علائم خستگی زودرس، تنهایی، افسردگی و غیره باشند. افرادی همچون اورزاک و یونگ به چنین تعریفی از اعتیاد اینترنتی اعتقاد دارند. روشهای درمان این نوع اعتیاد نیز، رفتار درمانی شناختی و تقویت درمانی انگیزش است.
۲) اعتیاد اینترنتی، نوعی اختلال و بی نظمی روانی است. از این دیدگاه زمینه تحقیقی جدیدی تحت عنوان «روان درمانی اینترنتی» ظهور کرده است. این دیدگاه, معتادان اینترنت را بهعنوان بیمار میبیند. روش درمان این نوع اعتیاد نیز، تشکیل گروههای خبری و گروههای بحث است. در این شکل از درمان، اعضای اختلالات روانی مرتبط به هم، نقش یک گروه حمایتی را بازی کرده و با ارائه پیشنهادات آنلاین و روشهای برخورد با آن، از شدت اعتیاد اینترنتی میکاهند. افرادی چون استن، هانگ و آلسی به چنین دیدگاهی اعتقاد دارند.
۳) اعتیاد اینترنتی نوعی مشکل رفتاری است. دلیل این مسئله نیز، وجود یک رابطه قوی بین اعتیاد اینترنتی و وابستگی شیمیایی است. مطالعات نشان دادهاند که افرادی که مشکلات وابستگی شیمیایی دارند، در هفته وقت بیشتری را صرف اینترنت میکنند، تا کاربران «وابسته غیرشیمیایی». از معتقدان چنین نگاهی، میتوان به شرر قابل اشاره کرد (Lim and et al., ۲۰۰۴: ۲).
انجمن روانپزشکی آمریکا برای شناخت اعتیاد اینترنتی و افرادی که به استفاده مفرط از اینترنت معتادند، معیارهایی را مشخص کرده است که طبق آن، چنانچه بخواهیم فردی را معتاد به اینترنت بنامیم، باید حداقل سه مورد از معیارهای هفتگانه زیر، در طول یک دوره ۱۲ماهه (یک ساله) در وی دیده شود.
معیارهای پیشنهادی این انجمن شامل ۷ مورد به شرح زیراست:
۱) تحمل: این معیار به معنای صرف زمان بیشتری برای اینترنت به منظور رسیدن به رضایت است. در این شرایط, با وجود صرف همان میزان وقت, میزان رضایتمندی کاربر کمتر است و نیاز به زمان بیشتری دارد تا به همان درجه از رضایت قبلی برسد.
۲) وجود دو یا چند علامت کنارهگیری در طی دو روز در ماه که بعد از کاهش و یا ترک مداوم استفاده از اینترنت حاصل میشود. این مسئله باید موجب بروز دردها و رنجها و یا اختلالاتی در عملکرد اجتماعی، فردی و یا آموزش شود.
۳) از اینترنت به منظور تخفیف و یا اجتناب از علائم کنارهگیری استفاده میشود.
۴) از اینترنت، اغلب در دورههای زمانی پیش از آنچه که در ابتدا مدنظر بود، استفاده میشود.
۵) حجم قابل توجهی از وقت صرف فعالیتهای مربوط به کاربری اینترنتی (برای مثال، کتابهای اینترنتی، جستوجوی بروزرهای جدید وب، جستوجوی فروشندگان اینترنتی و جز اینها) میشود.
۶) بهخاطر استفاده از اینترنت، از فعالیتهای مهم اجتماعی، شغلی و یا تفریحی دست کشیده و یا کاسته میشود.
۷) فرد بهدلیل استفاده مفرط از اینترنت، خطر فقدان روابط مهم، شغل، و فرصتهای آموزشی و شغلی را میپذیرد.
تحقیقاتی هم که اخیراً راجع به اعتیاد اینترنتی صورت گرفتهاند، چندین معیار را برای اعتیاد به اینترنت و بازشناسی آن برشمردهاند. سه مورد از این معیارهای مهم عبارتند از:
۱) موقعی که شخص سعی میکند تا از اینترنت خارج شود، احساس بیقراری و بدخلقی میکند.
۲) از اینترنت، برای فرار از مشکلات و یا کاستن از احساس یأس و ناامیدی، گناه، اضطراب و یا افسردگی استفاده میشود.
۳) کاربر اینترنت در مورد میزان و وسعت استفاده خود از اینترنت، به اعضای خانواده و یا دوستانش دروغ گفته و آن را کتمان میکند. و نهایتاً، شخص با وجود هزینه بالای استفاده از اینترنت، مکرراً از آن استفاده میکند (Oliver, ۲۰۰۳b: ۱-۲).
● علائم اعتیاد اینترنتی:
مانند تمامی انواع دیگر اعتیادها، اعتیاد اینترنتی، نوعی اختلال و بی نظمی روانی ـ اجتماعی با مشخصههایی چون تحمل (نیاز به افزایش زمان لازم برای کسب مطلوبیت برابر با زمانهای اولیه استفاده)، علائم کنارهگیری (بهویژه رعشه و ارتعاش، اضطراب، بیحوصلگی)، اختلالات عاطفی (افسردگی، تندخویی و بدخلقی)، و ازهم گسیختگی روابط و مناسبات اجتماعی (کاهش و یا فقدان روابط اجتماعی به لحاظ کمی یا کیفی) است.
علائم اختلال اعتیاد اینترنتی عبارتند از:
مشکلات میان فردی و یا مشکلات در هنگام کار یا مطالعه، نادیده گرفتن مسئولیتهای مربوط به دوستان، خانواده، کار و یا مسئولیتهای فردی، کنارهگیری پس از دست کشیدن از اینترنت، کج خلقی هنگام تلاش برای دست کشیدن از اینترنت، آنلاین ماندن بیش از زمان برنامهریزی شده، دروغ گفتن یا مخفی نگهداشتن زمان واقعی کار با اینترنت از نظر دوستان یا خانواده، تغییر در سبک زندگی به منظور گذران وقت بیشتر با اینترنت، کاهش فعالیت فیزیکی، بیتوجهی به سلامت شخصی و بیخوابی یا کم خوابی و یا تغییر در الگوی خواب به منظور گذران وقت در اینترنت.
از طرفی، افراد در صورت استفاده از اینترنت، نه تنها رفتارهایی متفاوت با الگوهای رایج در جامعه از خود نشان میدهند، بلکه نوع تفکرشان نیز با اکثریت افراد جامعه, متفاوت میشود. این افراد اندیشههای وسواسی راجع به اینترنت دارند، کنترل چندانی بر وسواس و انگیزههای اینترنتیشان نداشته و حتی فکر میکنند اینترنت تنها دوست آنهاست. همچنین، اینگونه افراد فکر میکنند که اینترنت تنها جایی است که آنها در آن، احساس خوبی نسبت به خود و جهان اطراف دارند (Pinnelli, ۲۰۰۲:۱۲۶۳).
روانشناس انگلیسی به نام مارک گریفیث با مقایسه نمونههای بالینی و به کمک تعاریف تثبیت شده و مشخص اعتیاد، به بررسی شاخصههای پدیده اعتیاد اینترنتی میپردازد. گریفیث برای تعیین علائم اعتیاد اینترنتی، از یک تعریف نسبتاً سنتی اعتیاد استفاده میکند که برحسب آن:
اعتیاد از مشخصههای زیر برخوردار است:
۱) برجستگی: استمرار در یک فعالیت خاص یا استفاده از ماده مخدر مورد نظر، مهمترین فعالیت در زندگی شخصی است.
۲) تغییر روحیه و خلقوخو: احساس نشئگی، کرختی و آرامی.
۳) تحمل: افزایش حجم فعالیت یا ماده مخدر در طی زمان به منظور تولید همان میزان رضایت.
۴) علائم کنارهگیری: احساس بدخلقی و کج خلقی، زمانی که فعالیت یا استفاده از ماده مخدر ترک میشود.
۵) تضاد و کشمکش: تضادهای میان فردی بهدلیل انجام فعالیت مورد نظر و یا استفاده از ماده مخدر، و تضادهای درونی فرد.
۶) عود یا بازگشت: گرایش به بازگشت دوباره به الگوی استفاده آسیب شناسانه قبلی. در مورد شدیدترین الگوهای مصرف، این بازگشت ممکن است حتی بعد از سالها کنترل و پرهیز، به سرعت اتفاق بیفتد (Ibid: ۱۲۶۳).
سامسون و کین بر این باورند که فرد معتاد به اینترنت دارای علائم زیر است:
۱) در حین آنلاین بودن، زمان را از دست میدهد.
۲) ساعات ضروری خواب را صرف آنلاین بودن میکند.
۳) موقعی که زمان آنلاین بودن تمام یا قطع شود، عصبانی میشود.
۴) چنانچه به وی اجازه دسترسی به اینترنت داده نشود، کج خلقی میکند.
۵) زمانی را که باید تکلیف درسی یا کاری انجام دهد، صرف آنلاین بودن میکند.
۶) ترجیح میدهد آنلاین شود تا اینکه با دوستان یا خانواده باشد.
۷) از محدودیت زمانی که برای وی جهت استفاده از اینترنت تعیین شده است، سرپیچی میکند.
۸) به دیگران راجع به اینکه چه مدت آنلاین بوده است، دروغ میگوید.
۹) روابط جدیدی با کسانی که هنگام آنلاین بودن ملاقات کرده است، تشکیل میدهد.
۱۰) خستهتر و کج خلقتر از زمانی میشود که اینترنت جزئی از زندگی وی نبود.
۱۱) موقعی که از کامپیوتر دور است، ظاهراً ذهن خود را مشغول نوع فعالیتهای مورد نظر در آنلاین شدن بعدی میکند.
۱۲) استفاده وی از اینترنت باعث شده است که از سایر فعالیتهایی که قبلاً برای او لذتبخش بودند، دست بکشد.
۱۳) موقعی که آنلاین نباشد، احساس خستگی، بدخلقی و افسردگی میکند. حالت بدخلقی وی موقعی بهبود مییابد که دوباره آنلاین شود (Samson and Keen, ۲۰۰۵:۱).
جهت سنجش اعتیاد به اینترنت، سوالات زیر نیز نمایی از علائم وجود آن در کاربران هستند که می توان از آنها به عنوان علائم اعتیاد به اینترنت استفاده کرد:
۱) آیا احساس میکنید که نسبت به اینترنت اشتغال ذهنی دارید؟ (یعنی به فعالیت آنلاین قبلیتان فکر میکنید یا اینکه انتظار جلسه آنلاین بعدی را میکشید)
۲) آیا احساس میکنید که برای اینکه به مطلوبیت لازم اینترنت برسید، لازم است وقت بیشتری را صرف آن کنید؟
۳) آیا بارها تلاشهای ناموفقی در کنترل و یا قطعکردن استفادهتان از اینترنت داشتهاید؟
۴) آیا موقعی که سعی میکنید از اینترنت دست بکشید و یا در کل از آن استفاده نکنید، احساس ناآرامی، افسردگی و کج خلقی به شما دست میدهد؟
۵) آیا بیش از زمانی که در ابتدا قصد داشتید، آنلاین میمانید؟
۶) آیا احساس میکنید بهخاطر استفاده از اینترنت، دارید روابط اجتماعی مهم و یا فرصتهای شغلی و آموزشی را از دست میدهید؟
۷) آیا به اعضای خانواده، درمانگرها و دیگران راجع به میزان استفادهتان از اینترنت دروغ میگویید؟
۸) آیا از اینترنت بهعنوان ابزاری برای فرار از مشکلات و یا رهایی از احساس یأس و ناامیدی، اضطراب و افسردگی استفاده میکنید؟
در نحوه تفسیر سوالات فوق و جوابهای مربوطه نیز قابل ذکر است که اگر شما به بیش از پنج مـورد از ایـن سوالات پاسخ «بله» بدهید، در آن صورت میتوان گفت که شما به اینترنت معتادید (Zahniser, ۲۰۰۰:۱: Yacet, ۲۰۰۱:۹-۱۰).
● گونهشناسی اعتیاد اینترنتی و شاخصههای هر یک :
«اعتیاد اینترنتی» اصطلاح وسیعی است که تنوع گستردهای از رفتارها و مشکلات مربوط به کنترل وسواس و انگیزش را در بر میگیرد. دیویس از زاویه نوع استفاده از اینترنت، معتقد است که کاربران به دو شکل آسیب شناسانه و مرضی از اینترنت استفاده می کنند:
۱) استفاده مرضی ویژه از اینترنت: این نوع استفاده از اینترنت, به استفاده بیش از اندازه و سوء استفاده از اینترنت اشاره داشته و ریشه آن در آسیب شناسی روانی قبلی فرد است که در اثر عوامل تقویتی که از اینترنت دریافت می کند، در فرد باقی می ماند. مانند قماربازی، هرزه نگاری، و مانند آن که اگر شخص به اینترنت دسترسی نداشته باشد، از طریق دیگر نشان داده می شود، اما چون این فرصت در اینترنت فراهم است، فرد به آن روی می آورد.
۲) استفاده مرضی کلی (فراگیر) از اینترنت: این نوع استفادة اعتیادی از اینترنت, شامل استفاده مرضی کلی از اینترنت نظیر چت، پرسه زدن، نامه الکترونیکی و جز اینها بوده و علت اصلی آن، نوع بافت اجتماعی فرد است (امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۳۵-۳۴).
اعتیاد اینترنتی چندین گونه دارد که پنج نوع آن شایعترین است.
ضمن آنکه هر یک از این گونه ها، شاخصهها و معرفهای خاصی دارند، که با بقیه متفاوت است
۱) اعتیاد به سایبر سکس :
امروزه مطالب زیادی راجع به شیوع هرزه نگاری و سکس سایبر در اینترنت در اتاقهای چت شنیده و یا خوانده میشود. اما، چیزی که مردم درک نمیکنند، این است که هرزه اینترنتی، کسبوکار و تجارت بزرگی است. سایتهای هرزه نگاری، بزرگترین بخش از فروشهای تجارت الکترونیکی را تشکیل میدهند (Careaga, ۲۰۰۳: ۴-۵).
در این نوع اعتیاد، افراد معتاد تمایل شدیدی به مشاهده، دریافت و یا حتی تجارت موارد محرک جنسی و صحبت در این رابطه در اتاقهای گفتوگوی خاص دارند (Yacet, ۲۰۰۱:۳-۸). همانند سایر انواع اعتیاد به اینترنت، اعتیاد به سکس سایبر و یا روابط سایبر نیز به موضوع رهاشدن از واقعیت اشاره میکند، که طی آن زمان، پول، عواطف و انرژی به گونهای صرف اینترنت میشود که روز به روز از کنترل فرد خارج میشود. «اینترنت تنها چیزی را فراهم میکند که معتادان به اینترنت دنبال آن هستند: انزوا، گمنامی، و ابزار مخفی نگهداشتن هزینههایی که بارها صرف خرید هیجان سکسی میشود. از نمونههای فعالیتهای سکسی سایبر میتوان به مواردی چون کپی کردن و یا نگاهکردن عکسهای هرزه همراه با خودارضایی، مطالعه و یا نوشتن نامهها و داستانهای صریح سکسی، ارسال نامه الکترونیکی و یا قراردادن آگهی با هدف برقراری ملاقاتهای شخصی با کسی، بازدید از اتاقهای سکسی چت و پرداختن به فعالیتهای آنلاین تعاملی اشاره کرد (Sexuality Education Resource Centre, ۲۰۰۳:۳).
بهطور خلاصه کاربران معتاد به سایبر سکس علائم زیر را از خود بروز میدهند:
ـ صرف وقت زیاد روی اینترنت با هدف خاص یافتن سکس سایبر. ضمن آنکه اغلب اوقات وقتی که صرف این کار میشود، بیش از زمانی است که کاربر از پیش در نظر گرفته است.
ـ اشتغال ذهنی کاربر نسبت به یافتن شریک سکسی آنلاین.
ـ استفاده مکرر از اتاقهای چت و یا پیامهای نمونه به منظور یافتن امور خیالی و رویایی که در زندگی واقعی ممکن نیست.
ـ حرکت مکرر از سکس سایبر به سکس تلفنی و یا ترتیب دادن ملاقاتها در زندگی واقعی.
ـ مخفی نگهداشتن فعالیتهای آنلاین از شریک جنسی مقابل و دروغ گفتن به اعضای خانواده و دوستان راجع به میزان استفاده و درگیر بودن در اینترنت.
ـ ترجیح دادن سکس سایبر بر شریک جنسی در زندگی واقعی.
ـ استفاده از اینترنت بهعنوان ابزاری برای گریز از مشکلات و یا تخفیف احساس ناامیدی، اضطراب و افسردگی.
ـ ازدست دادن احساس بیقراری، افسردگی و کج خلقی در هنگام قطعکردن و یا دست کشیدن از اینترنت (Sexuality Education Resource Centre, ۲۰۰۳:۴).۲.
۲) اعتیاد از نوع روابط سایبر:
افرادی که دچار اعتیاد به گپ زدن و گفتوگوی اینترنتی میشوند، معمولاً بیش از حد درگیر روابط اینترنتیاند و احتمال اینکه به مسائل غیراخلاقی نیز آلوده شوند، بالاست. دوستی اینترنتی خیلی سریع اهمیت و جایگاه روابط خانوادگی و دوستان قدیمی را میگیرد. این اعتیاد در اکثر موارد منجر به شکست ازدواجها و بیثباتی در روابط خانوادگی میشود (Yacet, ۲۰۰۱:۳-۸). طبق آمار منتشر شده از سوی موتور جستوجوی Goto در مورد تعداد جستجوها در اتاقهای چت، در سال ۲۰۰۱ تعداد این جستوجو روزانه به ۱۱۷۴۲۷ مورد رسیده است (غمامی، ۱۳۸۴: ۴۵)۳.
۳) اعتیاد به خرید، تجارت و مزایده:
در حال حاضر خرید و فروش آنلاین رشد فزایندهای در میان عموم یافته است. از این رو، زیاد میبینیم افرادی که دچار مشکلات ناشی از خرید و فروش آنلاین سهام از جمله خرید کالاهای آنلاین و سایر سایتهای مزایده هستند. (Careaga, ۲۰۰۳: ۴-۵). این اعتیاد دربرگیرنده مقوله وسیعی از رفتارهایی است که میتوانند شامل علاقه مفرط به قمار اینترنتی، خرید و یا معامله سهام باشد. این افراد به منظور افزایش سرمایه خود از کازینوهای مجازی، بازیهای جذاب، حراجیهای اینترنتی و یا بازارهای دلالی استفاده میکنند، اما این فعالیتها اکثراً باعث نابودی سرمایه شده و به قیمت اهمال دیگر وظایف شغلی و متزلزل شدن روابط خانوادگی تمام میشود (Yacet, ۲۰۰۱:۳-۸).
۴) اعتیاد به جستوجو ذخیره بیش از اندازه اطلاعات :
وفور اطلاعات قابلدسترس در شبکه، نوع جدیدی از عادات گریزناپذیر کاوش و جستوجوی اینترنتی را پدید آورده است. بدین ترتیب که افراد زمان بیشتری را جهت جمعآوری و سازماندهی دادههایشان صرف میکنند. افراطگری و کاهش میزان بهرهوری کاری, از پیامدهای این نوع اعتیاد است (Yacet, ۲۰۰۱:۳-۸). در این نوع اعتیاد، فرد شیفتة غنای اطلاعات وب میشود و جستوجوی بیش از اندازه برای جمعآوری اطلاعات، از پیامدهای این شیفتگی است.
۵) اعتیاد به کامپیوتر (انجام وسواسگونه بازیهای کامپیوتری و یا برنامه نویسی علوم کامپیوتر) :
در دهه ۸۰ که بازیهای کامپیوتری مانند مین یاب و بازی ورق وارد دنیای کامپیوترها شد، محققین پی بردند که افراط در بازیهای کامپیوتری باعث میشود کارمندان اکثر ساعات کاریشان را صرف بازی کنند. این بازیها چند نفره نبودند، همچنین نیازی به اتصال به شبکه اینترنت نداشتند (Yacet, ۲۰۰۱:۳-۸).
مردم بیشتر پولهایی را که برای سرگرمی و تفریح کنار میگذارند، صرف بازیکردن آنلاین میکنند، تا رفتن به سینما برای تماشای فیلم (Careaga, ۲۰۰۳: ۴-۵). نتایج تحقیقات انجامگرفته بر روی ۳۳۶ نفر از دانشآموزان دبیرستانی حاکی از آن است که ۲۶ درصد از آنها پول غذایشان را صرف بازیهای ویدئویی میکنند (فثیر، ۱۹۹۵، به نقل از امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۶۶).
کلین و کیپرز (۱۹۹۰) دریافتند که دانشآموزانی که بازیهای ویدئویی را به هر سرگرمی دیگری ترجیح میدهند، در قیاس با دیگر شاگردان, دارای مشکلات رفتاری بیشتری هستند (Zahniser, ۲۰۰۰:۱).
گریفیث و دانکاستر طی مطالعهای که روی نمونهای ۳۷۸ نفری درخصوص بازیهای کامپیوتری و میزان شیوع و شاخصهای جمعیتی آن در انگلستان انجام داد، دریافت که میانگین سنی ۵/۱۳ سال بوده و ۷/۹۸ درصد از آنها تجربه این بازیها را داشته و میانگین سنی شروع بازیها در گروه مورد بررسی، ۴/۸ سال بوده است. همچنین، دلایل این افراد برای شروع این بازیها شامل خنده (۷۵ درصد)، مبارزه (۲۷ درصد)، هماهنگ شدن با دوستانی که به بازی میپرداختند (۲۵ درصد) و نیافتن سرگرمی جالب توجه دیگر (۲۳ درصد) است (فثیر، ۱۹۹۵، به نقل از امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۶۶).
فثیر گزارش میدهد که در انگلستان، ۴۱ درصد از ۴۰۲ نفر مورد بررسی، نیم یا بیشتر پول هفتگی خودشان را صرف بازیهای کامپیوتری میکردند. ۲۸ درصد از آنها هفتهای یک یا چند بار به بازی میپرداختند. برخی هم برای انجام بازیها، به قرضکردن پول از دوستانشان میپرداختند. تعداد دیگری، پول غذایشان را صرف بازیهای کامپیوتری کرده و گروهی نیز با فروش اموالشان، پول انجام بازیها را تأمین میکردند (امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۳۴).
اعتیاد به موزیک نیز صورت دیگری از اعتیاد به رایانه است که اشاره به آن در این قسمت حائز اهمیت است. براساس یک مطالعه، یکی از کاربران اشاره کرده است که حدود ۱۳۸۹ فایل موسیقی روی درایو هارد کامپیوتر خود داشته و روزانه ۲۰ تا ۳۰ کلیپ ویدئویی ذخیره میکند. حتی گاهی اوقات چهار ساعت دنبال یک آهنگ روی سایتهای موسیقی میگردد(Careaga, ۲۰۰۳: ۴-۵).
● دیدگاهها و نظریهها در تبیین اعتیاد اینترنتی:
روابط مجازی، پویا هستند، میتوانند بسیار حمایتی باشند، و در مقایسه با منافع بالقوه، حداقل خطر را به دنبال داشته باشند. مردم به کمک اینترنت، روابط جدیدی را براساس فعالیت نو، برانگیزنده و تقویتکننده تشکیل میدهند. پس، عاقلانه است که انتظار داشته باشیم درصد بالایی از مردم در ظرف فاصله زمانی محدود جذب آن شوند (King, ۱۹۹۶:۱۰).
در پاسخ به این سوال که اینترنت واقعاً چه چیزی دارد که افرادی که از آن استفاده میکنند، بهطور بالقوه دچار رفتارهای مخرب میشوند و اینکه چرا برخی مردم خودشان را در معرض خطر از دستدادن شغل، ازهمگسیختگی روابط، و یا زیانهای مالی قرار میدهند، دیدگاههای مختلفی از زوایای گوناگون ایراد شده است. از طرفی، اعتیاد به اینترنت یک پدیده بینرشتهای است، و علوم مختلف پزشکی، رایانهای، جامعهشناسی، حقوق، اخلاق و رواشناسی هر یک از زوایای مختلف این پدیده را مورد بررسی قرار دادهاند. در هر یک از این علوم مختلف، نظریههایی برای این اختلال مطرح شده است. همچنین در بسیاری از موارد، نظریههای مطرح شده, از چارچوب یک علم خارج میشود و ترکیبی از مفاهیم چندین علم را دربرمیگیرد.
با وجود پژوهشهای فراوان و تلاشهای هماهنگ برای شناسایی مهمترین عوامل گرایش فرد به اعتیاد به اینترنت، همچنان موارد مبهم و پرسشهای بسیاری فراروی محققان و متخصصان این حوزه قرار دارد. وجود دیدگاهها، نظرات، تبیینها و اختلافنظر در مورد نحوه پدیدآمدن، طبقهبندی، تشخیص، تداوم و استمرار اعتیاد به اینترنت، به پیچیدگی و معماگونه بودن این آسیب اشاره دارد. به همین دلیل است که هنوز هیچ فرد، نظریه و دیدگاهی که قادر به تبیین تمامی «رفتارهای اعتیادگونه» باشد، مطرح نشده است.
گروهول در توضیح این مسئله که چرا مردم به گونهای اعتیادآور از اینترنت استفاده میکنند، الگوی استفاده مرضی از اینترنت را پیشنهاد کرده و در این رابطه، دو دیدگاه ارائه میدهد:
۱) علت گرایش افراد به استفاده اعتیادآور از اینترنت، تمایل آنها به دوریگزیدن از مشکلاتی است که در زندگی شخصی با آنها مواجهند. به عبارتی، افراد برای اینکه از مشکلات زندگی فرار کنند، به اینترنت روی میآورند.
۲) دیدگاه دومی که گروهول درخصوص دلیل رویکرد افراد به استفاده اعتیادی از اینترنت بیان میکند، دیدگاه قابلقبولتری است. وی در این دیدگاه، به مراحلی اشاره میکند که فرد هنگام کار با اینترنت و کشف منابع آن، از آنها گذر میکند.
مراحل مورد نظر گروهول به قرار زیر است:
۱) افسونگری یا وسواس؛ این مرحله زمانی است که محیط برای فرد تازه است و وی تازه وارد این محیط شده است. یا اینکه فرد یک کاربر قدیمی است که فعالیت جدیدی را در اینترنت پیدا میکند. مرحله اول، به شدت اعتیادآوری است. در واقع، این حالت اعتیادی تا جایی ادامه دارد که فرد وارد مرحله دوم یعنی توهمزدایی یا سرخوردگی شود.
۲) توهمزدایی یا سرخوردگی؛در این مرحله، فرد نسبت به فعالیتی که اغلب انجام میدهد، سرخورده و بیتمایل میشود. موقعی که فرد از این مرحله بگذرد، میتواند مطمئنا وارد مرحله سوم یعنی تعادل شود.
۳) تعادل؛نماد و مشخصه بارز مرحله سوم، استفاده طبیعی از اینترنت است. هر فردی در زمانهای متفاوتی وارد مرحله سوم میشود. در جمعبندی این سه مرحله باید گفت که حتی گاه اتفاق میافتد که تمامی این مراحل بهصورت چرخشی در فرد تکرار شوند. در واقع، سیر این مراحل بهصورت خطی نیست. بهویژه، زمانی که فرد فعالیت جدید جالب دیگری را در اینترنت پیدا میکند، این مراحل دوباره در وی از نو شروع میشوند (Duran, ۲۰۰۳: ۲).
معتادان اغلب یک «زندگی دوم» (Second life) و یا مفری را برای «فراموشکردن مشکلاتشان در هنگام آنلاین بودن ایجاد میکنند، درست مانند احساس کرختی و مستی که افراد معتاد به الکل در هنگام نوشیدن الکل گزارش میدهند» (Sexuality Education Resource Centre ۲۰۰۳: ۳).
سیگل و سنا در بررسی نظریههای مربوط به اعتیاد اینترنتی، به نظریههای کلان انحراف و کجرفتاری اجتماعی استناد کرده و این نظریهها را به چهار دسته کلی تقسیم کردهاند که هر کدام از این دستههای کلی خود نظریههای مختلفی را در بر میگیرد.
این چهار دسته کلی عبارتند از:
۱) نظریههای فردی،
۲) نظریههای ساختار اجتماعی،
۳) نظریههای فرایند اجتماعی،
۴) نظریههای واکنش اجتماعی.
در نظریههای فردی، ریشه اختلال در خود فرد جستوجو میشود، یعنی ساخت زیستشناختی و ویژگیهای روانشناختی شخص است که سازنده رفتار اوست. براساس این دیدگاه، شخصیت شامل تمامی جنبههای رفتاری، هیجانی، شناختی، اخلاقی، و حتی جنبه جسمانی، عصبی، هورمونی و بیوشیمیایی میشود که بهوجودآورندة رفتار بهنجار یا نابهنجار است.
براساس نظریههای ساختار اجتماعی، رفتار بزهکارانه, ناشی از سازگاری فرد با شرایط حاکم در محیطهای طبقه پایین است.
سیگل و سنا نظریههای ساختار اجتماعی را به سه دسته تقسیم کردهاند:
۱) نظریه درهمریختگی اجتماعی
۲) نظریههای فشار
۳) نظریه خردهفرهنگ (فرهنگ منحرف)
نظریههای فرایند اجتماعی، نابهنجاری را ناشی از تعاملات انسانها در زندگی اجتماعی روزمره میدانند. نظریههای فرایند اجتماعی به نظریههای زیر تقسیم پذیرند:
الف) نظریه تداعی افتراقی
ب) نظریه کنترل اجتماعی
ج) نظریه کنترل اجتماعی هیرشی
نظریههای واکنش اجتماعی، بر روی نقشی که نهادهای اقتصادی و اجتماعی در ایجاد رفتارهای نابهنجار دارند، متمرکز میشوند. یعنی روشی که در آن، جامعه از خود نسبت به فرد واکنش نشان میدهد و روشی که افراد نسبت به جامعه واکنش نشان میدهند. دو نظریه مهم در بین نظریههای واکنش اجتماعی، نظریه، «برچسب» و نظریه «تضاد» است (امیدوار و صارمی،۱۳۸۱: ۳۹-۳۸).
درخصوص دلایل گرایش افراد به اینترنت و استفاده اعتیادی از آن، نظریههای دیگری هم ارائه شده است، که عبارتند از:
۱) نظریه پویایی روانی و شخصیت:این نظریه, ریشههای اعتیاد فرد به اینترنت را به سالهای آغازین زندگی وی ارتباط میدهد. به عبارتی، عمدهترین دلایل گرایش اعتیادآور فرد به اینترنت، شوکهای روحی یا کمبودهای عاطفی دوران کودکی، ارتباط با سایر ویژگیهای خاص شخصیتی و یا سایر اختلالات، و خلقوخوها یا گرایشهای روانشناختی ارثی است. طبق این دیدگاه، بسته به حوادثی که در دوران کودکی برای فرد اتفاق افتاده است و یا ویژگیهای شخصیتیای که در طی بلوغ در این فرد شکل گرفته است, او برای تقویت یک رفتار اعتیادآمیز و یا هر رفتار دیگری مستعد میشود. در این حالت، آنچه که اهمیت دارد، موضوع یا فعالیت نیست، بلکه فرد و شرایطی است که وی متأثر از آن، معتاد میشود (Duran, ۲۰۰۳:۲).
۲) نظریه کنترل اجتماعی:براساس نظریه کنترل اجتماعی هیرشی، عاملی که باعث جلوگیری از رفتارهای انحرافی نوجوانان و جوانان میشود، «پیوند اجتماعی» است. به اعتقاد هیرشی، پیوندهای اجتماعی دارای چهار عنصر اصلی دلبستگی، تعهد، مشغولیت و اعتقاد است. ضعف هر یک از این چهار عنصر در فرد میتواند موجب بروز رفتارهای انحرافی او شود.
ـ دلبستگی: کسانی که به دیگران دلبستگی و علاقه ای ندارند، نگران این نیستند که روابط اجتماعی خود را به خطر اندازند و به همین علت بیشتر احتمال دارد که مرتکب رفتار انحرافی شوند.
ـ تعهد: هر چقدر میزان تعهد فرد نسبت به خانواده، شغل، دوستان و غیره کمتر باشد، احتمال ارتکاب رفتار انحرافی بیشتر خواهد بود.
ـ درگیری (مشغولیت): کسانی که مشارکت مداوم در فعالیتهای زندگی، کار، خانوادگی و غیره ندارند و بیکارند، فرصت بیشتری برای انحراف دارند.
ـ باور و اعتقاد: اگر فردی اعتقاد قوی به ارزشها و اصول اخلاقی یک گروه نداشته باشد یا به این ارزشها وفادار نباشد, احتمال گرایش وی به رفتار انحرافی بیشتر خواهد بود (امیدوار و صارمی،۱۳۸۱: ۵۶).
۳) تبیین رفتاری:این تبیین بر پایه مطالعات بی. اف. اسکینر راجع به شرطیشدن عامل یا کنشگر است. براساس این دیدگاه، فرد برای دریافت پاداش وارد اینترنت میشود. پاداشهایی که وی از این رفتار میگیرد، فرار از واقعیت، رسیدن به عشق و سرگرمیهای زیاد است و چنانچه فرد در زمانهای آتی نیز به این پاداشها نیاز داشته باشد, احتمالاً به اینترنت روی خواهد آورد. در نتیجه، این روند تقویت شده و چرخه همچنان ادامه پیدا میکند (Duran, ۲۰۰۳:۲).
۴) تبیین بیوپزشکی:بر پایه تبیین بیوپزشکی، عوامل ارثی و مادرزادی و یا اختلالات شیمیایی در مغز و فرارسانها، دلایل اصلی رویآوردن فرد به اعتیادند. از نظر این دیدگاه، وجود برخی کروموزومها، هورمونها، و مواد زائد و یا فقدان مواد شیمیایی لازم و مشخص و فرارسانهایی که فعالیت مغز و سایر دستگاههای عصبی را تنظیم میکنند، در بروز اعتیاد در فرد موثرند (Ferris, ۲۰۰۲: ۲-۳).
آزادسازی حجم زیاد دوپاماین در مراکز لذت، باعث سرکوبی کارکردهای حیاتی مغز و نهایتاً کنترل آن میشود. از این نظر، روشهای چندی وجود دارد که طی آن، استفاده از اینترنت احتمالاً باعث تحریک این فرایند عصبی ـ بیولوژیکی میشود. روشهای مورد نظر عبارتند از:
ـ تجربه بالقوه شدید قدرت، هیجان، خوشحالی، تحریک، تحقق اهداف و رضایت، که در نتیجه آن فرد قادر خواهد بود در یک لحظه, پیرامون هر چیزی, به منبع گستردة اطلاعات وصل شود.
ـ احساس مخاطرهجویی, مانند شرطبندی، با ناشناخته ماندن چیزی که شاید اتصال بعدی به اینترنت بتواند آن را مشخص کند همراه است. حال این امر ناشناخته, ممکن است کسب اطلاعات جدید و جالب و یا فرصتهای تعاملی همچون ارتباط صرف با یک دوست، رفتن به اتاقهای چت، هرزهنگاری، سکس سایبر، خرید آنلاین و جز اینها باشد.
ـ اثر خویشتنداری رضایتبخشی که گمنامی کاربر در نت به وی میدهد. این امر هم باعث تسریع روند صمیمیت و پیوند اجتماعی میشود که ظاهراً صداقت آن از ارتباط شفاهی بیشتر است و هم موجب میشود که فرد دچار رویا و خواب و خیال شود و یا یک هویت کلی جدید برای خود ایجاد کند که ممکن است بسیار لذت بخش هم باشد.
ـ اثر هیپنوتیزمآور حرکات تصاویر روی صفحه مانیتور رایانه (یا تلویزیون).
ـ جذابیت چندرسانهای همانند رنگ، صدای موزیک یا استریو، سرعت و گرافیکهای فلاشدار (Lawyers concerned for lawyers, INC., ۲۰۰۵:۲-۴).
۵) نظریه شناختی :همانند دیدگاه روانکاوی، دیدگاه شناختی متوجه فرایندهای درونی است. البته این دیدگاه بیش از آنکه بر امیال، نیازها، و انگیزشها تأکید کند، بر اینکه افراد چگونه اطلاعات را کسب کرده و تفسیر میکنند و آنها را در حل مشکلات بهکار میگیرند، تأکید دارد. اصولاً دیدگاه شناختی بیشتر به افکار کنونی و شیوههای حل مسأله توجه دارد تا تاریخچه شخصی.
در این دیدگاه، اعتیاد به اینترنت, برآمده از شناختهای معیوب و یا پردازش معیوب شناختی است و درمان آن مبتنی بر تصحیح فرایند شناختهای معیوب است (امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۵۲).
۶) نظریه شناختی ـ رفتاری:گسترش اعتیاد به اینترنت, با شرایط روانشناختی قبلی به وجود میآید. در اکثر مواقع، این آسیبشناسی شامل افسردگی، اضطراب اجتماعی و انواع روانپریشیهاست. وقتی فرد در معرض استفاده از اینترنت قرار میگیرد، فرایند کاربرد مشکلزای اینترنت شروع میشود. این آسیبشناسی زمینهای، نوعی آمادگی و تمایل است و موجب شروع استرس میشود.
البته چندین عامل دیگر نیز در ایجاد و یا حفظ اختلال دخالت دارند:
اولاً، بعضی از تقویتکنندههای رفتاری وجود دارند که به عنوان عامل شرطی عمل میکنند. اتاق، صندلی، دستزدن به صفحه کلید، موس، صدای روشنشدن رایانه، بوق یا صدای زنگ آن در گروه این عوامل هستند.
ثانیاً، بدکاری شناختی نیز در اینجا عمل میکند. زیرا شناخت غیرسازشی در زمینه خود و دنیا، شاخصهای اولیه این اختلال هستند. باورهایی همچون این موضوع که فرد فقط در اینترنت قدرت کنترل دارد، فقط در آنجا برای خود کسی است و فقط در آنجا قابل احترام است و مانند آن، افکار شناختی مشکلزا در زمینه «خود» هستند.
باورهایی مانند هیچکس در بیرون از اینترنت از من خوشش نمیآید، یا اینترنت تنها جایی است که واقعاً میشود مردم را شناخت، و هر کسی به نوعی به اینترنت آلوده است و مانند آن افکار شناختی مشکلزا در زمینه «دنیا» هستند.
ثالثاً، بیان کیفی کاربری اینترنت بستگی به شبکه حمایتی اجتماعی فرد دارد. اگر تمام عوامل در فرد وجود داشته باشد و حمایت اجتماعی نشود، احتمال دارد به اعتیاد اینترنتی عمومی روی بیاورد که با رفتارهای جلب توجه اجتماعی، غیرشخصی و غفلت کاری مشخص میشود. اما اگر جنبههای اجتماعی داشته باشد، اعتیاد به اینترنت ویژه در او ایجاد خواهد شد که فقط در بخش ویژهای از تکنولوژی مانند بازی یا هرزهنگاری جنسی است.
از دیدگاه رفتاری ـ شناختی، نشانههای اختلال شامل افکار وسواسی درباره اینترنت، کنترل تکانه ضعیف، ناتوانی در متوقفکردن استفاده از اینترنت و مهمتر از همه، این باور که اینترنت تنها دوست فرد است. علاوه بر این، در موقعی که تماس برقرار نیست، به فکر اینترنت بودن، بار آینده تماسگرفتن را پیشبینیکردن و صرف مخارج زیاد درباره اینترنت و کارهای مربوط به آن نیز، نشانههای دیگر این اختلال هستند. مشکل عمده دیگر، جداکردن فرد از دوستان خود به نفع دوستان اینترنتی است و در نهایت نوعی احساس گناه درباره استفاده از اینترنت و دروغگفتن به دوستان درباره وقت صرفشده و سری نگهداشتن آن، نشانههای دیگر این اختلال هستند. این افراد درحالی که میدانند کارشان از نظر اجتماعی مورد پسند نیست، نمیتوانند آن را متوقف کنند. چراکه خود به خود, به خودارزشی کمتر و در نتیجه نشانههای بیشتر میانجامد (امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۵۲).
اعتیاد به اینترنت و نظارت والدین:از زمره عوامل موجد و یا مانع اعتیاد اینترنتی در میان نوجوانان و جوانان، نظارت و کنترلی است که والدین بر استفادة فرزندان از اینترنت اعمال میکنند. مسئله ای که بارز است، این است که معمولا خانوادهها نگاهی متعادل و منطقی پیرامون استفاده فرزندانشان از اینترنت نداشته و دو سیاست کاملا قطبی نسبت به این موضوع در پیش میگیرند. بهطوریکه براساس نتایج یونگ در سال ۱۹۹۸، معمولا والدین در برخورد با استفاده فرزندانشان از اینترنت، مایلند در یکی از دو دسته «سهلانگاری مهربانانه» و «تبعید قاطع یا مطلق قرار بگیرند» ((Bullen and Harre, ۲۰۰۰: ۶.
تحقیقات صورتگرفته نشان داده است که والدین بیشتر نوجوانان آمریکایی در حین آنلاین بودن فرزندانشان، هیچ نظارتی بر آنها ندارند ((Bullen and Harre, ۲۰۰۰: ۶. همچنین یونگ تقریباً در تمامی مطالعات موردیای که راجع به معتادان نوجوان اینترنت انجام داد، بدین نتیجه رسید که این نوجوانان در اتاقهای خواب و بهدور از چشم بزرگترها آنلاین میشوند.
این نتایج نشان میدهد که حتی ممکن است بسیاری از خانوادهها از فعالیتهای آنلاین فرزندانشان اطلاعی نداشته باشند و یا در صورت آگاهی، بهدلیل فقدان درک ماهیت این فناوری نسبتاً جدید، نتوانند بهطور کامل به خطرات بالقوه استفاده از آن پی ببرند.
البته امروزه، رسانههای متعدد خبری با انتشار خبرهای مختلف راجع به خطرات استفاده مفرط از اینترنت میتوانند تا حدودی این نقص را پنهان کنند. اما نکتهای که مسلم است، این است که گاه رسانهها با پوشش نادرست این خبرها، شیوع پدیده را رقم میزنند. پدیدهای که به زعم یونگ، به جای آنکه والدین را تشویق به آموزش خود و فرزندانشان راجع به ایمنی اینترنتی کند، آنها را وامیدارد که خود و فرزندانشان را از دسترسی به اینترنت منع کنند. این کار اگرچه ممکن است, دسترسی به اینترنت را در منزل دشوار کند، اما، کنترل آن در خارج از منزل و کافینتها (بخصوص در مدارس که خانوادهها هیچ کنترلی بر کیفیت استفاده فرزندان از اینترنت ندارند) تقریباً غیرممکن است) (Bullen and Harre, ۲۰۰۰: ۶).
براساس نتایج مطالعات وزارت آموزش و پرورش نیوزیلند، تقریباً تمامی مدارس ابتدایی (۹۶ درصد) و راهنمایی (۹۹ درصد) به اینترنت وصل هستند ((Bullen and Harre, ۲۰۰۰:۸. از این رو، بدیهی است که با توجه به افزایش گسترده کاربری اینترنت توسط نوجوانان و جوانان در مکانهای مختلف، کنترل و نظارت بر آنان امری دشوار و گاه در برخی موارد غیرممکن مینماید.
نتایج برخی از مطالعات و تحقیقات تجربی درباره اعتیاد اینترنتی:در خارج از کشور، مطالعات زیادی بهویژه از نیمه دهه ۶۰ صورت گرفته، که هر کدام از زاویهای خاص به موضوع اعتیاد اینترنتی و پیامدهای مثبت و منفی آن پرداختهاند.
در این بخش بهطور جداگانه بهشرح نتایج برخی از آنها که با موضوع تحقیق حاضر تناسب دارند، اشاره میشود: برنر طی مطالعهاش در سال ۱۹۹۶ دریافت که ۳۰ درصد از پاسخگویان, تلاش ناموفق در ترک استفاده از اینترنت داشتهاند. همچنین، ۵۸ درصد از پاسخگویان اظهار داشتهاند که دیگران (خانواده و دوستان) راجع به استفاده بیش از حد از اینترنت، به آنها گوشزد کردهاند (King, ۱۹۹۶:۶).
برنر (۱۹۹۷) در مطالعه دیگری به این نتیجه رسید که ۱۷ درصد از کاربران بیشتر از ۴۰ ساعت در هفته از اینترنت استفاده کرده و متوسط استفاده نیز، ۱۹ ساعت در هفته بوده است. همچنین، ۵۸ درصد از کاربران اعلام کردهاند که دیگران از وقتی که آنها صرف اینترنت میکنند، شکایت دارند و ۴۶ درصد از آنها نیز اعلام کردهاند که کمتر از چهار ساعت از وقت خواب خود را برای استفاده از اینترنت صرف میکنند (همان: ۲۸-۲۷).
تامپسون در سال ۱۹۹۶ به مطالعه اختلالات اعتیاد اینترنتی در بین مردم پرداخت. براساس نتایج مطالعه ایشان، ۷۲ درصد از پاسخگویان اذعان به وجود نوعی اعتیاد یا وابستگی به اینترنت در خود داشتهاند و ۳۳ درصد از آنها نیز به اثرات سوء استفاده از اینترنت بر زندگیشان اشاره کردهاند.
در رابطه با تأثیر اعتیاد اینترنتی بر احساس کمبود در روابط اجتماعی واقعی، تامپسون به نتایج مختلفی دست یافت:
۲۹ درصد از پاسخگویان اشاره کردهاند که مهارتهای اجتماعی آنها دچار اختلال شده است. درحالیکه ۳۶ درصد از آنها به تقویت این مهارتها اذعان داشتهاند. ۴۷ درصد از پاسخگویان به اختلالات فیزیکی همچون تارشدن دید چشم و یا بدخوابی اشاره کردهاند. تامپسون در پایان, چنین نتیجه میگیرد که پدیده اعتیاد اینترنتی، پدیدة جدیدی است و بسیاری از مردمی که در حال حاضر مبتلا به آن هستند، در واقع دارند به تازگی و نوبودن این منبع دانش در زندگیشان پاسخ میدهند، نه چیز دیگر (Ibid: ۷).
ایگر در سال ۱۹۹۶ به مطالعه تأثیرات اعتیاد اینترنتی بر رفتار مردم کشور سوئیس پرداخت. مطالعه نشان داد که ۶/۱۰ درصد از کل پاسخگویان به اینترنت اعتیاد دارند.
همچنین،گروهی که خودشان را معتاد به اینترنت معرفی کردهاند، گرایش به موارد زیر در آنها بیش از گروه غیرمعتاد به اینترنت بوده است:
۱) پیامدهای منفی اینترنت بر آنها
۲) مشارکت بیشتر در گروههای خودیار آنلاین
۳) احساس تمایل شدید به استفاده از اینترنت در زمان آفلاینبودن
۴) برای استفاده بعدی از اینترنت انتظارکشیدن
۵) بهخاطر استفاده از اینترنت، احساس گناهکردن
۶) دروغگفتن به دوستان راجع به میزان آنلاینبودن.
۷) شکایت خانواده و دوستان نسبت به استفاده مفرط از اینترنت (Ibid: ۶-۷).
یونگ(۱۹۹۶) در مطالعهای که انجام داده، دریافت که ۸۰ درصد از پاسخگویان، کاربران وابستة اینترنت بودند که انگارههای رفتاری معتادانه قابلتوجهی را از خود بروز دادند. وی خاطرنشان میسازد که وابستگی به اینترنت، گسستها و انقطاعهای شدیدی در زندگی تحصیلی، اجتماعی، مالی و شغلی مشارکتکنندگان ایجاد کرده است. بهطوری که ۵۸ درصد از دانشآموزان و دانشجویان، کاهش چشمگیری در عادات مطالعه، افت نمرات درسی، غیبت در کلاسها، مشروط شدن و مانند آن دارند. افزون بر این، کنترلی وجود ندارد که این افراد همیشه وقت خودشان را در فعالیتهای علمی صرف کنند. ۴۳ درصد این شاگردان بهخاطر دیرخوابیدن ناشی از استفاده از اینترنت، در مدرسه با عدم موفقیت روبهرو شدهاند (Duran, ۲۰۰۳: ۳ و امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۶۴).
اندرسون در سال ۱۹۹۷ به مطالعه تأثیر اعتیاد اینترنتی بر دانشجویان پرداخت. وی دریافت که یک سوم این دانشجویان در نتیجه استفاده مفرط از اینترنت، دچار مشکلات تحصیلی شدهاند (Lim and et al., ۲۰۰۴: ۲).
باربر (۱۹۹۷) در یک نظر سنجی از معلمان، کارمندان کتابخانه و همکاران کامپیوتر دریافت که به زعم ۸۶ درصد از آنها، استفاده از اینترنت کارآیی درسی دانشآموزان و دانشجویان را بهتر نکرده است. زیرا اطلاعات اینترنتی آنقدر بیسامان و به موضوعات برنامه درسی نامربوط هستند که به آنها کمکی در بهدستآوردن نمره بالا در آزمونهای استاندارد نمیکند (امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۶۴).
شرر (۱۹۹۷) در تحقیقات خویش بر روی دانشجویان دانشگاهها، متوسط استفاده افراد وابسته به اینترنت را ۱۱ ساعت در هفته شناسایی کرده است. همچنین، وی دریافت که ۷۲ درصد از وابستهها، مرد بودند (همان: ۳۱).
اورزاک طی مطالعهای که به سال ۱۹۹۹ انجام داد، دریافت که افرادی که مستعد اعتیاد اینترنتی هستند، بهسادگی خسته و ملول میشوند، تنها ، کمرو و خجالتی و دچار افسردگی یا انواع دیگر اعتیاد هستند. (Chebbi and et al., ۲۰۰۰: ۱).
براساس نتایج مطالعه یونگ در سال ۱۹۹۷، ۵ تا ۱۰ درصد از جمعیت آنلاین جهان در زمان مطالعه وی معتادند. حدود ۵۴ درصد از معتادان اینترنت، سابقه افسردگی و ۳۴ درصد از آنها نیز سابقه اضطراب و نگرانی دارند. ۵۰ درصد از پاسخگویان نیز اظهار داشتهاند که سابقه اعتیاد به مواد مخدر دارند. همچنین، از میان کل پاسخگویان معتاد به اینترنت، ۲۵ درصد بیان کردند که در ظرف ۶ ماه اول آنلاین شدن، به اینترنت معتاد شدهاند. ۵۸ و ۱۷ درصد از آنها نیز دوره آن را به ترتیب بین ۱ تا ۶ سال، و بیش از ۱ سال ذکر کردهاند. متوسط آنلاین بودن پاسخگویان معتاد به اینترنت نیز برابر با ۳۸ ساعت در هفته بود. مردان عموماً از اینترنت بهعنوان ابزاری برای جستوجوی قدرت، پایگاه و تسلط استفاده کرده و موارد کاربرد اینترنت در میان آنها نیز شاملٍ کسب اطلاعات، بازیهای تعاملی پرخاشگرانه، اتاقهای سکسی چت و هرزهنگاری بوده است. اما استفاده زنان از اتاقهای چت بیشتر بخاطر تشکیل دوستیهای حمایتگرانه، دوستیابی، و اجتماعی شدن (Socialization) بوده است. ۹۰ درصد از معتادان اینترنت، به سایتهای ارتباطی دو طرفه اعتیاد داشتند: اتاقهای چت، بازیهای تعاملی، گروههای خبری، و نامه الکترونیکی (Samson and Keen, ۲۰۰۵: ۲-۳).
یونگ (۱۹۹۸) در مطالعهای که روی معتادان به اینترنت انجام داد، بدین نتیجه رسید که افراد با موقعیت اقتصادی و اجتماعی بالاتر، و نیز افراد دارای تحصیلات بالاتر، بیشتر در معرض این اختلال قرار دارند.
این مطالعه نشان داد که افرادی که وقت بیشتری دارند، مانند افرادی که در خانه هستند و دانشجویان دانشگاه در خوابگاهها، با احتمال بیشتری در معرض اینترنت هستند (امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۳۳-۳۱).
مطالعه یونگ در سال ۱۹۹۸ نشان داد که ۸۰ درصد از پاسخگویانی که معتاد به اینترنت بودند، در هفته ۳۸ ساعت از وقتشان را صرف امور و اهداف غیراداری و غیرکاری در اینترنت میکنند (Lim and et al., ۲۰۰۴:۲). یونگ نشان داد که زنان معتاد به اینترنت، از اینکه میدانستند کسی نمیداند آنها به چه چیزی شبیه هستند، نوعی آسایش خاطر به آنها دست میداد (Bullen and Harre, ۲۰۰۰:۱۰). وی همچنین در مطالعهاش دریافت که احتمال اعتیاد زنان و مردان به اینترنت برابر است.
گرینفلد (۱۹۹۸) در مطالعهای که روی کاربران اینترنت انجام داد، پی برد که ۷/۵ درصد از نمونه تحقیق وی دارای معیار استفاده غیرارادی از اینترنت بودند. از میان این افراد، عمدهترین موارد مصرفی اینترنت عبارت بودند از: اتاقهای چت، هرزهنگاری، خرید آنلاین، و نامه الکترونیکی. همچنین، حدود یک سوم از مشارکتکنندگان در این مطالعه اظهار داشتهاند که آنها از اینترنت بهعنوان یک روش فرار از وضع همیشگی و یا تغییر خلق و خویشان استفاده میکنند. همچنین، افراد معتاد در قیاس با افراد غیرمعتاد، اعتقاد بیشتری به ازدستدادن کنترل رفتارهاشان هنگام استفاده از اینترنت داشتهاند. گرینفلد معتقد است که فقدان کنترل بر رفتارها، تنها یکی از شاخصهای توانمندی طبیعت روانگردان اینترنت است. سایر علائم نیز شامل تحریف وقت و زمان، تسریع دوستی و صمیمیت و کاهش حجب و حیاست. برای مثال، ۸۳ درصد از مشارکتکنندگانی که معیارهای اعتیاد به اینترنت را داشتند، اذعان داشتهاند که موقعی که از اینترنت استفاده میکنند، مرزها را زیر پا گذاشته و کنترلی بر آنها ندارند. این درحالی است که از میان افراد غیرمعتاد، تنها ۳۷ درصد به فقدان کنترل بر مرزها اشاره کردهاند (DeAngelis, ۲۰۰۰:۱-۲).
یونگ در مطالعهاش پیرامون اعتیاد اینترنتی بدین نتیجه رسید که افراد معتاد به اینترنت دچار علائم خاصی بوده و با پیامدهایی مواجهند که دقیقاً مشابه پیامدهای افرادی است که به الکل، شرطبندی، خرید و سایر رفتارهای وسواسی دچار هستند. همچنین، این افراد محیط مجازی اینترنت را جذابتر از واقعیت روزانهشان میدانند. زندگی روزانه این قبیل افراد تحت تسلط نیاز به آنلاین شدن قرار دارد. همچنین، عمدهترین حوزههای متأثر از اعتیاد اینترنتی، مدرسه، خانواده، کار و روابط هستند. علاوه بر این، یونگ بدین نتیجه رسید که بروز اعتیاد اینترنتی ریشه در هفت دلیل اصلی دارد که عبارتند از نارضایی از زندگی زناشویی، فشار کاری، مشکلات مالی، عدم امنیت، اضطراب، دعواهای خانوادگی، و زندگی محدود اجتماعی (Chebbi and et al., ۲۰۰۰: ۱-۲).
کوپر طی مطالعهای پی برد که ۱۷ درصد از نمونه تحقیق وی، کاربران “در ریسک” هستند که به شیوهای مشکلساز درگیر میل جنسی اینترنتی شدهاند (DeAngelis, ۲۰۰۰: ۳).
گرینفلد (۱۹۹۸) در مطالعه خود دریافت که ازدواج و روابط جنسی بیشترین حوزههایی هستند, که تحت تأثیر اعتیاد اینترنتی قرار میگیرند. تأکید بر ازدواج و روابط, ظاهراً به خاطر استفاده غیرارادی از هرزهنگاری، سایبر سکس، و موارد سایبراست. حتی ۶۲ درصد از پاسخگویان اظهار کردهاند که بهطور متوسط هفتهای چهار ساعت وارد سایتهای هرزهنگاری میشوند تا نیازهای جنسی خود را برطرف کنند (Duran, ۲۰۰۳: ۲-۳).
گرینفلد در مطالعه دیگری به سال ۱۹۹۹، بدین نتیجه رسید که ۶ درصد از کاربران وب، دچار اعتیاد اینترنتی هستند (Lim and et al., ۲۰۰۴: ۲).
کرات در سال ۱۹۹۹ در مطالعهاش بدین نتیجه رسید که نوجوانانی که از تماسهای اجتماعی کنارهگیری میکنند، از اینترنت بهعنوان ابزاری برای فرار از واقعیت استفاده میکنند (Lim and et al., ۲۰۰۴: ۲).
ولش (۱۹۹۹) در مطالعه خویش دریافت که ۸ درصد از دانشجویان مرد با معیارهای اختلال اعتیاد به اینترنت جور در میآیند (همان: ۳۴).
نای و اربرینگ (۲۰۰۰) در مطالعه خویش بدین نتیجه رسیدند که زنها بیش از مردها در دامنه شدید اختلال اعتیاد به اینترنت بوده و بنابراین نسبت به مردها مشکلات بیشتری در استفاده از اینترنت داشتند (همان: ۳۳).
بولن و هری در مطالعهشان در سال ۲۰۰۰، به این نتیجه رسیدند که هر چه جوانان زمان بیشتری را با اینترنت سر کنند، در مقابل از میزان زمانی که صرف محیط اجتماعی واقعیشان خواهند کرد، کاسته خواهد شد. بهعلاوه آنکه جوانان معتاد به اینترنت همانند سایر معتادان، دچار علائم و شاخصههای اعتیادی مشخص هستند. فعالیتهای اعتیادآمیز مردان، عموماً بازیهای پرخاشگرانه، سکس چت و سایبر سکس، و فعالیتهای اعتیادآمیز زنان نیز عموماً تشکیل دوستیهای حمایتگرانه، دوستیابی و یا گلایه از شوهران در اتاقهای چت است (Bullen and Harre, ۲۰۰۰: ۳-۱۱.
بر اساس نتایج مطالعه اندرسون بر روی دانشجویان، ۱۰ درصد از پاسخگویان دارای معیارهای وابستگی به اینترنت بوده و اکثریت کسانی هم که استفاده اعتیادی از اینترنت داشتند، مرد و از دانشجویان علوم سخت بودهاند (DeAngelis, ۲۰۰۰: ۱).
گروهول (۲۰۰۳) طی تحقیقاتی که درخصوص دلایل گرایش افراد به اینترنت و استفاده اعتیادآور آنها از اینترنت انجام داد، بدین نتیجه رسید که افرادی که وقت زیادی را صرف استفاده از کامپیوتر میکنند، کسانی هستند که در زندگی با مشکلاتی مواجهند. در واقع، این افراد چون رغبتی به برخورد با مشکلاتشان زندگی ندارند و مایل نیستند حتی با آنها روبهرو شوند، به فعالیت اعتیادآور در اینترنت میپردازند. به واقع، این گونه رفتارها، مشابه رفتار کسانی است که تلویزیون زیاد نگاه میکنند، یا کتاب زیاد میخوانند، و یا مرتب برای نوشیدن آب به بیرون از اتاق میروند (Duran, ۲۰۰۳: ۱).
استفاده از اینترنت، یکی از جلوههای آشکار دنیای مدرن و ابزاری مهم برای آموزش نسلنو بهشمار میآید. اینترنت در همه جا حضور دارد: در خانه، در مدرسه، و حتی در مراکز خرید. طبق برآورد صورت گرفته، در سال ۱۹۸۱، ۶۶ میلیون نفر از مردم آمریکا به اینترنت دسترسی داشتهاند که در سال ۱۹۹۹ شمار آنها به ۸۳ میلیون رسیده است (Biggs,۲۰۰۰:۱). بیشترین کاربران اینترنت جوانان هستند. نتایج تحقیقات انجام شده در ایالات متحده نشانگر آن است که استفاده از اینترنت در میان جوانان، بیش از هر گروه سنی دیگری است (Bullen and Harre ,۲۰۰۰:۵). کودکان نیز به عنوان گروه سنی متفاوت, در شمار روبه فزونی کاربران اینترنت قرار میگیرند. در سال ۲۰۰۵، بیش از ۷۷ میلیون کودک وارد فضای سایبر شدهاند (غمامی، ۱۳۸۴: ۴۵).
دفتر مطالعه و توسعه رسانه ها در مقاله ای به قلم سعید معیدفر, کرم حبیب پور گتابی و احمد گنجیمی به بررسی این مورد پرداخته است :
همزمان با دسترسی گستردة افراد به اینترنت، شاهد نوع جدیدی از اعتیاد یعنی «اعتیاد اینترنتی» نیز هستیم که مسئلة خاص عصر اطلاعات است. همانند تمامی انواع دیگر اعتیاد، اعتیاد به اینترنت نیز با علائمی همراه است همچون، اضطراب، افسردگی، کج خلقی، بیقراری، تفکرهای وسواسی و یا خیالبافی راجع به اینترنت. از طرفی، در عین حال که روابط این افراد (به ویژه کودکان و نوجوانان) در جهان مجازی افزایش مییابد، در مقابل از دامنه روابط آنان در جهان واقعی کاسته میشود. ضمن آنکه، احتمال لطمه دیدن عملکرد آموزش نیز وجود دارد. (Samson and Keen, ۲۰۰۵: ۲).
حجم رو به رشدی از تحقیقات صورت گرفته پیرامون اعتیاد اینترنتی, حکایت از آن دارد که اختلال اعتیاد اینترنتی نوعی اختلال روانشناختی ـ اجتماعی است که از مشخصههای آن، تحمل، علائم کنارهگیری، اختلالات عاطفی، و ازهمگسیختگی روابط اجتماعی است..
به هر حال، پدیده اعتیاد اینترنتی، همزمان با افزایش دسترسی روزانه مردم به منابع آنلاین شایعتر میشود. وب، اطلاعدهنده، مفید، دارای منابع غنی و سرگرمکننده است. اما برای بسیاری از مردمی که به آن معتادند، این منافع، در حال تبدیل شدن به آسیبها و نابهنجاریهای روانی و رفتاری است (Ferris, ۲۰۰۲: ۱). مطالعات نشان داده است که ۱۴ درصد از کاربران اینترنت، دچار علائم رفتارهای وسواسی، حالت روانشیدایی، افسردگی و جز اینها هستند (Zahniser, ۲۰۰۰: ۱).
اعتیاد اینترنتی، انسانها را به افرادی رها شده تبدیل کرده و بر روابط اجتماعی آنها تأثیر میگذارد. بهرهوری و بازده کاری کاربران اینترنت، در نتیجه استفاده بیش از حد از اینترنت، پایین میآید. آنان با تأخیر به محل کار میروند و دچار کمکاری میشوند. عدمتحرک جسمی و چاقی به همراه علائمی چون درد کمر، پشت و ماهیچه، از دیگر پیامدهای این مسئلهاند. این کاربران حتی در صورت کنارهگیری از اینترنت، دچار علائم اختلال میشوند (Seth, ۲۰۰۳: ۱).
این مقاله ضمن ارائه تعاریفی از اعتیاد اینترنتی، درباره علائم و شاخصهای آن، تاریخچه و انواع آن، مطالبی را مطرح ساخته و سپس درصدد پاسخگویی به این سوالات است که ۱. آیا پدیده استفادة اعتیادی از اینترنت وجود دارد؟ ۲. استفاده اعتیادآمیز از اینترنت چه پیامدهایی برای افراد (به ویژه کودکان و نوجوانان) در حیطه های مختلف اجتماعی, فرهنگی و آموزشی دارد؟ ۳. عوامل موثر بر اعتیاد اینترنتی کدام است؟
● اعتیاد اینترنتی: وجود یا عدم؟
واژههای استفاده «طبیعی» و استفاده «اعتیادآور» از اینترنت واژههایی هستند که هنوز هم در میان محققان مورد بحث و بررسی قرار میگیرند. البته از آنجا که تحقیق در زمینه اعتیاد اینترنتی هنوز مراحل آغازین خود را طی میکند، به همین خاطر، شاهد تفسیرهای متفاوتی از استفاده اعتیادی اینترنت، اهمیت و شرایط آن هستیم (Lim and et al., ۲۰۰۴:۲).
امروزه روانشناسان حتی مطمئن نیستند که اسم این پدیده را چه بگذارند. برخی از آنها ترجیح میدهند به جای واژه «اعتیاد به اینترنت»، از واژه «اعتیاد به کامپیوتر» استفاده کنند. چراکه هستند افراد زیادی که ساعتها با کامپیوتر کار کرده و به آن وابستهاند، اما اصلاً، به اینترنت حتی فکر نمیکنند (Suler, ۲۰۰۵: ۱). حتی بسیاری از روانشناسان در این مسئله تردید دارند که آیا واژه «اعتیاد» برای توصیف زمانی که مردم وقت زیادی را صرف استفاده از اینترنت میکنند، واژه مناسبی است.
کیزلر بر این باور است که «گمراه کننده به نظر میرسد که یک سری رفتارها را تنها به این خاطر که مردم میگویند به دفعات بسیار آنها را انجام میدهند، رفتار اعتیادی بنامیم»(DeAngelis, ۲۰۰۰:۱)
پیرامون وجود یا عدم وجود پدیده اعتیاد اینترنتی، اختلاف عقیده زیادی وجود دارد. تا آنجا که عدهای معتقدند اینترنت تنها در صورتی اعتیادآور خواهد بود که زندگی فرد و اطرافیان را مختل کند. برخی دیگر نیز اظهار میدارند که اصلاً چیزی به عنوان اختلال اعتیاد اینترنتی وجود ندارد. این گروه معتقدند که لذتی که بهخاطر استفاده از کامپیوتر به فرد دست میدهد، به هیچ وجه قابل مقایسه با لذتٍ حاصل از مصرف کوکائین و یا هر نوع ماده مخدر دیگری نیست (Ferris, ۲۰۰۲:۱). همچنین، عدهای از کارشناسان معتقدند اینترنت بر زندگی افرادی تأثیر میگذارد که استفاده وسیعی از آن میکنند، حال آیا میتوان این روند را اعتیادآور دانست یا خیر؟ (Duran, ۲۰۰۳, ۱). برخی مردم هم معتقدند که اینترنت فقط یک ابزار بیضرر و دوست داشتنی برای جمعآوری اطلاعات، پیداکردن دوستان جدید، و گذران وقت است.
طبق نظرسنجیهای بهعمل آمده از مردم کشور آمریکا، عدهای از مردم معتقد بودند که احتمال بروز پدیده اعتیاد به اینترنت واقعاً وجود دارد. عدهای هم اذعان داشتهاند که این فقط یک شوخی است. یکی از پاسخگویان نیز گفته است که چیزی مانند اختلال اعتیاد اینترنتی وجود ندارد. این پاسخگو معتقد بوده است که بسیاری از فعالیتهایی که در زندگیاش انجام میدهد، لذتبخشاند و این دلیلی بر اعتیاد به آنها نیست. وی ادامه میدهد که «شاید کامپیوتر تنها یک ابزار تعاملبخش در جهانی باشد که مردم آن به شدت ایزوله هستند. کامپیوتر شئ ساکت و خیلی خوبی است». یکی از پاسخگویان دیگر اظهار داشته است که شاید هم یک چنین اختلالهایی وجود داشته باشد، اما تمامی آنها ممکن است بد نباشند. وی میگوید:« … شخص ممکن است ساعاتی طولانی از وقت خود را صرف اینترنت کند، همان کاری که من میکنم، و دلیلش هم این است که من نهایتاً پس از تلاش بسیار، منبع «بیپایان» اطلاعات را یافتهام. هیچ مفری برای خروج از این کتاب مرجع وجود ندارد و اگر هم من به چیزی معتاد شدهام، آن چیز، دانش است … آیا همه ما معتاد به چیزی نیستیم که ما را نسبت به زندگی علاقهمند کند؟»
افرادی دیگر همچون یونگ و سایر روانشناسان معتقدند که زیادهروی در استفاده از اینترنت، میتواند برای سلامت فکری و فیزیکی شخص خطرناک باشد. اعتیاد به اینترنت، کارکرد انطباقی شخص را مختل میکند. اگر شخصی به اینترنت معتاد شود، کارکردهای وی غیرانطباقی میشوند.
بهعنوان مثال نیویورک تایمز در مقالهای که اواخر آگوست سال ۱۹۹۷ راجع به اختلال اعتیاد اینترنتی منتشر کرد، به داستانهای واقعی از افرادی اشاره کرده است که فکر میکردند دچار اعتیاد شدهاند. به عنوان نمونه، در یکی از داستانها، به زنی ساکن شمال غربی پسفیک اشاره میکند که بهخاطر استفاده مفرط از کامپیوتر و صرف وقت زیاد برای این کار، شوهرش او را طلاق داده بود. ظاهراً وسواس شدید این زن نسبت به اینترنت موجب شده بود که فراموش کند که میبایست برای بچههایش غذا بپزد، آنها را به ملاقات دکترشان ببرد، و یا سوخت کافی برای گرمای خانه تهیه کند. همچنین در این روزنامه داستانی از پسربچه هفده سالهای از شهر تگزاس نقل میشود که دچار علائم کنارهگیری ناشی از استفادة مفرط اینترنت شده بود. زمانی که این پسر بچه را به مرکز توانبخشی الکلیها و معتادان بردند، بدنش به شدت رعشه داشت و میز و صندلی اتاق را به اطراف پرت می کرد.
از اینگونه مثالها چنین بر میآید که اختلال اعتیاد اینترنتی در واقع وجود دارد. اما سوالی که مطرح است، این است که مقصر اصلی کیست؟ آیا مقصر کسی است که در هر گونه فعالیت آنلاین ـ از تحقیق تا چت و موج سواری صرف در نت ـ شرکت میکند؟ یکی از مسایل محوری کنونی که تمامی انواع اعتیادها با آن مواجهند، پارلمان است. یعنی اینکه آیا پارلمانها به عنوان مسئول اصلی عرضه این محصولات اعتیادآور باید مسئولیت حل مشکلات را بپذیرند؟
کمپانی لاوا مایند تولیدکننده انواع بازیهای کامپیوتری, از یکی از مشتریانش که جملهای را برای این کمپانی از روی سایت نوشته بود، نقل میکند. این مشتری گفته بود: «چرا این لعنتی اینقدر اعتیادآور است؟»
پرسش دیگری نیز مطرح است. آیا برنامهسازان و ارائهکنندگان خدمات آنلاین, مسئول میزان استفاده مردم از محصولاتشان هستند؟
در پاسخ به این سوالها ابتدا باید گفت استفادة فراوان از اینترنت, در همة موارد؛ به معنای اعتیاد به آن نیست. برنامهسازان و ارائه کنندگان خدمات آنلاین فقط باید مراقب باشند ضمن حفظ قدرت رقابتیشان، محصولات مناسب را تولید کرده و خدمات را به بهترین شیوه به عموم مردم عرضه کنند. در قبال خودشان مسئولیتپذیر باشند و «بدانند که چه موقع بگویند کی». البته لازم است کسانی که زمینه و استعداد اعتیاد به اینترنت را در خود میبینند, پیش از ایجاد مشکل, با پیش گرفتن روش اعتدال از بروز آن جلوگیری کنند. (Oliver, ۲۰۰۳a: ۱-۲).
● اعتیاد اینترنتی: جستاری در معنا
اعتیاد اینترنتی به گسترة وسیعی از مشکلات رفتاری و کنترل انگیزه استفاده از اینترنت اشاره دارد (Yacet, ۲۰۰۱:۱). اعتیاد اینترنتی بهعنوان یک رفتار وسواسی، یا آرزوی برقراری پیوند، یا شاید حتی نمودی از انتقال و یا بازتاب روابط ابژه، و یا رفع نیاز قلمداد میشود (Fenichel, ۲۰۰۳: ۱).
هولمز در تعریف خود از اعتیاد اینترنتی، به تعریف استفاده طبیعی و معمولی اینترنت پرداخته و میگوید که هر گاه میزان استفاده از اینترنت به کمتر از ۱۹ ساعت در هفته برسد، در آن صورت میگوییم که فرد به شکل طبیعی از اینترنت استفاده میکند. بنابراین، از نظر هولمز، فردی که بیش از ۱۹ ساعت در هفته از اینترنت استفاده می کند، معتاد به اینترنت است.
یونگ نیز اشاره میکند که فرد معتاد کسی است که حداقل ۳۸ ساعت در هفته و یا ۸ ساعت در روز، وقت خود را صرف استفاده از اینترنت میکند. متخصصان در زمینه آسیبشناسی، محدودترین تعریف را برای طبقهبندی استفاده از اینترنت ارائه میدهند. بهطوری که چنانچه فرد در هفته ۲ تا ۳ ساعت از اینترنت استفاده کند, یک کاربر معمولی، و چنانچه میزان استفاده وی از اینترنت به ۵/۸ ساعت و یا بیشتر برسد, کاربری است که باید مورد بررسیهای آسیبشناسانه قرار گیرد. (Lim and et al., ۲۰۰۴:۲).
گولدبرگ معتقد است که اعتیاد اینترنتی عبارت است از استفاده بیمارگونه و وسواسی از اینترنت، که معیارهایی همچون تحمل و علائم کنارهگیری، از شاخصههای آن هستند (Lim and et al., ۲۰۰۴:۱).
بهطور خلاصه، مرور بر ادبیات نظری و تجربی پیرامون اعتیاد اینترنتی, نشانگر آن است که اعتیاد اینترنتی پدیدهای است که از سه ویژگی برخوردار است:
۱) اعتیاد اینترنتی، نوعی اختلال و بی نظمی وسواسی است که برخی ویژگیهای آن مشابه شرایط آسیبشناسانه است. در واقع، زمانی میتوان گفت که فرد دچار اعتیاد به اینترنت شده است که دارای علائم خستگی زودرس، تنهایی، افسردگی و غیره باشند. افرادی همچون اورزاک و یونگ به چنین تعریفی از اعتیاد اینترنتی اعتقاد دارند. روشهای درمان این نوع اعتیاد نیز، رفتار درمانی شناختی و تقویت درمانی انگیزش است.
۲) اعتیاد اینترنتی، نوعی اختلال و بی نظمی روانی است. از این دیدگاه زمینه تحقیقی جدیدی تحت عنوان «روان درمانی اینترنتی» ظهور کرده است. این دیدگاه, معتادان اینترنت را بهعنوان بیمار میبیند. روش درمان این نوع اعتیاد نیز، تشکیل گروههای خبری و گروههای بحث است. در این شکل از درمان، اعضای اختلالات روانی مرتبط به هم، نقش یک گروه حمایتی را بازی کرده و با ارائه پیشنهادات آنلاین و روشهای برخورد با آن، از شدت اعتیاد اینترنتی میکاهند. افرادی چون استن، هانگ و آلسی به چنین دیدگاهی اعتقاد دارند.
۳) اعتیاد اینترنتی نوعی مشکل رفتاری است. دلیل این مسئله نیز، وجود یک رابطه قوی بین اعتیاد اینترنتی و وابستگی شیمیایی است. مطالعات نشان دادهاند که افرادی که مشکلات وابستگی شیمیایی دارند، در هفته وقت بیشتری را صرف اینترنت میکنند، تا کاربران «وابسته غیرشیمیایی». از معتقدان چنین نگاهی، میتوان به شرر قابل اشاره کرد (Lim and et al., ۲۰۰۴: ۲).
انجمن روانپزشکی آمریکا برای شناخت اعتیاد اینترنتی و افرادی که به استفاده مفرط از اینترنت معتادند، معیارهایی را مشخص کرده است که طبق آن، چنانچه بخواهیم فردی را معتاد به اینترنت بنامیم، باید حداقل سه مورد از معیارهای هفتگانه زیر، در طول یک دوره ۱۲ماهه (یک ساله) در وی دیده شود.
معیارهای پیشنهادی این انجمن شامل ۷ مورد به شرح زیراست:
۱) تحمل: این معیار به معنای صرف زمان بیشتری برای اینترنت به منظور رسیدن به رضایت است. در این شرایط, با وجود صرف همان میزان وقت, میزان رضایتمندی کاربر کمتر است و نیاز به زمان بیشتری دارد تا به همان درجه از رضایت قبلی برسد.
۲) وجود دو یا چند علامت کنارهگیری در طی دو روز در ماه که بعد از کاهش و یا ترک مداوم استفاده از اینترنت حاصل میشود. این مسئله باید موجب بروز دردها و رنجها و یا اختلالاتی در عملکرد اجتماعی، فردی و یا آموزش شود.
۳) از اینترنت به منظور تخفیف و یا اجتناب از علائم کنارهگیری استفاده میشود.
۴) از اینترنت، اغلب در دورههای زمانی پیش از آنچه که در ابتدا مدنظر بود، استفاده میشود.
۵) حجم قابل توجهی از وقت صرف فعالیتهای مربوط به کاربری اینترنتی (برای مثال، کتابهای اینترنتی، جستوجوی بروزرهای جدید وب، جستوجوی فروشندگان اینترنتی و جز اینها) میشود.
۶) بهخاطر استفاده از اینترنت، از فعالیتهای مهم اجتماعی، شغلی و یا تفریحی دست کشیده و یا کاسته میشود.
۷) فرد بهدلیل استفاده مفرط از اینترنت، خطر فقدان روابط مهم، شغل، و فرصتهای آموزشی و شغلی را میپذیرد.
تحقیقاتی هم که اخیراً راجع به اعتیاد اینترنتی صورت گرفتهاند، چندین معیار را برای اعتیاد به اینترنت و بازشناسی آن برشمردهاند. سه مورد از این معیارهای مهم عبارتند از:
۱) موقعی که شخص سعی میکند تا از اینترنت خارج شود، احساس بیقراری و بدخلقی میکند.
۲) از اینترنت، برای فرار از مشکلات و یا کاستن از احساس یأس و ناامیدی، گناه، اضطراب و یا افسردگی استفاده میشود.
۳) کاربر اینترنت در مورد میزان و وسعت استفاده خود از اینترنت، به اعضای خانواده و یا دوستانش دروغ گفته و آن را کتمان میکند. و نهایتاً، شخص با وجود هزینه بالای استفاده از اینترنت، مکرراً از آن استفاده میکند (Oliver, ۲۰۰۳b: ۱-۲).
● علائم اعتیاد اینترنتی:
مانند تمامی انواع دیگر اعتیادها، اعتیاد اینترنتی، نوعی اختلال و بی نظمی روانی ـ اجتماعی با مشخصههایی چون تحمل (نیاز به افزایش زمان لازم برای کسب مطلوبیت برابر با زمانهای اولیه استفاده)، علائم کنارهگیری (بهویژه رعشه و ارتعاش، اضطراب، بیحوصلگی)، اختلالات عاطفی (افسردگی، تندخویی و بدخلقی)، و ازهم گسیختگی روابط و مناسبات اجتماعی (کاهش و یا فقدان روابط اجتماعی به لحاظ کمی یا کیفی) است.
علائم اختلال اعتیاد اینترنتی عبارتند از:
مشکلات میان فردی و یا مشکلات در هنگام کار یا مطالعه، نادیده گرفتن مسئولیتهای مربوط به دوستان، خانواده، کار و یا مسئولیتهای فردی، کنارهگیری پس از دست کشیدن از اینترنت، کج خلقی هنگام تلاش برای دست کشیدن از اینترنت، آنلاین ماندن بیش از زمان برنامهریزی شده، دروغ گفتن یا مخفی نگهداشتن زمان واقعی کار با اینترنت از نظر دوستان یا خانواده، تغییر در سبک زندگی به منظور گذران وقت بیشتر با اینترنت، کاهش فعالیت فیزیکی، بیتوجهی به سلامت شخصی و بیخوابی یا کم خوابی و یا تغییر در الگوی خواب به منظور گذران وقت در اینترنت.
از طرفی، افراد در صورت استفاده از اینترنت، نه تنها رفتارهایی متفاوت با الگوهای رایج در جامعه از خود نشان میدهند، بلکه نوع تفکرشان نیز با اکثریت افراد جامعه, متفاوت میشود. این افراد اندیشههای وسواسی راجع به اینترنت دارند، کنترل چندانی بر وسواس و انگیزههای اینترنتیشان نداشته و حتی فکر میکنند اینترنت تنها دوست آنهاست. همچنین، اینگونه افراد فکر میکنند که اینترنت تنها جایی است که آنها در آن، احساس خوبی نسبت به خود و جهان اطراف دارند (Pinnelli, ۲۰۰۲:۱۲۶۳).
روانشناس انگلیسی به نام مارک گریفیث با مقایسه نمونههای بالینی و به کمک تعاریف تثبیت شده و مشخص اعتیاد، به بررسی شاخصههای پدیده اعتیاد اینترنتی میپردازد. گریفیث برای تعیین علائم اعتیاد اینترنتی، از یک تعریف نسبتاً سنتی اعتیاد استفاده میکند که برحسب آن:
اعتیاد از مشخصههای زیر برخوردار است:
۱) برجستگی: استمرار در یک فعالیت خاص یا استفاده از ماده مخدر مورد نظر، مهمترین فعالیت در زندگی شخصی است.
۲) تغییر روحیه و خلقوخو: احساس نشئگی، کرختی و آرامی.
۳) تحمل: افزایش حجم فعالیت یا ماده مخدر در طی زمان به منظور تولید همان میزان رضایت.
۴) علائم کنارهگیری: احساس بدخلقی و کج خلقی، زمانی که فعالیت یا استفاده از ماده مخدر ترک میشود.
۵) تضاد و کشمکش: تضادهای میان فردی بهدلیل انجام فعالیت مورد نظر و یا استفاده از ماده مخدر، و تضادهای درونی فرد.
۶) عود یا بازگشت: گرایش به بازگشت دوباره به الگوی استفاده آسیب شناسانه قبلی. در مورد شدیدترین الگوهای مصرف، این بازگشت ممکن است حتی بعد از سالها کنترل و پرهیز، به سرعت اتفاق بیفتد (Ibid: ۱۲۶۳).
سامسون و کین بر این باورند که فرد معتاد به اینترنت دارای علائم زیر است:
۱) در حین آنلاین بودن، زمان را از دست میدهد.
۲) ساعات ضروری خواب را صرف آنلاین بودن میکند.
۳) موقعی که زمان آنلاین بودن تمام یا قطع شود، عصبانی میشود.
۴) چنانچه به وی اجازه دسترسی به اینترنت داده نشود، کج خلقی میکند.
۵) زمانی را که باید تکلیف درسی یا کاری انجام دهد، صرف آنلاین بودن میکند.
۶) ترجیح میدهد آنلاین شود تا اینکه با دوستان یا خانواده باشد.
۷) از محدودیت زمانی که برای وی جهت استفاده از اینترنت تعیین شده است، سرپیچی میکند.
۸) به دیگران راجع به اینکه چه مدت آنلاین بوده است، دروغ میگوید.
۹) روابط جدیدی با کسانی که هنگام آنلاین بودن ملاقات کرده است، تشکیل میدهد.
۱۰) خستهتر و کج خلقتر از زمانی میشود که اینترنت جزئی از زندگی وی نبود.
۱۱) موقعی که از کامپیوتر دور است، ظاهراً ذهن خود را مشغول نوع فعالیتهای مورد نظر در آنلاین شدن بعدی میکند.
۱۲) استفاده وی از اینترنت باعث شده است که از سایر فعالیتهایی که قبلاً برای او لذتبخش بودند، دست بکشد.
۱۳) موقعی که آنلاین نباشد، احساس خستگی، بدخلقی و افسردگی میکند. حالت بدخلقی وی موقعی بهبود مییابد که دوباره آنلاین شود (Samson and Keen, ۲۰۰۵:۱).
جهت سنجش اعتیاد به اینترنت، سوالات زیر نیز نمایی از علائم وجود آن در کاربران هستند که می توان از آنها به عنوان علائم اعتیاد به اینترنت استفاده کرد:
۱) آیا احساس میکنید که نسبت به اینترنت اشتغال ذهنی دارید؟ (یعنی به فعالیت آنلاین قبلیتان فکر میکنید یا اینکه انتظار جلسه آنلاین بعدی را میکشید)
۲) آیا احساس میکنید که برای اینکه به مطلوبیت لازم اینترنت برسید، لازم است وقت بیشتری را صرف آن کنید؟
۳) آیا بارها تلاشهای ناموفقی در کنترل و یا قطعکردن استفادهتان از اینترنت داشتهاید؟
۴) آیا موقعی که سعی میکنید از اینترنت دست بکشید و یا در کل از آن استفاده نکنید، احساس ناآرامی، افسردگی و کج خلقی به شما دست میدهد؟
۵) آیا بیش از زمانی که در ابتدا قصد داشتید، آنلاین میمانید؟
۶) آیا احساس میکنید بهخاطر استفاده از اینترنت، دارید روابط اجتماعی مهم و یا فرصتهای شغلی و آموزشی را از دست میدهید؟
۷) آیا به اعضای خانواده، درمانگرها و دیگران راجع به میزان استفادهتان از اینترنت دروغ میگویید؟
۸) آیا از اینترنت بهعنوان ابزاری برای فرار از مشکلات و یا رهایی از احساس یأس و ناامیدی، اضطراب و افسردگی استفاده میکنید؟
در نحوه تفسیر سوالات فوق و جوابهای مربوطه نیز قابل ذکر است که اگر شما به بیش از پنج مـورد از ایـن سوالات پاسخ «بله» بدهید، در آن صورت میتوان گفت که شما به اینترنت معتادید (Zahniser, ۲۰۰۰:۱: Yacet, ۲۰۰۱:۹-۱۰).
● گونهشناسی اعتیاد اینترنتی و شاخصههای هر یک :
«اعتیاد اینترنتی» اصطلاح وسیعی است که تنوع گستردهای از رفتارها و مشکلات مربوط به کنترل وسواس و انگیزش را در بر میگیرد. دیویس از زاویه نوع استفاده از اینترنت، معتقد است که کاربران به دو شکل آسیب شناسانه و مرضی از اینترنت استفاده می کنند:
۱) استفاده مرضی ویژه از اینترنت: این نوع استفاده از اینترنت, به استفاده بیش از اندازه و سوء استفاده از اینترنت اشاره داشته و ریشه آن در آسیب شناسی روانی قبلی فرد است که در اثر عوامل تقویتی که از اینترنت دریافت می کند، در فرد باقی می ماند. مانند قماربازی، هرزه نگاری، و مانند آن که اگر شخص به اینترنت دسترسی نداشته باشد، از طریق دیگر نشان داده می شود، اما چون این فرصت در اینترنت فراهم است، فرد به آن روی می آورد.
۲) استفاده مرضی کلی (فراگیر) از اینترنت: این نوع استفادة اعتیادی از اینترنت, شامل استفاده مرضی کلی از اینترنت نظیر چت، پرسه زدن، نامه الکترونیکی و جز اینها بوده و علت اصلی آن، نوع بافت اجتماعی فرد است (امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۳۵-۳۴).
اعتیاد اینترنتی چندین گونه دارد که پنج نوع آن شایعترین است.
ضمن آنکه هر یک از این گونه ها، شاخصهها و معرفهای خاصی دارند، که با بقیه متفاوت است
۱) اعتیاد به سایبر سکس :
امروزه مطالب زیادی راجع به شیوع هرزه نگاری و سکس سایبر در اینترنت در اتاقهای چت شنیده و یا خوانده میشود. اما، چیزی که مردم درک نمیکنند، این است که هرزه اینترنتی، کسبوکار و تجارت بزرگی است. سایتهای هرزه نگاری، بزرگترین بخش از فروشهای تجارت الکترونیکی را تشکیل میدهند (Careaga, ۲۰۰۳: ۴-۵).
در این نوع اعتیاد، افراد معتاد تمایل شدیدی به مشاهده، دریافت و یا حتی تجارت موارد محرک جنسی و صحبت در این رابطه در اتاقهای گفتوگوی خاص دارند (Yacet, ۲۰۰۱:۳-۸). همانند سایر انواع اعتیاد به اینترنت، اعتیاد به سکس سایبر و یا روابط سایبر نیز به موضوع رهاشدن از واقعیت اشاره میکند، که طی آن زمان، پول، عواطف و انرژی به گونهای صرف اینترنت میشود که روز به روز از کنترل فرد خارج میشود. «اینترنت تنها چیزی را فراهم میکند که معتادان به اینترنت دنبال آن هستند: انزوا، گمنامی، و ابزار مخفی نگهداشتن هزینههایی که بارها صرف خرید هیجان سکسی میشود. از نمونههای فعالیتهای سکسی سایبر میتوان به مواردی چون کپی کردن و یا نگاهکردن عکسهای هرزه همراه با خودارضایی، مطالعه و یا نوشتن نامهها و داستانهای صریح سکسی، ارسال نامه الکترونیکی و یا قراردادن آگهی با هدف برقراری ملاقاتهای شخصی با کسی، بازدید از اتاقهای سکسی چت و پرداختن به فعالیتهای آنلاین تعاملی اشاره کرد (Sexuality Education Resource Centre, ۲۰۰۳:۳).
بهطور خلاصه کاربران معتاد به سایبر سکس علائم زیر را از خود بروز میدهند:
ـ صرف وقت زیاد روی اینترنت با هدف خاص یافتن سکس سایبر. ضمن آنکه اغلب اوقات وقتی که صرف این کار میشود، بیش از زمانی است که کاربر از پیش در نظر گرفته است.
ـ اشتغال ذهنی کاربر نسبت به یافتن شریک سکسی آنلاین.
ـ استفاده مکرر از اتاقهای چت و یا پیامهای نمونه به منظور یافتن امور خیالی و رویایی که در زندگی واقعی ممکن نیست.
ـ حرکت مکرر از سکس سایبر به سکس تلفنی و یا ترتیب دادن ملاقاتها در زندگی واقعی.
ـ مخفی نگهداشتن فعالیتهای آنلاین از شریک جنسی مقابل و دروغ گفتن به اعضای خانواده و دوستان راجع به میزان استفاده و درگیر بودن در اینترنت.
ـ ترجیح دادن سکس سایبر بر شریک جنسی در زندگی واقعی.
ـ استفاده از اینترنت بهعنوان ابزاری برای گریز از مشکلات و یا تخفیف احساس ناامیدی، اضطراب و افسردگی.
ـ ازدست دادن احساس بیقراری، افسردگی و کج خلقی در هنگام قطعکردن و یا دست کشیدن از اینترنت (Sexuality Education Resource Centre, ۲۰۰۳:۴).۲.
۲) اعتیاد از نوع روابط سایبر:
افرادی که دچار اعتیاد به گپ زدن و گفتوگوی اینترنتی میشوند، معمولاً بیش از حد درگیر روابط اینترنتیاند و احتمال اینکه به مسائل غیراخلاقی نیز آلوده شوند، بالاست. دوستی اینترنتی خیلی سریع اهمیت و جایگاه روابط خانوادگی و دوستان قدیمی را میگیرد. این اعتیاد در اکثر موارد منجر به شکست ازدواجها و بیثباتی در روابط خانوادگی میشود (Yacet, ۲۰۰۱:۳-۸). طبق آمار منتشر شده از سوی موتور جستوجوی Goto در مورد تعداد جستجوها در اتاقهای چت، در سال ۲۰۰۱ تعداد این جستوجو روزانه به ۱۱۷۴۲۷ مورد رسیده است (غمامی، ۱۳۸۴: ۴۵)۳.
۳) اعتیاد به خرید، تجارت و مزایده:
در حال حاضر خرید و فروش آنلاین رشد فزایندهای در میان عموم یافته است. از این رو، زیاد میبینیم افرادی که دچار مشکلات ناشی از خرید و فروش آنلاین سهام از جمله خرید کالاهای آنلاین و سایر سایتهای مزایده هستند. (Careaga, ۲۰۰۳: ۴-۵). این اعتیاد دربرگیرنده مقوله وسیعی از رفتارهایی است که میتوانند شامل علاقه مفرط به قمار اینترنتی، خرید و یا معامله سهام باشد. این افراد به منظور افزایش سرمایه خود از کازینوهای مجازی، بازیهای جذاب، حراجیهای اینترنتی و یا بازارهای دلالی استفاده میکنند، اما این فعالیتها اکثراً باعث نابودی سرمایه شده و به قیمت اهمال دیگر وظایف شغلی و متزلزل شدن روابط خانوادگی تمام میشود (Yacet, ۲۰۰۱:۳-۸).
۴) اعتیاد به جستوجو ذخیره بیش از اندازه اطلاعات :
وفور اطلاعات قابلدسترس در شبکه، نوع جدیدی از عادات گریزناپذیر کاوش و جستوجوی اینترنتی را پدید آورده است. بدین ترتیب که افراد زمان بیشتری را جهت جمعآوری و سازماندهی دادههایشان صرف میکنند. افراطگری و کاهش میزان بهرهوری کاری, از پیامدهای این نوع اعتیاد است (Yacet, ۲۰۰۱:۳-۸). در این نوع اعتیاد، فرد شیفتة غنای اطلاعات وب میشود و جستوجوی بیش از اندازه برای جمعآوری اطلاعات، از پیامدهای این شیفتگی است.
۵) اعتیاد به کامپیوتر (انجام وسواسگونه بازیهای کامپیوتری و یا برنامه نویسی علوم کامپیوتر) :
در دهه ۸۰ که بازیهای کامپیوتری مانند مین یاب و بازی ورق وارد دنیای کامپیوترها شد، محققین پی بردند که افراط در بازیهای کامپیوتری باعث میشود کارمندان اکثر ساعات کاریشان را صرف بازی کنند. این بازیها چند نفره نبودند، همچنین نیازی به اتصال به شبکه اینترنت نداشتند (Yacet, ۲۰۰۱:۳-۸).
مردم بیشتر پولهایی را که برای سرگرمی و تفریح کنار میگذارند، صرف بازیکردن آنلاین میکنند، تا رفتن به سینما برای تماشای فیلم (Careaga, ۲۰۰۳: ۴-۵). نتایج تحقیقات انجامگرفته بر روی ۳۳۶ نفر از دانشآموزان دبیرستانی حاکی از آن است که ۲۶ درصد از آنها پول غذایشان را صرف بازیهای ویدئویی میکنند (فثیر، ۱۹۹۵، به نقل از امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۶۶).
کلین و کیپرز (۱۹۹۰) دریافتند که دانشآموزانی که بازیهای ویدئویی را به هر سرگرمی دیگری ترجیح میدهند، در قیاس با دیگر شاگردان, دارای مشکلات رفتاری بیشتری هستند (Zahniser, ۲۰۰۰:۱).
گریفیث و دانکاستر طی مطالعهای که روی نمونهای ۳۷۸ نفری درخصوص بازیهای کامپیوتری و میزان شیوع و شاخصهای جمعیتی آن در انگلستان انجام داد، دریافت که میانگین سنی ۵/۱۳ سال بوده و ۷/۹۸ درصد از آنها تجربه این بازیها را داشته و میانگین سنی شروع بازیها در گروه مورد بررسی، ۴/۸ سال بوده است. همچنین، دلایل این افراد برای شروع این بازیها شامل خنده (۷۵ درصد)، مبارزه (۲۷ درصد)، هماهنگ شدن با دوستانی که به بازی میپرداختند (۲۵ درصد) و نیافتن سرگرمی جالب توجه دیگر (۲۳ درصد) است (فثیر، ۱۹۹۵، به نقل از امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۶۶).
فثیر گزارش میدهد که در انگلستان، ۴۱ درصد از ۴۰۲ نفر مورد بررسی، نیم یا بیشتر پول هفتگی خودشان را صرف بازیهای کامپیوتری میکردند. ۲۸ درصد از آنها هفتهای یک یا چند بار به بازی میپرداختند. برخی هم برای انجام بازیها، به قرضکردن پول از دوستانشان میپرداختند. تعداد دیگری، پول غذایشان را صرف بازیهای کامپیوتری کرده و گروهی نیز با فروش اموالشان، پول انجام بازیها را تأمین میکردند (امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۳۴).
اعتیاد به موزیک نیز صورت دیگری از اعتیاد به رایانه است که اشاره به آن در این قسمت حائز اهمیت است. براساس یک مطالعه، یکی از کاربران اشاره کرده است که حدود ۱۳۸۹ فایل موسیقی روی درایو هارد کامپیوتر خود داشته و روزانه ۲۰ تا ۳۰ کلیپ ویدئویی ذخیره میکند. حتی گاهی اوقات چهار ساعت دنبال یک آهنگ روی سایتهای موسیقی میگردد(Careaga, ۲۰۰۳: ۴-۵).
● دیدگاهها و نظریهها در تبیین اعتیاد اینترنتی:
روابط مجازی، پویا هستند، میتوانند بسیار حمایتی باشند، و در مقایسه با منافع بالقوه، حداقل خطر را به دنبال داشته باشند. مردم به کمک اینترنت، روابط جدیدی را براساس فعالیت نو، برانگیزنده و تقویتکننده تشکیل میدهند. پس، عاقلانه است که انتظار داشته باشیم درصد بالایی از مردم در ظرف فاصله زمانی محدود جذب آن شوند (King, ۱۹۹۶:۱۰).
در پاسخ به این سوال که اینترنت واقعاً چه چیزی دارد که افرادی که از آن استفاده میکنند، بهطور بالقوه دچار رفتارهای مخرب میشوند و اینکه چرا برخی مردم خودشان را در معرض خطر از دستدادن شغل، ازهمگسیختگی روابط، و یا زیانهای مالی قرار میدهند، دیدگاههای مختلفی از زوایای گوناگون ایراد شده است. از طرفی، اعتیاد به اینترنت یک پدیده بینرشتهای است، و علوم مختلف پزشکی، رایانهای، جامعهشناسی، حقوق، اخلاق و رواشناسی هر یک از زوایای مختلف این پدیده را مورد بررسی قرار دادهاند. در هر یک از این علوم مختلف، نظریههایی برای این اختلال مطرح شده است. همچنین در بسیاری از موارد، نظریههای مطرح شده, از چارچوب یک علم خارج میشود و ترکیبی از مفاهیم چندین علم را دربرمیگیرد.
با وجود پژوهشهای فراوان و تلاشهای هماهنگ برای شناسایی مهمترین عوامل گرایش فرد به اعتیاد به اینترنت، همچنان موارد مبهم و پرسشهای بسیاری فراروی محققان و متخصصان این حوزه قرار دارد. وجود دیدگاهها، نظرات، تبیینها و اختلافنظر در مورد نحوه پدیدآمدن، طبقهبندی، تشخیص، تداوم و استمرار اعتیاد به اینترنت، به پیچیدگی و معماگونه بودن این آسیب اشاره دارد. به همین دلیل است که هنوز هیچ فرد، نظریه و دیدگاهی که قادر به تبیین تمامی «رفتارهای اعتیادگونه» باشد، مطرح نشده است.
گروهول در توضیح این مسئله که چرا مردم به گونهای اعتیادآور از اینترنت استفاده میکنند، الگوی استفاده مرضی از اینترنت را پیشنهاد کرده و در این رابطه، دو دیدگاه ارائه میدهد:
۱) علت گرایش افراد به استفاده اعتیادآور از اینترنت، تمایل آنها به دوریگزیدن از مشکلاتی است که در زندگی شخصی با آنها مواجهند. به عبارتی، افراد برای اینکه از مشکلات زندگی فرار کنند، به اینترنت روی میآورند.
۲) دیدگاه دومی که گروهول درخصوص دلیل رویکرد افراد به استفاده اعتیادی از اینترنت بیان میکند، دیدگاه قابلقبولتری است. وی در این دیدگاه، به مراحلی اشاره میکند که فرد هنگام کار با اینترنت و کشف منابع آن، از آنها گذر میکند.
مراحل مورد نظر گروهول به قرار زیر است:
۱) افسونگری یا وسواس؛ این مرحله زمانی است که محیط برای فرد تازه است و وی تازه وارد این محیط شده است. یا اینکه فرد یک کاربر قدیمی است که فعالیت جدیدی را در اینترنت پیدا میکند. مرحله اول، به شدت اعتیادآوری است. در واقع، این حالت اعتیادی تا جایی ادامه دارد که فرد وارد مرحله دوم یعنی توهمزدایی یا سرخوردگی شود.
۲) توهمزدایی یا سرخوردگی؛در این مرحله، فرد نسبت به فعالیتی که اغلب انجام میدهد، سرخورده و بیتمایل میشود. موقعی که فرد از این مرحله بگذرد، میتواند مطمئنا وارد مرحله سوم یعنی تعادل شود.
۳) تعادل؛نماد و مشخصه بارز مرحله سوم، استفاده طبیعی از اینترنت است. هر فردی در زمانهای متفاوتی وارد مرحله سوم میشود. در جمعبندی این سه مرحله باید گفت که حتی گاه اتفاق میافتد که تمامی این مراحل بهصورت چرخشی در فرد تکرار شوند. در واقع، سیر این مراحل بهصورت خطی نیست. بهویژه، زمانی که فرد فعالیت جدید جالب دیگری را در اینترنت پیدا میکند، این مراحل دوباره در وی از نو شروع میشوند (Duran, ۲۰۰۳: ۲).
معتادان اغلب یک «زندگی دوم» (Second life) و یا مفری را برای «فراموشکردن مشکلاتشان در هنگام آنلاین بودن ایجاد میکنند، درست مانند احساس کرختی و مستی که افراد معتاد به الکل در هنگام نوشیدن الکل گزارش میدهند» (Sexuality Education Resource Centre ۲۰۰۳: ۳).
سیگل و سنا در بررسی نظریههای مربوط به اعتیاد اینترنتی، به نظریههای کلان انحراف و کجرفتاری اجتماعی استناد کرده و این نظریهها را به چهار دسته کلی تقسیم کردهاند که هر کدام از این دستههای کلی خود نظریههای مختلفی را در بر میگیرد.
این چهار دسته کلی عبارتند از:
۱) نظریههای فردی،
۲) نظریههای ساختار اجتماعی،
۳) نظریههای فرایند اجتماعی،
۴) نظریههای واکنش اجتماعی.
در نظریههای فردی، ریشه اختلال در خود فرد جستوجو میشود، یعنی ساخت زیستشناختی و ویژگیهای روانشناختی شخص است که سازنده رفتار اوست. براساس این دیدگاه، شخصیت شامل تمامی جنبههای رفتاری، هیجانی، شناختی، اخلاقی، و حتی جنبه جسمانی، عصبی، هورمونی و بیوشیمیایی میشود که بهوجودآورندة رفتار بهنجار یا نابهنجار است.
براساس نظریههای ساختار اجتماعی، رفتار بزهکارانه, ناشی از سازگاری فرد با شرایط حاکم در محیطهای طبقه پایین است.
سیگل و سنا نظریههای ساختار اجتماعی را به سه دسته تقسیم کردهاند:
۱) نظریه درهمریختگی اجتماعی
۲) نظریههای فشار
۳) نظریه خردهفرهنگ (فرهنگ منحرف)
نظریههای فرایند اجتماعی، نابهنجاری را ناشی از تعاملات انسانها در زندگی اجتماعی روزمره میدانند. نظریههای فرایند اجتماعی به نظریههای زیر تقسیم پذیرند:
الف) نظریه تداعی افتراقی
ب) نظریه کنترل اجتماعی
ج) نظریه کنترل اجتماعی هیرشی
نظریههای واکنش اجتماعی، بر روی نقشی که نهادهای اقتصادی و اجتماعی در ایجاد رفتارهای نابهنجار دارند، متمرکز میشوند. یعنی روشی که در آن، جامعه از خود نسبت به فرد واکنش نشان میدهد و روشی که افراد نسبت به جامعه واکنش نشان میدهند. دو نظریه مهم در بین نظریههای واکنش اجتماعی، نظریه، «برچسب» و نظریه «تضاد» است (امیدوار و صارمی،۱۳۸۱: ۳۹-۳۸).
درخصوص دلایل گرایش افراد به اینترنت و استفاده اعتیادی از آن، نظریههای دیگری هم ارائه شده است، که عبارتند از:
۱) نظریه پویایی روانی و شخصیت:این نظریه, ریشههای اعتیاد فرد به اینترنت را به سالهای آغازین زندگی وی ارتباط میدهد. به عبارتی، عمدهترین دلایل گرایش اعتیادآور فرد به اینترنت، شوکهای روحی یا کمبودهای عاطفی دوران کودکی، ارتباط با سایر ویژگیهای خاص شخصیتی و یا سایر اختلالات، و خلقوخوها یا گرایشهای روانشناختی ارثی است. طبق این دیدگاه، بسته به حوادثی که در دوران کودکی برای فرد اتفاق افتاده است و یا ویژگیهای شخصیتیای که در طی بلوغ در این فرد شکل گرفته است, او برای تقویت یک رفتار اعتیادآمیز و یا هر رفتار دیگری مستعد میشود. در این حالت، آنچه که اهمیت دارد، موضوع یا فعالیت نیست، بلکه فرد و شرایطی است که وی متأثر از آن، معتاد میشود (Duran, ۲۰۰۳:۲).
۲) نظریه کنترل اجتماعی:براساس نظریه کنترل اجتماعی هیرشی، عاملی که باعث جلوگیری از رفتارهای انحرافی نوجوانان و جوانان میشود، «پیوند اجتماعی» است. به اعتقاد هیرشی، پیوندهای اجتماعی دارای چهار عنصر اصلی دلبستگی، تعهد، مشغولیت و اعتقاد است. ضعف هر یک از این چهار عنصر در فرد میتواند موجب بروز رفتارهای انحرافی او شود.
ـ دلبستگی: کسانی که به دیگران دلبستگی و علاقه ای ندارند، نگران این نیستند که روابط اجتماعی خود را به خطر اندازند و به همین علت بیشتر احتمال دارد که مرتکب رفتار انحرافی شوند.
ـ تعهد: هر چقدر میزان تعهد فرد نسبت به خانواده، شغل، دوستان و غیره کمتر باشد، احتمال ارتکاب رفتار انحرافی بیشتر خواهد بود.
ـ درگیری (مشغولیت): کسانی که مشارکت مداوم در فعالیتهای زندگی، کار، خانوادگی و غیره ندارند و بیکارند، فرصت بیشتری برای انحراف دارند.
ـ باور و اعتقاد: اگر فردی اعتقاد قوی به ارزشها و اصول اخلاقی یک گروه نداشته باشد یا به این ارزشها وفادار نباشد, احتمال گرایش وی به رفتار انحرافی بیشتر خواهد بود (امیدوار و صارمی،۱۳۸۱: ۵۶).
۳) تبیین رفتاری:این تبیین بر پایه مطالعات بی. اف. اسکینر راجع به شرطیشدن عامل یا کنشگر است. براساس این دیدگاه، فرد برای دریافت پاداش وارد اینترنت میشود. پاداشهایی که وی از این رفتار میگیرد، فرار از واقعیت، رسیدن به عشق و سرگرمیهای زیاد است و چنانچه فرد در زمانهای آتی نیز به این پاداشها نیاز داشته باشد, احتمالاً به اینترنت روی خواهد آورد. در نتیجه، این روند تقویت شده و چرخه همچنان ادامه پیدا میکند (Duran, ۲۰۰۳:۲).
۴) تبیین بیوپزشکی:بر پایه تبیین بیوپزشکی، عوامل ارثی و مادرزادی و یا اختلالات شیمیایی در مغز و فرارسانها، دلایل اصلی رویآوردن فرد به اعتیادند. از نظر این دیدگاه، وجود برخی کروموزومها، هورمونها، و مواد زائد و یا فقدان مواد شیمیایی لازم و مشخص و فرارسانهایی که فعالیت مغز و سایر دستگاههای عصبی را تنظیم میکنند، در بروز اعتیاد در فرد موثرند (Ferris, ۲۰۰۲: ۲-۳).
آزادسازی حجم زیاد دوپاماین در مراکز لذت، باعث سرکوبی کارکردهای حیاتی مغز و نهایتاً کنترل آن میشود. از این نظر، روشهای چندی وجود دارد که طی آن، استفاده از اینترنت احتمالاً باعث تحریک این فرایند عصبی ـ بیولوژیکی میشود. روشهای مورد نظر عبارتند از:
ـ تجربه بالقوه شدید قدرت، هیجان، خوشحالی، تحریک، تحقق اهداف و رضایت، که در نتیجه آن فرد قادر خواهد بود در یک لحظه, پیرامون هر چیزی, به منبع گستردة اطلاعات وصل شود.
ـ احساس مخاطرهجویی, مانند شرطبندی، با ناشناخته ماندن چیزی که شاید اتصال بعدی به اینترنت بتواند آن را مشخص کند همراه است. حال این امر ناشناخته, ممکن است کسب اطلاعات جدید و جالب و یا فرصتهای تعاملی همچون ارتباط صرف با یک دوست، رفتن به اتاقهای چت، هرزهنگاری، سکس سایبر، خرید آنلاین و جز اینها باشد.
ـ اثر خویشتنداری رضایتبخشی که گمنامی کاربر در نت به وی میدهد. این امر هم باعث تسریع روند صمیمیت و پیوند اجتماعی میشود که ظاهراً صداقت آن از ارتباط شفاهی بیشتر است و هم موجب میشود که فرد دچار رویا و خواب و خیال شود و یا یک هویت کلی جدید برای خود ایجاد کند که ممکن است بسیار لذت بخش هم باشد.
ـ اثر هیپنوتیزمآور حرکات تصاویر روی صفحه مانیتور رایانه (یا تلویزیون).
ـ جذابیت چندرسانهای همانند رنگ، صدای موزیک یا استریو، سرعت و گرافیکهای فلاشدار (Lawyers concerned for lawyers, INC., ۲۰۰۵:۲-۴).
۵) نظریه شناختی :همانند دیدگاه روانکاوی، دیدگاه شناختی متوجه فرایندهای درونی است. البته این دیدگاه بیش از آنکه بر امیال، نیازها، و انگیزشها تأکید کند، بر اینکه افراد چگونه اطلاعات را کسب کرده و تفسیر میکنند و آنها را در حل مشکلات بهکار میگیرند، تأکید دارد. اصولاً دیدگاه شناختی بیشتر به افکار کنونی و شیوههای حل مسأله توجه دارد تا تاریخچه شخصی.
در این دیدگاه، اعتیاد به اینترنت, برآمده از شناختهای معیوب و یا پردازش معیوب شناختی است و درمان آن مبتنی بر تصحیح فرایند شناختهای معیوب است (امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۵۲).
۶) نظریه شناختی ـ رفتاری:گسترش اعتیاد به اینترنت, با شرایط روانشناختی قبلی به وجود میآید. در اکثر مواقع، این آسیبشناسی شامل افسردگی، اضطراب اجتماعی و انواع روانپریشیهاست. وقتی فرد در معرض استفاده از اینترنت قرار میگیرد، فرایند کاربرد مشکلزای اینترنت شروع میشود. این آسیبشناسی زمینهای، نوعی آمادگی و تمایل است و موجب شروع استرس میشود.
البته چندین عامل دیگر نیز در ایجاد و یا حفظ اختلال دخالت دارند:
اولاً، بعضی از تقویتکنندههای رفتاری وجود دارند که به عنوان عامل شرطی عمل میکنند. اتاق، صندلی، دستزدن به صفحه کلید، موس، صدای روشنشدن رایانه، بوق یا صدای زنگ آن در گروه این عوامل هستند.
ثانیاً، بدکاری شناختی نیز در اینجا عمل میکند. زیرا شناخت غیرسازشی در زمینه خود و دنیا، شاخصهای اولیه این اختلال هستند. باورهایی همچون این موضوع که فرد فقط در اینترنت قدرت کنترل دارد، فقط در آنجا برای خود کسی است و فقط در آنجا قابل احترام است و مانند آن، افکار شناختی مشکلزا در زمینه «خود» هستند.
باورهایی مانند هیچکس در بیرون از اینترنت از من خوشش نمیآید، یا اینترنت تنها جایی است که واقعاً میشود مردم را شناخت، و هر کسی به نوعی به اینترنت آلوده است و مانند آن افکار شناختی مشکلزا در زمینه «دنیا» هستند.
ثالثاً، بیان کیفی کاربری اینترنت بستگی به شبکه حمایتی اجتماعی فرد دارد. اگر تمام عوامل در فرد وجود داشته باشد و حمایت اجتماعی نشود، احتمال دارد به اعتیاد اینترنتی عمومی روی بیاورد که با رفتارهای جلب توجه اجتماعی، غیرشخصی و غفلت کاری مشخص میشود. اما اگر جنبههای اجتماعی داشته باشد، اعتیاد به اینترنت ویژه در او ایجاد خواهد شد که فقط در بخش ویژهای از تکنولوژی مانند بازی یا هرزهنگاری جنسی است.
از دیدگاه رفتاری ـ شناختی، نشانههای اختلال شامل افکار وسواسی درباره اینترنت، کنترل تکانه ضعیف، ناتوانی در متوقفکردن استفاده از اینترنت و مهمتر از همه، این باور که اینترنت تنها دوست فرد است. علاوه بر این، در موقعی که تماس برقرار نیست، به فکر اینترنت بودن، بار آینده تماسگرفتن را پیشبینیکردن و صرف مخارج زیاد درباره اینترنت و کارهای مربوط به آن نیز، نشانههای دیگر این اختلال هستند. مشکل عمده دیگر، جداکردن فرد از دوستان خود به نفع دوستان اینترنتی است و در نهایت نوعی احساس گناه درباره استفاده از اینترنت و دروغگفتن به دوستان درباره وقت صرفشده و سری نگهداشتن آن، نشانههای دیگر این اختلال هستند. این افراد درحالی که میدانند کارشان از نظر اجتماعی مورد پسند نیست، نمیتوانند آن را متوقف کنند. چراکه خود به خود, به خودارزشی کمتر و در نتیجه نشانههای بیشتر میانجامد (امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۵۲).
اعتیاد به اینترنت و نظارت والدین:از زمره عوامل موجد و یا مانع اعتیاد اینترنتی در میان نوجوانان و جوانان، نظارت و کنترلی است که والدین بر استفادة فرزندان از اینترنت اعمال میکنند. مسئله ای که بارز است، این است که معمولا خانوادهها نگاهی متعادل و منطقی پیرامون استفاده فرزندانشان از اینترنت نداشته و دو سیاست کاملا قطبی نسبت به این موضوع در پیش میگیرند. بهطوریکه براساس نتایج یونگ در سال ۱۹۹۸، معمولا والدین در برخورد با استفاده فرزندانشان از اینترنت، مایلند در یکی از دو دسته «سهلانگاری مهربانانه» و «تبعید قاطع یا مطلق قرار بگیرند» ((Bullen and Harre, ۲۰۰۰: ۶.
تحقیقات صورتگرفته نشان داده است که والدین بیشتر نوجوانان آمریکایی در حین آنلاین بودن فرزندانشان، هیچ نظارتی بر آنها ندارند ((Bullen and Harre, ۲۰۰۰: ۶. همچنین یونگ تقریباً در تمامی مطالعات موردیای که راجع به معتادان نوجوان اینترنت انجام داد، بدین نتیجه رسید که این نوجوانان در اتاقهای خواب و بهدور از چشم بزرگترها آنلاین میشوند.
این نتایج نشان میدهد که حتی ممکن است بسیاری از خانوادهها از فعالیتهای آنلاین فرزندانشان اطلاعی نداشته باشند و یا در صورت آگاهی، بهدلیل فقدان درک ماهیت این فناوری نسبتاً جدید، نتوانند بهطور کامل به خطرات بالقوه استفاده از آن پی ببرند.
البته امروزه، رسانههای متعدد خبری با انتشار خبرهای مختلف راجع به خطرات استفاده مفرط از اینترنت میتوانند تا حدودی این نقص را پنهان کنند. اما نکتهای که مسلم است، این است که گاه رسانهها با پوشش نادرست این خبرها، شیوع پدیده را رقم میزنند. پدیدهای که به زعم یونگ، به جای آنکه والدین را تشویق به آموزش خود و فرزندانشان راجع به ایمنی اینترنتی کند، آنها را وامیدارد که خود و فرزندانشان را از دسترسی به اینترنت منع کنند. این کار اگرچه ممکن است, دسترسی به اینترنت را در منزل دشوار کند، اما، کنترل آن در خارج از منزل و کافینتها (بخصوص در مدارس که خانوادهها هیچ کنترلی بر کیفیت استفاده فرزندان از اینترنت ندارند) تقریباً غیرممکن است) (Bullen and Harre, ۲۰۰۰: ۶).
براساس نتایج مطالعات وزارت آموزش و پرورش نیوزیلند، تقریباً تمامی مدارس ابتدایی (۹۶ درصد) و راهنمایی (۹۹ درصد) به اینترنت وصل هستند ((Bullen and Harre, ۲۰۰۰:۸. از این رو، بدیهی است که با توجه به افزایش گسترده کاربری اینترنت توسط نوجوانان و جوانان در مکانهای مختلف، کنترل و نظارت بر آنان امری دشوار و گاه در برخی موارد غیرممکن مینماید.
نتایج برخی از مطالعات و تحقیقات تجربی درباره اعتیاد اینترنتی:در خارج از کشور، مطالعات زیادی بهویژه از نیمه دهه ۶۰ صورت گرفته، که هر کدام از زاویهای خاص به موضوع اعتیاد اینترنتی و پیامدهای مثبت و منفی آن پرداختهاند.
در این بخش بهطور جداگانه بهشرح نتایج برخی از آنها که با موضوع تحقیق حاضر تناسب دارند، اشاره میشود: برنر طی مطالعهاش در سال ۱۹۹۶ دریافت که ۳۰ درصد از پاسخگویان, تلاش ناموفق در ترک استفاده از اینترنت داشتهاند. همچنین، ۵۸ درصد از پاسخگویان اظهار داشتهاند که دیگران (خانواده و دوستان) راجع به استفاده بیش از حد از اینترنت، به آنها گوشزد کردهاند (King, ۱۹۹۶:۶).
برنر (۱۹۹۷) در مطالعه دیگری به این نتیجه رسید که ۱۷ درصد از کاربران بیشتر از ۴۰ ساعت در هفته از اینترنت استفاده کرده و متوسط استفاده نیز، ۱۹ ساعت در هفته بوده است. همچنین، ۵۸ درصد از کاربران اعلام کردهاند که دیگران از وقتی که آنها صرف اینترنت میکنند، شکایت دارند و ۴۶ درصد از آنها نیز اعلام کردهاند که کمتر از چهار ساعت از وقت خواب خود را برای استفاده از اینترنت صرف میکنند (همان: ۲۸-۲۷).
تامپسون در سال ۱۹۹۶ به مطالعه اختلالات اعتیاد اینترنتی در بین مردم پرداخت. براساس نتایج مطالعه ایشان، ۷۲ درصد از پاسخگویان اذعان به وجود نوعی اعتیاد یا وابستگی به اینترنت در خود داشتهاند و ۳۳ درصد از آنها نیز به اثرات سوء استفاده از اینترنت بر زندگیشان اشاره کردهاند.
در رابطه با تأثیر اعتیاد اینترنتی بر احساس کمبود در روابط اجتماعی واقعی، تامپسون به نتایج مختلفی دست یافت:
۲۹ درصد از پاسخگویان اشاره کردهاند که مهارتهای اجتماعی آنها دچار اختلال شده است. درحالیکه ۳۶ درصد از آنها به تقویت این مهارتها اذعان داشتهاند. ۴۷ درصد از پاسخگویان به اختلالات فیزیکی همچون تارشدن دید چشم و یا بدخوابی اشاره کردهاند. تامپسون در پایان, چنین نتیجه میگیرد که پدیده اعتیاد اینترنتی، پدیدة جدیدی است و بسیاری از مردمی که در حال حاضر مبتلا به آن هستند، در واقع دارند به تازگی و نوبودن این منبع دانش در زندگیشان پاسخ میدهند، نه چیز دیگر (Ibid: ۷).
ایگر در سال ۱۹۹۶ به مطالعه تأثیرات اعتیاد اینترنتی بر رفتار مردم کشور سوئیس پرداخت. مطالعه نشان داد که ۶/۱۰ درصد از کل پاسخگویان به اینترنت اعتیاد دارند.
همچنین،گروهی که خودشان را معتاد به اینترنت معرفی کردهاند، گرایش به موارد زیر در آنها بیش از گروه غیرمعتاد به اینترنت بوده است:
۱) پیامدهای منفی اینترنت بر آنها
۲) مشارکت بیشتر در گروههای خودیار آنلاین
۳) احساس تمایل شدید به استفاده از اینترنت در زمان آفلاینبودن
۴) برای استفاده بعدی از اینترنت انتظارکشیدن
۵) بهخاطر استفاده از اینترنت، احساس گناهکردن
۶) دروغگفتن به دوستان راجع به میزان آنلاینبودن.
۷) شکایت خانواده و دوستان نسبت به استفاده مفرط از اینترنت (Ibid: ۶-۷).
یونگ(۱۹۹۶) در مطالعهای که انجام داده، دریافت که ۸۰ درصد از پاسخگویان، کاربران وابستة اینترنت بودند که انگارههای رفتاری معتادانه قابلتوجهی را از خود بروز دادند. وی خاطرنشان میسازد که وابستگی به اینترنت، گسستها و انقطاعهای شدیدی در زندگی تحصیلی، اجتماعی، مالی و شغلی مشارکتکنندگان ایجاد کرده است. بهطوری که ۵۸ درصد از دانشآموزان و دانشجویان، کاهش چشمگیری در عادات مطالعه، افت نمرات درسی، غیبت در کلاسها، مشروط شدن و مانند آن دارند. افزون بر این، کنترلی وجود ندارد که این افراد همیشه وقت خودشان را در فعالیتهای علمی صرف کنند. ۴۳ درصد این شاگردان بهخاطر دیرخوابیدن ناشی از استفاده از اینترنت، در مدرسه با عدم موفقیت روبهرو شدهاند (Duran, ۲۰۰۳: ۳ و امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۶۴).
اندرسون در سال ۱۹۹۷ به مطالعه تأثیر اعتیاد اینترنتی بر دانشجویان پرداخت. وی دریافت که یک سوم این دانشجویان در نتیجه استفاده مفرط از اینترنت، دچار مشکلات تحصیلی شدهاند (Lim and et al., ۲۰۰۴: ۲).
باربر (۱۹۹۷) در یک نظر سنجی از معلمان، کارمندان کتابخانه و همکاران کامپیوتر دریافت که به زعم ۸۶ درصد از آنها، استفاده از اینترنت کارآیی درسی دانشآموزان و دانشجویان را بهتر نکرده است. زیرا اطلاعات اینترنتی آنقدر بیسامان و به موضوعات برنامه درسی نامربوط هستند که به آنها کمکی در بهدستآوردن نمره بالا در آزمونهای استاندارد نمیکند (امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۶۴).
شرر (۱۹۹۷) در تحقیقات خویش بر روی دانشجویان دانشگاهها، متوسط استفاده افراد وابسته به اینترنت را ۱۱ ساعت در هفته شناسایی کرده است. همچنین، وی دریافت که ۷۲ درصد از وابستهها، مرد بودند (همان: ۳۱).
اورزاک طی مطالعهای که به سال ۱۹۹۹ انجام داد، دریافت که افرادی که مستعد اعتیاد اینترنتی هستند، بهسادگی خسته و ملول میشوند، تنها ، کمرو و خجالتی و دچار افسردگی یا انواع دیگر اعتیاد هستند. (Chebbi and et al., ۲۰۰۰: ۱).
براساس نتایج مطالعه یونگ در سال ۱۹۹۷، ۵ تا ۱۰ درصد از جمعیت آنلاین جهان در زمان مطالعه وی معتادند. حدود ۵۴ درصد از معتادان اینترنت، سابقه افسردگی و ۳۴ درصد از آنها نیز سابقه اضطراب و نگرانی دارند. ۵۰ درصد از پاسخگویان نیز اظهار داشتهاند که سابقه اعتیاد به مواد مخدر دارند. همچنین، از میان کل پاسخگویان معتاد به اینترنت، ۲۵ درصد بیان کردند که در ظرف ۶ ماه اول آنلاین شدن، به اینترنت معتاد شدهاند. ۵۸ و ۱۷ درصد از آنها نیز دوره آن را به ترتیب بین ۱ تا ۶ سال، و بیش از ۱ سال ذکر کردهاند. متوسط آنلاین بودن پاسخگویان معتاد به اینترنت نیز برابر با ۳۸ ساعت در هفته بود. مردان عموماً از اینترنت بهعنوان ابزاری برای جستوجوی قدرت، پایگاه و تسلط استفاده کرده و موارد کاربرد اینترنت در میان آنها نیز شاملٍ کسب اطلاعات، بازیهای تعاملی پرخاشگرانه، اتاقهای سکسی چت و هرزهنگاری بوده است. اما استفاده زنان از اتاقهای چت بیشتر بخاطر تشکیل دوستیهای حمایتگرانه، دوستیابی، و اجتماعی شدن (Socialization) بوده است. ۹۰ درصد از معتادان اینترنت، به سایتهای ارتباطی دو طرفه اعتیاد داشتند: اتاقهای چت، بازیهای تعاملی، گروههای خبری، و نامه الکترونیکی (Samson and Keen, ۲۰۰۵: ۲-۳).
یونگ (۱۹۹۸) در مطالعهای که روی معتادان به اینترنت انجام داد، بدین نتیجه رسید که افراد با موقعیت اقتصادی و اجتماعی بالاتر، و نیز افراد دارای تحصیلات بالاتر، بیشتر در معرض این اختلال قرار دارند.
این مطالعه نشان داد که افرادی که وقت بیشتری دارند، مانند افرادی که در خانه هستند و دانشجویان دانشگاه در خوابگاهها، با احتمال بیشتری در معرض اینترنت هستند (امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱: ۳۳-۳۱).
مطالعه یونگ در سال ۱۹۹۸ نشان داد که ۸۰ درصد از پاسخگویانی که معتاد به اینترنت بودند، در هفته ۳۸ ساعت از وقتشان را صرف امور و اهداف غیراداری و غیرکاری در اینترنت میکنند (Lim and et al., ۲۰۰۴:۲). یونگ نشان داد که زنان معتاد به اینترنت، از اینکه میدانستند کسی نمیداند آنها به چه چیزی شبیه هستند، نوعی آسایش خاطر به آنها دست میداد (Bullen and Harre, ۲۰۰۰:۱۰). وی همچنین در مطالعهاش دریافت که احتمال اعتیاد زنان و مردان به اینترنت برابر است.
گرینفلد (۱۹۹۸) در مطالعهای که روی کاربران اینترنت انجام داد، پی برد که ۷/۵ درصد از نمونه تحقیق وی دارای معیار استفاده غیرارادی از اینترنت بودند. از میان این افراد، عمدهترین موارد مصرفی اینترنت عبارت بودند از: اتاقهای چت، هرزهنگاری، خرید آنلاین، و نامه الکترونیکی. همچنین، حدود یک سوم از مشارکتکنندگان در این مطالعه اظهار داشتهاند که آنها از اینترنت بهعنوان یک روش فرار از وضع همیشگی و یا تغییر خلق و خویشان استفاده میکنند. همچنین، افراد معتاد در قیاس با افراد غیرمعتاد، اعتقاد بیشتری به ازدستدادن کنترل رفتارهاشان هنگام استفاده از اینترنت داشتهاند. گرینفلد معتقد است که فقدان کنترل بر رفتارها، تنها یکی از شاخصهای توانمندی طبیعت روانگردان اینترنت است. سایر علائم نیز شامل تحریف وقت و زمان، تسریع دوستی و صمیمیت و کاهش حجب و حیاست. برای مثال، ۸۳ درصد از مشارکتکنندگانی که معیارهای اعتیاد به اینترنت را داشتند، اذعان داشتهاند که موقعی که از اینترنت استفاده میکنند، مرزها را زیر پا گذاشته و کنترلی بر آنها ندارند. این درحالی است که از میان افراد غیرمعتاد، تنها ۳۷ درصد به فقدان کنترل بر مرزها اشاره کردهاند (DeAngelis, ۲۰۰۰:۱-۲).
یونگ در مطالعهاش پیرامون اعتیاد اینترنتی بدین نتیجه رسید که افراد معتاد به اینترنت دچار علائم خاصی بوده و با پیامدهایی مواجهند که دقیقاً مشابه پیامدهای افرادی است که به الکل، شرطبندی، خرید و سایر رفتارهای وسواسی دچار هستند. همچنین، این افراد محیط مجازی اینترنت را جذابتر از واقعیت روزانهشان میدانند. زندگی روزانه این قبیل افراد تحت تسلط نیاز به آنلاین شدن قرار دارد. همچنین، عمدهترین حوزههای متأثر از اعتیاد اینترنتی، مدرسه، خانواده، کار و روابط هستند. علاوه بر این، یونگ بدین نتیجه رسید که بروز اعتیاد اینترنتی ریشه در هفت دلیل اصلی دارد که عبارتند از نارضایی از زندگی زناشویی، فشار کاری، مشکلات مالی، عدم امنیت، اضطراب، دعواهای خانوادگی، و زندگی محدود اجتماعی (Chebbi and et al., ۲۰۰۰: ۱-۲).
کوپر طی مطالعهای پی برد که ۱۷ درصد از نمونه تحقیق وی، کاربران “در ریسک” هستند که به شیوهای مشکلساز درگیر میل جنسی اینترنتی شدهاند (DeAngelis, ۲۰۰۰: ۳).
گرینفلد (۱۹۹۸) در مطالعه خود دریافت که ازدواج و روابط جنسی بیشترین حوزههایی هستند, که تحت تأثیر اعتیاد اینترنتی قرار میگیرند. تأکید بر ازدواج و روابط, ظاهراً به خاطر استفاده غیرارادی از هرزهنگاری، سایبر سکس، و موارد سایبراست. حتی ۶۲ درصد از پاسخگویان اظهار کردهاند که بهطور متوسط هفتهای چهار ساعت وارد سایتهای هرزهنگاری میشوند تا نیازهای جنسی خود را برطرف کنند (Duran, ۲۰۰۳: ۲-۳).
گرینفلد در مطالعه دیگری به سال ۱۹۹۹، بدین نتیجه رسید که ۶ درصد از کاربران وب، دچار اعتیاد اینترنتی هستند (Lim and et al., ۲۰۰۴: ۲).
کرات در سال ۱۹۹۹ در مطالعهاش بدین نتیجه رسید که نوجوانانی که از تماسهای اجتماعی کنارهگیری میکنند، از اینترنت بهعنوان ابزاری برای فرار از واقعیت استفاده میکنند (Lim and et al., ۲۰۰۴: ۲).
ولش (۱۹۹۹) در مطالعه خویش دریافت که ۸ درصد از دانشجویان مرد با معیارهای اختلال اعتیاد به اینترنت جور در میآیند (همان: ۳۴).
نای و اربرینگ (۲۰۰۰) در مطالعه خویش بدین نتیجه رسیدند که زنها بیش از مردها در دامنه شدید اختلال اعتیاد به اینترنت بوده و بنابراین نسبت به مردها مشکلات بیشتری در استفاده از اینترنت داشتند (همان: ۳۳).
بولن و هری در مطالعهشان در سال ۲۰۰۰، به این نتیجه رسیدند که هر چه جوانان زمان بیشتری را با اینترنت سر کنند، در مقابل از میزان زمانی که صرف محیط اجتماعی واقعیشان خواهند کرد، کاسته خواهد شد. بهعلاوه آنکه جوانان معتاد به اینترنت همانند سایر معتادان، دچار علائم و شاخصههای اعتیادی مشخص هستند. فعالیتهای اعتیادآمیز مردان، عموماً بازیهای پرخاشگرانه، سکس چت و سایبر سکس، و فعالیتهای اعتیادآمیز زنان نیز عموماً تشکیل دوستیهای حمایتگرانه، دوستیابی و یا گلایه از شوهران در اتاقهای چت است (Bullen and Harre, ۲۰۰۰: ۳-۱۱.
بر اساس نتایج مطالعه اندرسون بر روی دانشجویان، ۱۰ درصد از پاسخگویان دارای معیارهای وابستگی به اینترنت بوده و اکثریت کسانی هم که استفاده اعتیادی از اینترنت داشتند، مرد و از دانشجویان علوم سخت بودهاند (DeAngelis, ۲۰۰۰: ۱).
گروهول (۲۰۰۳) طی تحقیقاتی که درخصوص دلایل گرایش افراد به اینترنت و استفاده اعتیادآور آنها از اینترنت انجام داد، بدین نتیجه رسید که افرادی که وقت زیادی را صرف استفاده از کامپیوتر میکنند، کسانی هستند که در زندگی با مشکلاتی مواجهند. در واقع، این افراد چون رغبتی به برخورد با مشکلاتشان زندگی ندارند و مایل نیستند حتی با آنها روبهرو شوند، به فعالیت اعتیادآور در اینترنت میپردازند. به واقع، این گونه رفتارها، مشابه رفتار کسانی است که تلویزیون زیاد نگاه میکنند، یا کتاب زیاد میخوانند، و یا مرتب برای نوشیدن آب به بیرون از اتاق میروند (Duran, ۲۰۰۳: ۱).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر