آیا میدانید که گوگل و دیگر موتورهای جستجو، چگونه زندگی روزانهی ما را متحول کردهاند؟ آیا تاریخ دانان، از دورهی پیش از آفریده شدن گوگل، به عنوان سالهای تاریک انتشار دانش، یادخواهند کرد؟ آیا در مورد چنین پدیدهی جدیدی، گواهی داده و آن را پیروزی و موفقیت جاودان میانگاریم، یا تنها راهی نو در نزد کودکان، برای بررسی گزارشهای نگاشته شده در کتابهاب درسی میشناسیم؟ جول اچینباچ، یکی از اعضای نویسندهی واشنگتن پست، دربارهی استفاده از موتور جستجوی اینترنت و بازتاب آن در کتابخانهها، مقالهیی نوشته است. جول اچینباچ در زمینهی مقالهی خود پرسش و پاسخ آنلاین ترتیب داده که در این بخش، چکیدهی از آن نگاشته شده است. اجازه دهید پیش از گشودن در صحبت، داستانی از خود را برای شما بازگو کنم. چندی پیش به دنبال شعری بوده و آن را در گوگل جستجو میکردم اما موفق نشدم و شعر را نیافتم. در نهایت به کتابخانهی محل سکونت خود مراجعه کردم. من عاشق کتابخانهها بوده و از کودکانی که نمیدانند چگونه در خارج از محیط اینترنت، جستجو کنند، متنفر هستم. مسول کتابخانه موفق به پیدا کردن اطلاعات مورد نیاز من نشد و فکر میکنید پس از آن چه کرد؟ به اینترنت متوسل شد و بران من مضحک بود که لیست شعرهای مورد نیاز خود را به او بگویم! جول اچینباچ: موضوع خندهآوریست! در حقیقت گوگل به مقدار کافی برای پیدا کردن شعر مورد نیاز کارا و خوب است. در مقالهی خود بیان کرده بودید که هدف آسان کردن جستجو در وب، برای انسان و نیز برای ماشینها است. آیا این سخن مشکل آفرین نخواهد بود؟ اکر واسطه تنها یک برنامه باشد، چگونه پرسش به روشنی بیان خواهد شد؟ آیا تصمیمگیری کلیدها در پاسخ به سوال موثر خواهد بود؟ جول اچینباچ: منظور من این بود که از تگهایی استفاده خواهد شد که افزون بر انسانها، برای ماشینها نیز قابل فهم باشد. آخرین مرتبهیی که موتور جستجویی به غیر از گوگل استفاده کردهاید، چه زمانی بوده است؟ همچنین میتوانید از گوگل برای جستجوهای پیشرفته نیز استفاده کنید؟ جول اچینباچ: به این نتیجه رسیدهام که گوگل برای من و بسیاری از افراد به خوبی کار کرده و بیشتر از یاهو جوابگو است. به طور معمول تنها از گوگل کمک گرفته و به موتورهای جستجوی دیگر سر نمیزنم، اما بسیاری از مردم، موتورهای دیگر را باور داشته و از آنها استفاده میکنند. متاسفم که مقالهی شما را در این زمینه نخواندهام، اما مسول یک کتابخانه بوده و تجربه به من ثابت کرده است که رفته رفته نوجوانان درمییابند که تنها جستجو در اینترنت پاسخگوی تمامی نیازهای آنان نیست. اطمینان دارم که موتورهای جستجو جایگزین شغل من نخواهند بود. موضوعی که موجب خاطر پریشی من میشود، تجاری شدن موتورهای جستجو است. هنگامیکه از گوگل استفاده میکنم مرور کردن سایتهای تجاری که برای ارسال اولین نامه، پول دریافت میکنند، آزارم میدهد. نظر شما در این باره چیست؟ جول اچینباچ: در پاسخ باید اشاره کنم که موتورهای جستجو جایگزین حرفهی شما نخواهند شد و بیشتر زمینهیی برای شکوفایی این شغل، خواهند بود. در این خصوص نیز با برخی از کتابخانه داران صحبت کردهام، اما آنان چیزی شبیه به گفتههای شما نگفتهاند. موضوعی که به روشنی قابل مشاهده است، علاقهی چشمگیر مردم برای به دست آوردن بازیابی اطلاعات یا هر اسمی که به آن میدهید( مدیریت دانش یا کتابداری)، است. گوگل یکی از نخستین منابعیاست که کتابداران از آن استفاده میکنند. من نیز یک کتابدار بوده و بسیار از آن استفاده میکنم. دلیل که برخی کتابداران از آمدن فنآوری جدید و استفادهی آن توسط بسیاری از مردم، میترسند، این است که بیشتر دانشآموزان از آن استفاده میکنند. گوگل نخستین و تنها منبع جستجوی آنان است. جول اچینباچ: از قرار معلوم، برخی از دانشآموزان فکر میکنند، جستجو در اینترنت، همان تحقیق کردن است. آنان باید بدانند که برای تحقیق کردن، راه طولانی و دور و درازی در پیش روی هواهد داشت. فیش کتابخانه (فهرست برگهیی) خود را گم کرده و برخی از کتابهای مورد علاقهی خود را به طور اتفاقی و در هنگام جستجو در بارهی موضوعهای دیگر، پیدا کردم. زمان بسیاری به جستجو درمیان فهرست مورد علاقهی خود، اختصاص میدهم. اما نگران هستم که چگونه توجه جوانانی که از نتیجهی لذت بخش جستجو بیخبر بوده را به این کار جلب کرد؟ جول اچینباچ: ما از جوانان بیتجربه و راحت طلب بیزار هستیم. به ویژه که بیدار ماندن تا دیروقت برای آنان مشکل نیست. پربیجا نیست که بگویم، من نیز چندی پیش فیش (فهرست برگهیی) خود را گم کرده و فکر میکنم، بهترین راه حل این مشکل، جستجو در میان قفسههای یک کتابخانهی بزرگ است. در یکی از دانشگاههای بزرگ بومی، دورههای آموزش رایانه تدریس میکنم. دوست دارم دراین باره، دو نکته را بیان کنم. نخست، با افرادی که در ارتباط بوده و به آنان درس میدهم، چیزهایی را تحسین میکنند که در دسترس دارند و به سادگی به آن میرسند. هر چیز که سریعترو آسانتر باشد. اما بسیار بد است که آنان هر روز و هر شب، تنها درمیزهای خود و پشت رایانه نشسته و بیرون نمیروند.در نتیجه ما همچون نسل غار نشین، قادر به ارتباط برقرار کردن با هیچ چیز نبوده و تنها میتوانیم با مانیتور خود تعامل کنیم. نکتهی دیگر، با وجود نوشتن باسرعت و بدون درست کردن اشتباههای گرامری، نگران وضعیت نگارش، در ۱۰ سال آینده هستم. بیشتر ما نمیتوانیم جملههای مرتبط را در کنار همدیگر قرار داده و با نگارش واژههای ساده، علامتگذاری و پاراگراف نویسی مشکل داریم. برنامهی پردازشگر نگارش بسیار خوب بوده اما کارهایی که برخط تحویل داده میشوند، فاجعه هستند. جول اچینباچ: به نکتهی بسیار با اهمیتی اشاره کردید. موضوع برجستهی بحث بالا این است که فنآوری سریع، ما را به شتاب کردن ترغیب کرده و وسایل راحتی، جامعه را به محل غارنشینان تبدیل کرده است. گوگل چهگونه موفق شده است؟ تا چند سال پیش بسیار متداول بود که مردم دربارهی موتور جستجوی مورد علاقهی خود گفتگو میکردند. اما، امروزه هنگام که فردی از گوگل استفاده نمیکند، احساس شرمندگی میکنید. جول اچینباچ: مادر من نیز از گوگل استفاده نمیکند. اما... آری، فکر میکنم این موضوع، کمی موجب خاطر پریشی من شود. بدون تردید به او، احساسم را، بازگو خواهم کرد. از آنجایی که من نیز کتابدار بوده، مایل هستم به شما بگویم که دلیل مخالف بودن نظریههای همکاران من در بارهی مقالهی شما این است که آنهایی که علاقمند مطالب بوده، اندکی تنبلی کرده و نامه ارسال نکردهاند. فراموش نکنید که تعداد آنان، چندان کم نیست. جول اچینباچ: سپاسگذارم! احساس ناخوشایندی میکنم که دیگران میپندارند، مقالهی من انتقاد از کتابداران بوده است. باید بگویم که همواره به آنان وابسته بوده و لقب قهرمانان قرن ۲۱، را برایشان انتخاب کردهام. |
|
|
۱۰.۰۷.۱۳۸۹
گوگل
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر