▪ سیستمهای کارمندیابی Google
کارمندیابی یکی از مهمترین مسائل در ضریب اثر بخشی فعالیت فعالان صنعت دیجیتال در دهه اخیر شمرده میشود. هیچ شرکت موفقی بدون دستیابی به کارمندان موثر و موفق ، گوی سبقت را از رقبا نگرفته است.
مسئله کارمندیابی به همین دلیل، از مهمترین فاکتورهای توسعه کسب و کار و از ظریفترین شاخصهای اثر بخشی رهبری در سازمان دیجیتالی گوگل به شمار میرود. همان طور که در متون مدیریتی میخوانیم: کارمندیابی فرایندی است که توسط آن، افرادی که به نظر میرسد توانایی بالقوهای برای عضویت در سازمان و انجام دادن وظایف محول را دارند، شناسایی میگردند و موجبات جذب آنها توسط سازمان فراهم میشود.
کارمندیابی فرایند واسطهای است. یعنی متقاضی شغل و کارفرمایان، برای نخستین بار با یکدیگر روبرو میشوند تا طی فرایند(انتخاب-گزینش) توانایی واقعی آنها برای احراز شغل در سازمان تعیین گردد. کارمندیابی باید به گونهای باشد که تعداد زیادی از داوطلبان واجد شرایط، متقاضی شغل شوند.
فرآیند کارمندیابی در گوگل، فرآیندی بر اساس رفتارهای سیستمهای باز است. سیستمهای باز، سیستمهایی هستند که خروجی آنها، ورودی عنصر دیگری است و میتوان برای آن مرز در نظر گرفت. یعنی با انتخاب کارمند در یک سیستم باز، میتوان انتظار داشت که با انتخاب صحیح، قابلیت تصحیح، ترمیم و غنی سازی گروههای شغلی دیگر نیز با انتخاب درست یک کارمند، تامین میشود.
کارمندیابی موثر، سینرژی گوگل را به طور فزایندهای افزایش داده است و این افزایش، عاملی مهم در موفقیت این شرکت در یک دهه اخیر قلمداد میشود. به جز برخی از اعلانهای شغلی مستقیم که گوگل برای پر کردن ظرفیتهای شغلی خود در سایت ارائه میدهد، برخی از روشهای کارمندیابی رهبران گوگل با سایر رقبای آنها در صنعت دیجیتال متفاوت است. مثلا، سالانه مسابقهای را تحت عنوان مسابقه code jam ترتیب میدهند و از علاقهمندان به برنامهنویسی و طراحی زیرساختهای دیجیتالی از سراسر جهان درخواست میکنند تا در مورد برخی از مسائل مطرح شده، پاسخهایی را کسب کنند و برای گوگل ارسال کنند.
پاسخها در فرآیندی پردازش و در نهایت، جایزه ۲۰ هزار دلاری سالانه گوگل، به برنده این مجموعه پرسشها، اعطا میشود. برنده یا برندگان این جایزه، مستقیما به استخدام گوگل پذیرفته میشوند.
راه جالب دیگری که این شرکت به آن اخیرا روی آورده است، تقریبا به همین شکل قبلی است. آنها پرسشهایی را در اینترنت مطرح میکنند که علاقهمندان میبایست برای طی کردن روند استخدامی خود، پاسخهایی را برای آنها پیدا کنند. سپس، گروههای پاسخ دهنده صحیح، دعوت میشوند تا در یک امتحانی مثل امتحان GMAT یا هوش تحصیلی، شرکت کنند. افراد موفق در این آزمونها که معمولا الکترونیکی نیز برگزار میشود، به دفاتر نمایندگی گوگل در کشورهای مختلف دعوت میشوند و توسط مدیران منابع انسانی گوگل، مصاحبه میشوند. پذیرفته شدگان در این مصاحبه، کارمندان آینده گوگل به شمار میروند. معمولا نخبهترین افراد جوامع در این مصاحبههای پذیرفته و در در این فرآیند پیچیده، قبول میشوند. اگر شما متقاضی شغل مدیریت امور نرمافزاری در فلان دفتر گوگل باشید، باید یک فرد محقق، خلاق و نوآور باشید تا بتوانید به پرسشهای ریاضی و روان شناسی و کامپیوتری مطرح شده گوگل، پاسخ دهید. البته برای بزرگان صنعت دیجیتال، ارزش یک مهندس متوسطی که بتواند خوب فکر کند و اهتمام به خلاقیت داشته باشد، بسیار بیشتر از یک استاد برنامهنویسی تک بعدی است! بیل گیتس، یک بار نفر اول دوره فوق لیسانس کامیپوتر دانشگاه هاروارد آمریکا را که یک نابغه در حل مسائل رایانهای و ریاضی بود، فقط به خاطر آن که او نتوانست به پرسش: «تعداد پمپ بنزینهای ایالات متحده آمریکا چقدر است؟» پاسخ دهد را در گزینش استخدامی رد کرد!! چرا که این نابغه در هنگام پاسخ دهی به این سوال، قبل از این که به جواب نمیدانم بسنده کند، باید کمی تحلیل ذهنی داشته باشد و برای مسائل فوری و غیرقابل پیشبینی، در فکر راه حل و یافتن عواملی موثر در یافت پاسخ باشد.
چنین افرادی را سازمانهای دیجیتالی بزرگ نیازمند هستند. چرا که همیشه کارمندان مستعد، باید منتظر مسائل غیرقابل پیشبینی در فرآیندهای کاری باشند که پاسخ دهی سریع و با حداقل هزینه، برای سازمانها مهم است.
رویکرد سازمانهای جدید به استخدام چنین منابع انسانی باهوش و علاقهمند و خلاق، روز به روز در حال افزایش است. شاید عدم رویکرد استخدام رسمی ۳۰ ساله، یکی از دلایل رویکرد جدید شرکتها به در اختیار داشتن نیروهای خبره است و نه نیروهایی که به روش ثابتی عادت کردهاند و ارزش افزوده سازمان را کاهش میدهند. البته بنیادهای حمایت از کارگر، این برداشت را که منجر به استخدامهای موقت و فرصت سازی کامل به نفع کارفرما و به ضرر کارگران میشود را محکوم میکنند. اما به هر حال، باید برای ارتقای خلاقیت در سازمان ها ، چند منظوره فکر و عمل کرد.
رهبری گوگل، فرآیند کارمندیابی را مقولهای حساس میداند و در استخدام افراد در سطوح مختلف سازمانی، متغیرهای زیادی را در خرده سیستمهای استخدامی خود لحاظ میکند. چرا که کارمندهای شرکت می بایست براساس ماموریت شرکت، در گروهها و تیمهای غیرمتمرکز فعالیت کرده و از این رو، در قالب مدیریت ماتریسی پروژههای شرکت بیشترین کارایی را از خود بروز دهند.
روند پاداش دهی به کارمندان موفق هم، بر خلاف سازمانهای سنتی که بیشتر بر اساس مرخصی ساعتی-روزانه یا پاداشهای نقدی اندک است، با پاداشهای سهامی یا ارتقای جایگاه شغلی و استفاده از بنهای کارگری چند منظوره و متنوع، مبتنی شده است.
شمار زیادی از کارمندان گوگل پس از ورود گوگل به بازار بورس آمریکا، به ثروتهای زیادی دست یافتند. اگر قرار بود پاداش آنها، عوامل سنتی در سازمانهای امروزی بیشتر باشد، چنین درآمدی برای آنها فقط در خیالات میتوانست سیر کند. جنبه عملی به خود نمی گرفت. توجه به سیستمهای کارمندیابی گوگل در رهبری سازمان دیجیتالی گوگل، مقوله مهمی است که فعالان صنعت دیجیتال در کشور و حتی سازمانهای سنتی که هنوز تجربه ورود به این عرصه را درک نکردهاند، بهتر است بخشی از فرآیند استخدامی خود را از این راه، دریافت کنند.
به هر حال، همیشه بهترین انتخاب، از طریق آزمونهای علمی و تخصصی چند ساعتی حاصل نمیشود. بقای سازمانها در دنیای کسب و کار پرشتاب و متغیر امروزی، کارکنانی با خصیصههای تعریف شده جدید را طلب میکند که باید به آن اهمیت داد.
گونه دیگری از این سیستم کارمندیابی نیز بر اساس مسابقات سالانه کد جم گوگل است. برنامهریزان حاضر در این مسابقات باید تلاش کنند مشکلات نرمافزار آنلاین را زودتر از یکدیگر حل کنند.
تعداد ۱۰۰ نابغه نهایی انتخاب شده در این مسابقات با هزینه گوگل به نیویورک عازم خواهند شد تا در مسابقات قهرمانی code jam در ماه اکتبر هر سال شرکت کنند؛ این مسابقات فرصتی بسیار مناسب برای سریعترین و مستعدترین متخصصان رایانه در جهان است تا در سطحی بینالمللی با یکدیگر رقابت کنند.
فینالیستهای این مسابقات به ترتیب ردهبندی، ۱۵۵ هزار تا ۱۰ هزار دلار جایزه دریافت خواهند کرد؛ ثبتنام برای این مسابقات تا شروع دور انتخابی یعنی پنجم سپتامبر ادامه خواهد داشت.
در چند سال اخیر، بیش از ۱۴ هزار نفر از ۲۲ کشور در مسابقات code jam گوگل شرکت کردهاند که شماری از این نوابع، به غول موتورهای جستوجوی وب، دعوت به کار میشوند. این وضعیت، بهترین راه کارمندیابی برای جذب افراد نخبه و خلاق و با انگیزه برای شرکتی مانند گوگل است.
▪ پشت صحنه گوگل
قطعا، پشت صحنه سناریوهایی که مغزهای گوگل از اوایل دهه نود میلادی تا کنون بر پایه آنها ، جهان دیجیتال را به تسخیر خود در آوردهاند، بهاندازه آگاهی از رفتار سازمانی این شرکت در خلق محصولات دیجیتالی، جذاب و خواندنی خواهد بود.
▪ اینها، عاشق ریاضیات هستند!
رانندگانی که به ریاضیات خود مطمئن بودند و در ترافیک همیشگی بزرگراه شماره ۱۰۱ که به «سیلیکون ولی» منتهی میشود، گیر میکردند، میتوانستند وقت خود را با تامل در بیلبوردی که روی آن یک مسئله ریاضی نوشته شده بود، بگذرانند.
کسانی که میتوانستند عدد موردنظر سؤالکننده را دریابند، در واقع مبنای یک الگوریتم طبیعی را مییافتند. تعداد کسانی که روی این معما کار کردند و از عهده حل آن برآمدند، به وبسایتی رهنمون شدند تا مسئلهای دیگر را حل کنند و پس از حل این معما هم، صفحهای دیگر به روی آنها گشوده میشد که از آنها میخواست تا مشخصات و سوابق کاری خود را ارسال کنند. اگر بیلبوردی میتوانست روح یک شرکت را به تصویر بکشد، همین بیلبورد بود، زیرا آگهیدهنده ناشناس شرکت گوگل بود که محصول اصلی و مهم آن محبوبترین موتور جستوجوی اینترنتی در جهان است. با این شوخی جسورانه، با اشتغالات ذهنی ریاضی، سادگی و این اعتقاد مبتکرانه که گوگل منزلگاه نوابغ است، بیلبورد از شرکتی سخن میگفت که فکر میکند جایگاه درست و بهحقی را بهعنوان رهبر و پیشروی صنعت فناوری بهدست آورده است، موقعیتی که در ۱۵ سال گذشته، مایکروسافت اشغال کرده بود.
لحن بیلبورد گوگلی بود، چیزی که کارفرماهای گوگل علاقه دارند، بگویند. سخنگوی شرکت میگوید که این صفت «گوگلی»، جهان وطنی، تواضع، تفاوت و تشخیص متعادلی را به ذهن متبادر میکند. نمایشی مناسب و زیبا از گوگلی بودن «googly–ness» که در سخنرانیهای امسال در لاسوگاس اجرا شد درحالی که روسای دیگر شرکتهای فناوری به جایگاه سخنرانی در میان هیاهوی موسیقی راک و رقص نور وارد میشوند، گوگل کنسرت براندنبورگ شماره سه از باخ را پخش کرد، تا روسای شرکت به جایگاه وارد شوند. بیلبورد از این جهت گوگلی بوده، یعنی مانند صفحه اصلی گوگل، بهلحاظ بصری بهطور کامل ساده بود چنانکه مراجعهکنندگان را درباره محتوای پیچیده آن به اشتباه میاندازد، یا اینکه، برای بیگانگان "گوگلی بودن"، به معنای آرزویی جسورانه و یک ماموریت است که شما را به پیشرفت جهان و یکی دانستن جهل با فضیلت فرا میخواند، عارضه اصلی این طرز فکر که در بیلبورد نشان داده شده است، بزرگ دانستن ریاضیات است.
گوگل پیوسته درحال طرح جناسهای عددی و معماهای ریاضی است. وقتی آنها در سال ۲۰۰۴ اسناد مربوط بازار سهام را پر میکردند، گفتند که آنها میخواهند ۸۲۸/۲۸۱/۷۱۸/۲ دلار سود بهدست بیاورند که برابر با e میلیارد دلار است.
علاقه به ریاضیات در گوگل، شاید از علاقه موسسان آن سرگئی برین و لری پیج ناشی میشود. برین که در روسیه متولد شده است پسر استاد آمار است و مادرش هم برای ناسا کار میکند و والدین لری پیج هر دو معلم رایانه هستند.
راز موفقیت گوگل که آن را محبوبترین موتور جستوجو در جهان ساخته است، درک این موضوع است که بینظمی در اینترنت یک نظم ضمنی ریاضی دارد. لری پیج و سرگئی برین با شمارش، تنظیم و ارزیابی ساختارهای ارتباطی توانستند نتایج جستوجو را به هم مربوط و نزدیک کنند، کاری که هیچ موتور جستوجوی دیگری نتوانسته بود انجام دهد.
تاکنون آنها این برتری را حفظ کردهاند. دانیل سولیوان، دبیر خبرنامه صنعتی آنلاین، گوگل را در صدر بهترین موتورهای جستوجو قرار داده است، پس از گوگل، یاهو (yahoo)، اسک (ASK) و MSN مایکروسافت در رتبههای دوم تا چهارم قرار دارند.
تعداد بازدیدکنندههای گوگل بهطور نسبی هر ماه نسبت به سال گذشته در همان ماه افزایش پیدا میکنند. به استثنای AOL که از ورودی اینترنتی مانند فناوری جستوجوی گوگل استفاده میکند، در ماه مارس گوگل میزبان نیمی از کل جستوجوگران اینترنتی بوده است، سهم گوگل به استثنای AOL از کل جستوجوگران ۴۳ درصد بود.
مهارت و توانایی ریاضی دلیل نیمی از موفقیتهای گوگل است: توانایی تبدیل همه جستوجوها به پول. برعکس شرکتهای نرمافزاری مانند مایکروسافت که بخش اعظم درآمد آن از محل لیسانس است،
گوگل در وهله اول یک بنگاه تبلیغاتی محسوب میشود. او آگهیهای تبلیغاتی معمولی نمیفروشد. بلکه گوگل یک ژانر تبلیغاتی جدید و کارا بهنام "پرداخت به ازای هر کلیک" ابداع کرده است. گوگل یک متن کوچک تبلیغاتی روی صفحات نتایج جستوجو قرار داده است، اما آگهیدهندگان فقط زمانی پول برای آن پرداخت میکنند که بازدیدکنندگان و کاربران اینترنتی بهطور حتم روی آن متن کلیک کرده باشند و وارد آدرس آنها شده باشند. این سیستم روی صفحات نتایج جستوجو تا بهحال خوب کار کرده و نیمی از درآمد گوگل را تامین کرده است، زیرا کلمات اصلی کاربران به گوگل اجازه میدهد تا آگهیهای مناسب و مربوط به آن را روی صفحه قرار دهد.
اما در عین حال این سیستم روی دیگر صفحات وب مانند بلاگها و مقالات روزنامه هم که بهعنوان بخشی از شبکه گوگل امضا میشوند، جواب داده است.
▪ آنها این گونه رشد کردند
Keith H. Hammonds در مارچ ۲۰۰۳ در نشریه Fast ، ۵ اصل مهم در پشت صحنه فعالیتهای گوگل را در ارتقای کسب و کار در دنیای دیجیتال، با عنوان " آنها ، این گونه رشد کردند "، این چنین معرفی می کند:
▪ قانون شماره یک: به کاربران بستگی دارد
در گوگل قانون مهمی وجود دارد، اگر ایدهای در سر داری که باعث بهبود نتیجه کار کاربران میشود، به ایدهات جامه عمل بپوشان. به استناد برخی برآوردها، گوگل میزبان سه چهارم جستوجوهای وب است. اما از آنجا که کامل نیست، تسلطش بهاندازه کافی خوب نیست.
به همین دلیل گوگل باید تفسیر درستی از جستوجوی کاربران ترک و فنلاندی خود داشته باشد، زبان آنهایی که عبارات جست و جویشان بیشتر به جملات شبیه است، و یا در زبان ژاپنی که بین کلمات هیچ فاصلهای وجود ندارد. گوگل نه تنها باید معنی تک تک کلمات جستوجو شده را درک کند، که ارتباط بین این کلمات با دیگر کلمات و ویژگی آن کلمات را به عنوان یک شیئ در صفحات وب نیز باید برای گوگل روشن شود. برای نمونه صفحاتی که عبارت جستوجو را به صورت پررنگ (bold) یا در گوشه بالا سمت راست نشان میدهند در لیست نتابج گوگل بالاتر از صفحاتی قرار خواهند گرفت که به آن اندازه، کلمه کلیدی را نمایان نکرده است.
گوگل هنوز یک محصول دارد و آن موتور جستوجویش است. افراد برای جستوجو در وب به گوگل سر می زنند، و هدف اصلی از صفحات اینترنتی این پایگاه آن است که مطمئن شود که کاربرانش از جستوجو دور نیافتادهاند. گوگل آنچه را که مردم مایل نیستند، به آنها نشان نمیدهد، چون در دراز مدت باعث شکست تجاری آنها خواهد شد.
گوگل خود را به شیوه سنتی در معرض فروش قرار نمیدهد. در عوض، گوگل مشاهده می کند و می شنود. گوگل ارقام ترافیک جستوجوها را مشاهده می کند و ایمیلهای رسیده را می خواند. در واقع، ده کارمند تمام وقت در گوگل مشغول خواندن ایمیلهای رسیده از طرف کاربران هستند، و آنها را به کارکنان مناسبی از گوگل ارجاع میدهند یا خود، به آنها پاسخ میدهد. مونیکا هنزینگر، مدیر بخش تحقیقات گوگل می گوید: "تقریبا همه به بازخوردهای مخاطبان دسترسی دارند. ما همه میدانیم که بخشهای مشکل ساز که کاربران از آنها گلایه دارند کدامند.
نتیجه این که، گوگل از چنین ادراک منحصر به فردی که از مخاطبان خود دارد و نیز از صداقت و مخصوص خود خرسند است. گوگل کار برجستهای را مدیریت کرده است : به مزاق کاربران حرفهای خوگرفته به اینترنت خوش آمدن ، بدون آنکه گوگل کاربران مبتدی را از دست بدهد. گوگل حتی رفتار کاری کاربرانی را که عباراتی چون " amazon.com" را برای دسترسی به سایت Amazon.com جستوجو می کنند، دوست دارد و به کار آنها کنجکاو است. چون، همه چیز به کار کاربران گوگل، بستگی دارد.
گوگل میداند که چگونه کاری کند تا کاربران حرفهای احساس خوبی داشته باشند". گوگل این کار را از ابتدای فعالیتش انجام داده است، هنگامی که لری و سرگئی، تکنولوژی گوگل را عرضه کردند. آنها از کاربران حرفهای دعوت به عمل آوردند و به آنها احساسی بخشیدند که گویی در جای مخصوصی هستند.
▪ قانون شماره دو: دنیا آزمایشگاه تحقیقاتی شماست
تفکر کار آزمایشگاهی در گوگل، به یک فرهنگ تمام عیار تبدیل شده و این فرهنگ، خود راز موفقیتهای گوگل را به همراه داشته است. پروژههای آزمایشگاهی در قالب تیمهای کوچک با پشتیبانهای قوی، بهترین مسیر بالندگی را برای این شرکت به همراه داشته است. شعار " دنیا آزمایشگاه تحقیقاتی شما است" ، نشان میدهد که رهبران گوگل، سناریوی جهانی و واحدی برای استفاده از پتانسیل مادی و معنوی کشورهای مختلف جهان برای پیش برد طرحهای آزمایشگاهی، دارند.
▪ قانون شماره سه: شکست پل پیروزی است و شکست بزرگ، پیروزی چشمگیر را به دنبال دارد
لابراتوآرها بازتابی از یک عادت اشتراکی بین گوگل و کاربرانش است که اجازه میدهند تا یک محصول، قبل از عرضه نهایی، به تست جهانی گذاشته شود. این فرهنگ، در بسیاری از شرکتهای موفق دنیای دیجیتال، مانند یاهو و مایکروسافت نیز دیده میشود. با این رهیافت، مردم متوجه میشوند که هر چیزی که گوگل برای مشاهده می گذارد، موفق نیست. با این سناریو، کاربران متوجه میشوند که همیشه، در بخشی از روند کاری مطالعاتی و تحقیقاتی گوگل، برای آنها سکانسهایی! در نظر گرفته شده است. آنها آزادند تا به گوگل اطلاع دهند که چه چیزی عالی است، چه چیزی نه، و چه چیزی ممکن است که بهتر کار کند.
اکثر قریب به اتفاق سرویسهای گوگل، یک نشانی پست الکترونیک را برای ارتباط فوری مخاطبان سرویس مورد نظر، با مسئولان تیم توسعه دهنده بخش مربوطه، ارائه و در دسترس کاربران قرار داده است.
در تجارت جستوجو، شکست اجتناب ناپذیر است و این شکست در محدودهای خاص است. یک جستوجوگر وب، حتی مثل گوگل، همیشه آنچه را که شما به دنبالش هستید را عرضه نمی کند. این نقص است، و این نقص، هم اجازه میدهد و هم مستلزم شکست است. و شکست پل پیروزی است.
اما شکستهای خوب، بهتر هم هستند. شکستهای خوب دو ویژگی دارند.
اولا شما میدانید که چرا شکست خورده اید، و شما چیزی دارید تا در پروژه ی بعدی تان به کار ببندید." وقتی گوگل آزمایش کرد که تصویر کوچکی از صفحه وب را در کنار نتایج جستوجو نمایش دهد، تاثیر این تصاویر بر زمان بارگذاری صفحات مشاهده شد. به همین دلیل است که در کل، گوگل حاوی تصاویر کمی است و حتی از تبلیغات تصویری در آن خبری نیست. ثانیا شکستهای خوب سریع هم هستند.
▪ قانون شماره چهار: افراد شاخص توانایی مدیریت خویش را دارند
گوگل بیش از هر چیز روی استخدام کردن نیروهای زبده، وقت می گذارد. گوگل، روزانه صدها رزومه از افرادی که مایلند در گوگل استخدام شوند، دریافت می کند. گوگل دو دسته از مهندسان را استخدام می کند، هر دوی آن دسته با هدف رسیدن به هنر شکست خوردن سریع استخدام میشوند. اولا، گوگل به دنبال افراد خطر طلب جوان است. وین روزینگ، معاون مهندسی گوگل می گوید: ما به دنبال افراد باهوش هستیم. افراد باهوشی که کارهای خارق العادهای خارج از کارشان انجام دهند، چیزی فراتر از مسیر تکراری. اما همچنین گوگل ستارهها را هم اجاره می کند، افراد دارای درجه دکترا از برنامههای علمی-کامپیوتری و لابراتوآرهای تحقیقاتی. برایان دیویسن، استاد دستیار در دانشگاه لیهای و محقق برجسته می گوید: "به طور مداوم گوگل برنامه ریزی کرده است تا ۹۰ درصد از متخصصان موتورهای جستوجو را در جهان استخدام کند ". افراد دارای درجه دکترا (PhD) جزو انتخابهای گوگل هستند. آنها افرادی هستند که بهاندازه کافی اطلاعات دارند برای اینکه به هدف بزنند. قبل از اینکه از موضوع دور شوند.
▪ قانون شماره پنج: حضور کاربران به معنی کسب درآمد است
گوگل، واحدی به عنوان برنامه ریزی استراتژیک ندارد. رئیس اجرایی (CEO)، اریک اشمیت حکم نکرده است که تکنولوژیهای مهندسانش باید در محصولاتی که عرضه می کنند وجود داشته باشد. نوآوری در گوگل همچون تکنولوژی جستوجو، دموکراتیک است. هرچه ایدهای بیشتر باشد، کشش بیشتری داشته و از شانس بالاتری برخوردار خواهد بود.
در دسامبر ۲۰۰۱، کریشنا بهارات یکی از محققان گوگل یک ایمیل داخلی را بین اعضای گوگل ارسال نمود و از آنها درخواست کرد تا اولین نسخه از سرویس پویای خبری اش را مشاهده کنند.
بهارات یک موتور داخلی نوشته بود که هر ساعت به ۲۰ منبع خبری سر می زد، و به طور اتوماتیک آخرین خبرها را در موضوعات خواسته شده ، همچون یک ویراستار سریع، جمع آوری می نمود. در گوگل، این ایده مورد توجه قرار گرفت. مخصوصا، ماریسا مایر، یک مهندس جوان به این ایده علاقهمند شد و به عنوان مدیر پروژه قرار گرفت.
مایر، بهارات را با یک تیم مهندسی مرتبط کرد و در عرض یک ماه و نیم، گوگل در سایت خود یک نسخه تقویت شده از دموی مبتنی بر متن (text-base) را ارائه داد، که حالا با نام اخبار گوگل (Google News) شناخته میشود و به ۱۵۵ منبع خبری و یک موتور جستوجو مجهز شده است. این سرویس خلاقانه در نشانی news.google.com قرار دارد. در عرض سه هفته پس از عرضه روی سایت، این سرویس ۷۰ هزار کاربر را در روز جذب خود نمود. اکنون این سرویس گوگل، در زمره مشهورترین سرویسهای خبری آنلاین پر مخاطب اینترنت است.
یک دلیل که گوگل نوآوریهای خود را در معرض عمومی قرار میدهد این است که ایرادات را به سرعت شناسایی کند. دلیل دیگر آن است که برندهها را پیدا کند. برای بهارات و مایر، آن ۷۰ هزار کاربر مقدمات لازم را برای ساختن بخش خبری در گوگل میسر کردند. مایر می گوید: "یک آزمایش عمومی یه شما کمک می کند که سریع تر گام بردارید، اگر این موضوع کارگر افتد، یک میل و علاقه داخلی در شما ایجاد می کند. و باعث میشود تا افراد به نقایص و مشکلات بیاندیشند."
به زودی، مایر، دستهای از مهندسان را برای افزودن حجم اخبار رهبری کرد. آنها منابع خبری را تا ۴ هزار منبع توسعه دادند و مدت زمان به روز رسانی را از یک ساعت، به روز رسانی مداوم تبدیل نمودند. آنها موتوری را برنامهنویسی کردند که بهاندازه کافی قدرتمند بود تا از حجمی که ۵ برابر بزرگتر بود از حجم اولیه پشتیبانی کند.
آیا بخش خبری گوگل یک محصول حقیقی است؟ نه کاملا. صفحه اصلی اش هنوز هم دارای نشان بتا (Beta) است تا زمانی خاص که گوگل تعیین می کند.
خط مشی موثر شرکت برای اختراع، برخی از استفاده کننده گان را آزار میدهد. دنی سولیوان، ویراستار مجله سرچ انجین واچ (Search Engine Watch) و مفسر با نفوذ می گوید:
"گوگل مخترعی بزرگ است. آنها به عرضه محصولات عالی خود ادامه میدهند. اما گوگل نیوز (بخش خبری گوگل) از تصمیم یک مهندس برای دسترسی به اخبار بوجود آمد و حالا گوگل نمیداند که چطور از این محصول کسب درآمد کند."
سولیوان به نکته مهمی اشاره کرد: در برخی موارد، تمام این محصول عالی باید سودی را بدست آورد و این یک موضوع اخلاقی مهم، بعد از انفجار داتکام بود: "پول درآوردن از چشمها" تولید کردند به ایجاد معنی "انداختن پول درون گودال" هنگامی که مایر بحث می کند که "ترافیک به ما این فرصت را خواهد داد تا بدانیم" آیا اخبار یک موفقیت است، او این عبارت طولانی را می گوید که حالا هیئت رئیسههای بیکار که گمان می کنند که آنها چرخه تجارت را اهلی کردهاند.
اما در گوگل ایجاد و دنبال کردن ترافیک برای سایت، احساس خوبی در انسان ایجاد می کند و به فرهنگ شرکت نزدیک است و این منطق عملیاتی را در نظر بگیرید که: برای ۱۸ ماه اول، گوگل از موتور جستوجوی خود حتی یک پنی هم درآمد نداشت و تنها پس از آن بود که گوگل از یک فناوری عالی به یک فناوری عالی با تعداد محاطبان زیاد تبدیل شد.
گوگل قادر بود تا آن ترافیک را در راههایی که هم مبتکرانه و هم کاملا هماهنگ به نظر بیاید، بسته بندی کند. سرویس جستوجو، رایگان باقی می ماند ، اما گوگل برای نمونه، تعداد زیادی از تبلیغات را برای کلمات کلیدی خاص فروخت. ( هیچ متعجب کننده نیست که، تبلیع سایت فست کمپانی (Fast Company)، در هنگامی که پرس و جوهای حاوی fast company جستوجو میشود در کادر تبلیغاتی دیده میشود.)
تبلیغ دهندهها تنها یک تعرفه خاص ، یا حتی هزینهای برای هر هزاربار نمایش را پرداخت نمی کردند. بلکه آنها روی شرایط جستوجو پیشنهاد قیمت می کنند. هرچه بیشتر یک تبلیغ دهنده بپردازد، به همان میزان تبلیغش بیشتر نمایش داده میشود. اما اگر بر روی آگهی کلیکی زده نشد، بدون توجه به مقدار پیشنهاد قیمتش، رتبه اش در طول زمان کم میشود. اگر یک تبلیغ مصرانه نامربوط باشد، گوگل آنرا حذف می کند: کارایی برای تبلبغ دهنده ندارد، خواست کاربران را در بر ندارد و از ظرفیتهای سیستم می کاهد.
این همانطوری است که در گوگل است. گوگل نیوز مخاطبان را جذب می کند در بین کارکنان آقای بهارات، پس پرش برای دامین عمومی ایجاد می کند. اگر کاربران کافی آنرا دوست داشته باشند، با تبلیغ کنندگان قدرت واقعی خواهد داشت و ترافیک برای تبلیغ کنندگان، حتی ترافیک بیشتری برای تبلیغ دهندگان ایجاد می کند.
پس بله، مایر یک استراتژی درآمدی داشت. یکی از ژانویه ۲۰۰۲، پیش از آنکه اولین نسخه گوگل نیوز عمومیشود. او نمی گوید که این استراتژی چیست، اما اگر این بخش از سایت به اندازه کافی مخاطب جلب کند، گوگل مسلما کاری برای تبلیغاتش انجام میدهد و احتمالا سرویس را به پورتالها و دیگر سایتهای تجاری، بفروش خواهد رساند، درست مانند کاری که با موتور جستوجوی خود انجام داد. (هربار که لوگوی گوگل را در یک سایت می بینید، آن سایت حدودا ۲۵ هزار دلار در سال برای خدمات جستوجو به گوگل می پردازد.) مایر می گوید: "اما ما هیچ عجلهای نداریم. ما بر آن متمرکز شده اینم تا گوگل نیوز را یک کالای عالی کنیم، تا اینکه متوجه شویم که آیا کالا کشش دارد یا نه، هیچ عجلهای برای اجرای برنامههای درآمدی نیست." در واقع این مسئله نشان میدهد که رفتار سازمانی گوگل برای توسعه سرویسهایش، با توابع اقتصادی مثل نرخ نهایی مصرف MRC(Marginal Rate to Consume) نیز همراه است.
مایر می گوید: "شعار ما این است، هیچ چیزی مانند موفقیت و شکست روی شبکه نیست." به عبارت دیگر، اگر کاربران برنده شوند، آنگاه گوگل برنده است. یک دموکراسی دراز مدت. به هر حال، یک عامل مهم در پیروزی گوگل و سناریوی پشت پرده آن، تمایل شرکت به شکست است
● کلام آخر
پیشرفت فقط با برنامهنویسان قوی حاصل نمیشود.هاستینگ خوب و دامنه خوب و پول، تضمین هیچ موفقیتی نیست. کارآفرینان جوان ایرانی اگر می خواهند در وب حرفهایی برای گفتن داشته باشند، باید با مدیریت سنتی، بازاریابی سنتی، کسب و کار به شیوه سنتی و مسائلی از این دست به خوبی آشنا باشند. اینها، زمینههای یک کسب و کار دیجیتالی موفق است که گوگل، آنها را به دنیا می آموزد. طریقه برخورد با منابع انسانی، هدایت صحیح آنها و استفاده از نبوغ افراد نابغه، مختصات حرکت یک سازمان دیجیتالی موفق را تشکیل میدهد. البته نباید انتظار داشت که دانشگاه همه این مسائل را به ما بیاموزد!
کارمندیابی یکی از مهمترین مسائل در ضریب اثر بخشی فعالیت فعالان صنعت دیجیتال در دهه اخیر شمرده میشود. هیچ شرکت موفقی بدون دستیابی به کارمندان موثر و موفق ، گوی سبقت را از رقبا نگرفته است.
مسئله کارمندیابی به همین دلیل، از مهمترین فاکتورهای توسعه کسب و کار و از ظریفترین شاخصهای اثر بخشی رهبری در سازمان دیجیتالی گوگل به شمار میرود. همان طور که در متون مدیریتی میخوانیم: کارمندیابی فرایندی است که توسط آن، افرادی که به نظر میرسد توانایی بالقوهای برای عضویت در سازمان و انجام دادن وظایف محول را دارند، شناسایی میگردند و موجبات جذب آنها توسط سازمان فراهم میشود.
کارمندیابی فرایند واسطهای است. یعنی متقاضی شغل و کارفرمایان، برای نخستین بار با یکدیگر روبرو میشوند تا طی فرایند(انتخاب-گزینش) توانایی واقعی آنها برای احراز شغل در سازمان تعیین گردد. کارمندیابی باید به گونهای باشد که تعداد زیادی از داوطلبان واجد شرایط، متقاضی شغل شوند.
فرآیند کارمندیابی در گوگل، فرآیندی بر اساس رفتارهای سیستمهای باز است. سیستمهای باز، سیستمهایی هستند که خروجی آنها، ورودی عنصر دیگری است و میتوان برای آن مرز در نظر گرفت. یعنی با انتخاب کارمند در یک سیستم باز، میتوان انتظار داشت که با انتخاب صحیح، قابلیت تصحیح، ترمیم و غنی سازی گروههای شغلی دیگر نیز با انتخاب درست یک کارمند، تامین میشود.
کارمندیابی موثر، سینرژی گوگل را به طور فزایندهای افزایش داده است و این افزایش، عاملی مهم در موفقیت این شرکت در یک دهه اخیر قلمداد میشود. به جز برخی از اعلانهای شغلی مستقیم که گوگل برای پر کردن ظرفیتهای شغلی خود در سایت ارائه میدهد، برخی از روشهای کارمندیابی رهبران گوگل با سایر رقبای آنها در صنعت دیجیتال متفاوت است. مثلا، سالانه مسابقهای را تحت عنوان مسابقه code jam ترتیب میدهند و از علاقهمندان به برنامهنویسی و طراحی زیرساختهای دیجیتالی از سراسر جهان درخواست میکنند تا در مورد برخی از مسائل مطرح شده، پاسخهایی را کسب کنند و برای گوگل ارسال کنند.
پاسخها در فرآیندی پردازش و در نهایت، جایزه ۲۰ هزار دلاری سالانه گوگل، به برنده این مجموعه پرسشها، اعطا میشود. برنده یا برندگان این جایزه، مستقیما به استخدام گوگل پذیرفته میشوند.
راه جالب دیگری که این شرکت به آن اخیرا روی آورده است، تقریبا به همین شکل قبلی است. آنها پرسشهایی را در اینترنت مطرح میکنند که علاقهمندان میبایست برای طی کردن روند استخدامی خود، پاسخهایی را برای آنها پیدا کنند. سپس، گروههای پاسخ دهنده صحیح، دعوت میشوند تا در یک امتحانی مثل امتحان GMAT یا هوش تحصیلی، شرکت کنند. افراد موفق در این آزمونها که معمولا الکترونیکی نیز برگزار میشود، به دفاتر نمایندگی گوگل در کشورهای مختلف دعوت میشوند و توسط مدیران منابع انسانی گوگل، مصاحبه میشوند. پذیرفته شدگان در این مصاحبه، کارمندان آینده گوگل به شمار میروند. معمولا نخبهترین افراد جوامع در این مصاحبههای پذیرفته و در در این فرآیند پیچیده، قبول میشوند. اگر شما متقاضی شغل مدیریت امور نرمافزاری در فلان دفتر گوگل باشید، باید یک فرد محقق، خلاق و نوآور باشید تا بتوانید به پرسشهای ریاضی و روان شناسی و کامپیوتری مطرح شده گوگل، پاسخ دهید. البته برای بزرگان صنعت دیجیتال، ارزش یک مهندس متوسطی که بتواند خوب فکر کند و اهتمام به خلاقیت داشته باشد، بسیار بیشتر از یک استاد برنامهنویسی تک بعدی است! بیل گیتس، یک بار نفر اول دوره فوق لیسانس کامیپوتر دانشگاه هاروارد آمریکا را که یک نابغه در حل مسائل رایانهای و ریاضی بود، فقط به خاطر آن که او نتوانست به پرسش: «تعداد پمپ بنزینهای ایالات متحده آمریکا چقدر است؟» پاسخ دهد را در گزینش استخدامی رد کرد!! چرا که این نابغه در هنگام پاسخ دهی به این سوال، قبل از این که به جواب نمیدانم بسنده کند، باید کمی تحلیل ذهنی داشته باشد و برای مسائل فوری و غیرقابل پیشبینی، در فکر راه حل و یافتن عواملی موثر در یافت پاسخ باشد.
چنین افرادی را سازمانهای دیجیتالی بزرگ نیازمند هستند. چرا که همیشه کارمندان مستعد، باید منتظر مسائل غیرقابل پیشبینی در فرآیندهای کاری باشند که پاسخ دهی سریع و با حداقل هزینه، برای سازمانها مهم است.
رویکرد سازمانهای جدید به استخدام چنین منابع انسانی باهوش و علاقهمند و خلاق، روز به روز در حال افزایش است. شاید عدم رویکرد استخدام رسمی ۳۰ ساله، یکی از دلایل رویکرد جدید شرکتها به در اختیار داشتن نیروهای خبره است و نه نیروهایی که به روش ثابتی عادت کردهاند و ارزش افزوده سازمان را کاهش میدهند. البته بنیادهای حمایت از کارگر، این برداشت را که منجر به استخدامهای موقت و فرصت سازی کامل به نفع کارفرما و به ضرر کارگران میشود را محکوم میکنند. اما به هر حال، باید برای ارتقای خلاقیت در سازمان ها ، چند منظوره فکر و عمل کرد.
رهبری گوگل، فرآیند کارمندیابی را مقولهای حساس میداند و در استخدام افراد در سطوح مختلف سازمانی، متغیرهای زیادی را در خرده سیستمهای استخدامی خود لحاظ میکند. چرا که کارمندهای شرکت می بایست براساس ماموریت شرکت، در گروهها و تیمهای غیرمتمرکز فعالیت کرده و از این رو، در قالب مدیریت ماتریسی پروژههای شرکت بیشترین کارایی را از خود بروز دهند.
روند پاداش دهی به کارمندان موفق هم، بر خلاف سازمانهای سنتی که بیشتر بر اساس مرخصی ساعتی-روزانه یا پاداشهای نقدی اندک است، با پاداشهای سهامی یا ارتقای جایگاه شغلی و استفاده از بنهای کارگری چند منظوره و متنوع، مبتنی شده است.
شمار زیادی از کارمندان گوگل پس از ورود گوگل به بازار بورس آمریکا، به ثروتهای زیادی دست یافتند. اگر قرار بود پاداش آنها، عوامل سنتی در سازمانهای امروزی بیشتر باشد، چنین درآمدی برای آنها فقط در خیالات میتوانست سیر کند. جنبه عملی به خود نمی گرفت. توجه به سیستمهای کارمندیابی گوگل در رهبری سازمان دیجیتالی گوگل، مقوله مهمی است که فعالان صنعت دیجیتال در کشور و حتی سازمانهای سنتی که هنوز تجربه ورود به این عرصه را درک نکردهاند، بهتر است بخشی از فرآیند استخدامی خود را از این راه، دریافت کنند.
به هر حال، همیشه بهترین انتخاب، از طریق آزمونهای علمی و تخصصی چند ساعتی حاصل نمیشود. بقای سازمانها در دنیای کسب و کار پرشتاب و متغیر امروزی، کارکنانی با خصیصههای تعریف شده جدید را طلب میکند که باید به آن اهمیت داد.
گونه دیگری از این سیستم کارمندیابی نیز بر اساس مسابقات سالانه کد جم گوگل است. برنامهریزان حاضر در این مسابقات باید تلاش کنند مشکلات نرمافزار آنلاین را زودتر از یکدیگر حل کنند.
تعداد ۱۰۰ نابغه نهایی انتخاب شده در این مسابقات با هزینه گوگل به نیویورک عازم خواهند شد تا در مسابقات قهرمانی code jam در ماه اکتبر هر سال شرکت کنند؛ این مسابقات فرصتی بسیار مناسب برای سریعترین و مستعدترین متخصصان رایانه در جهان است تا در سطحی بینالمللی با یکدیگر رقابت کنند.
فینالیستهای این مسابقات به ترتیب ردهبندی، ۱۵۵ هزار تا ۱۰ هزار دلار جایزه دریافت خواهند کرد؛ ثبتنام برای این مسابقات تا شروع دور انتخابی یعنی پنجم سپتامبر ادامه خواهد داشت.
در چند سال اخیر، بیش از ۱۴ هزار نفر از ۲۲ کشور در مسابقات code jam گوگل شرکت کردهاند که شماری از این نوابع، به غول موتورهای جستوجوی وب، دعوت به کار میشوند. این وضعیت، بهترین راه کارمندیابی برای جذب افراد نخبه و خلاق و با انگیزه برای شرکتی مانند گوگل است.
▪ پشت صحنه گوگل
قطعا، پشت صحنه سناریوهایی که مغزهای گوگل از اوایل دهه نود میلادی تا کنون بر پایه آنها ، جهان دیجیتال را به تسخیر خود در آوردهاند، بهاندازه آگاهی از رفتار سازمانی این شرکت در خلق محصولات دیجیتالی، جذاب و خواندنی خواهد بود.
▪ اینها، عاشق ریاضیات هستند!
رانندگانی که به ریاضیات خود مطمئن بودند و در ترافیک همیشگی بزرگراه شماره ۱۰۱ که به «سیلیکون ولی» منتهی میشود، گیر میکردند، میتوانستند وقت خود را با تامل در بیلبوردی که روی آن یک مسئله ریاضی نوشته شده بود، بگذرانند.
کسانی که میتوانستند عدد موردنظر سؤالکننده را دریابند، در واقع مبنای یک الگوریتم طبیعی را مییافتند. تعداد کسانی که روی این معما کار کردند و از عهده حل آن برآمدند، به وبسایتی رهنمون شدند تا مسئلهای دیگر را حل کنند و پس از حل این معما هم، صفحهای دیگر به روی آنها گشوده میشد که از آنها میخواست تا مشخصات و سوابق کاری خود را ارسال کنند. اگر بیلبوردی میتوانست روح یک شرکت را به تصویر بکشد، همین بیلبورد بود، زیرا آگهیدهنده ناشناس شرکت گوگل بود که محصول اصلی و مهم آن محبوبترین موتور جستوجوی اینترنتی در جهان است. با این شوخی جسورانه، با اشتغالات ذهنی ریاضی، سادگی و این اعتقاد مبتکرانه که گوگل منزلگاه نوابغ است، بیلبورد از شرکتی سخن میگفت که فکر میکند جایگاه درست و بهحقی را بهعنوان رهبر و پیشروی صنعت فناوری بهدست آورده است، موقعیتی که در ۱۵ سال گذشته، مایکروسافت اشغال کرده بود.
لحن بیلبورد گوگلی بود، چیزی که کارفرماهای گوگل علاقه دارند، بگویند. سخنگوی شرکت میگوید که این صفت «گوگلی»، جهان وطنی، تواضع، تفاوت و تشخیص متعادلی را به ذهن متبادر میکند. نمایشی مناسب و زیبا از گوگلی بودن «googly–ness» که در سخنرانیهای امسال در لاسوگاس اجرا شد درحالی که روسای دیگر شرکتهای فناوری به جایگاه سخنرانی در میان هیاهوی موسیقی راک و رقص نور وارد میشوند، گوگل کنسرت براندنبورگ شماره سه از باخ را پخش کرد، تا روسای شرکت به جایگاه وارد شوند. بیلبورد از این جهت گوگلی بوده، یعنی مانند صفحه اصلی گوگل، بهلحاظ بصری بهطور کامل ساده بود چنانکه مراجعهکنندگان را درباره محتوای پیچیده آن به اشتباه میاندازد، یا اینکه، برای بیگانگان "گوگلی بودن"، به معنای آرزویی جسورانه و یک ماموریت است که شما را به پیشرفت جهان و یکی دانستن جهل با فضیلت فرا میخواند، عارضه اصلی این طرز فکر که در بیلبورد نشان داده شده است، بزرگ دانستن ریاضیات است.
گوگل پیوسته درحال طرح جناسهای عددی و معماهای ریاضی است. وقتی آنها در سال ۲۰۰۴ اسناد مربوط بازار سهام را پر میکردند، گفتند که آنها میخواهند ۸۲۸/۲۸۱/۷۱۸/۲ دلار سود بهدست بیاورند که برابر با e میلیارد دلار است.
علاقه به ریاضیات در گوگل، شاید از علاقه موسسان آن سرگئی برین و لری پیج ناشی میشود. برین که در روسیه متولد شده است پسر استاد آمار است و مادرش هم برای ناسا کار میکند و والدین لری پیج هر دو معلم رایانه هستند.
راز موفقیت گوگل که آن را محبوبترین موتور جستوجو در جهان ساخته است، درک این موضوع است که بینظمی در اینترنت یک نظم ضمنی ریاضی دارد. لری پیج و سرگئی برین با شمارش، تنظیم و ارزیابی ساختارهای ارتباطی توانستند نتایج جستوجو را به هم مربوط و نزدیک کنند، کاری که هیچ موتور جستوجوی دیگری نتوانسته بود انجام دهد.
تاکنون آنها این برتری را حفظ کردهاند. دانیل سولیوان، دبیر خبرنامه صنعتی آنلاین، گوگل را در صدر بهترین موتورهای جستوجو قرار داده است، پس از گوگل، یاهو (yahoo)، اسک (ASK) و MSN مایکروسافت در رتبههای دوم تا چهارم قرار دارند.
تعداد بازدیدکنندههای گوگل بهطور نسبی هر ماه نسبت به سال گذشته در همان ماه افزایش پیدا میکنند. به استثنای AOL که از ورودی اینترنتی مانند فناوری جستوجوی گوگل استفاده میکند، در ماه مارس گوگل میزبان نیمی از کل جستوجوگران اینترنتی بوده است، سهم گوگل به استثنای AOL از کل جستوجوگران ۴۳ درصد بود.
مهارت و توانایی ریاضی دلیل نیمی از موفقیتهای گوگل است: توانایی تبدیل همه جستوجوها به پول. برعکس شرکتهای نرمافزاری مانند مایکروسافت که بخش اعظم درآمد آن از محل لیسانس است،
گوگل در وهله اول یک بنگاه تبلیغاتی محسوب میشود. او آگهیهای تبلیغاتی معمولی نمیفروشد. بلکه گوگل یک ژانر تبلیغاتی جدید و کارا بهنام "پرداخت به ازای هر کلیک" ابداع کرده است. گوگل یک متن کوچک تبلیغاتی روی صفحات نتایج جستوجو قرار داده است، اما آگهیدهندگان فقط زمانی پول برای آن پرداخت میکنند که بازدیدکنندگان و کاربران اینترنتی بهطور حتم روی آن متن کلیک کرده باشند و وارد آدرس آنها شده باشند. این سیستم روی صفحات نتایج جستوجو تا بهحال خوب کار کرده و نیمی از درآمد گوگل را تامین کرده است، زیرا کلمات اصلی کاربران به گوگل اجازه میدهد تا آگهیهای مناسب و مربوط به آن را روی صفحه قرار دهد.
اما در عین حال این سیستم روی دیگر صفحات وب مانند بلاگها و مقالات روزنامه هم که بهعنوان بخشی از شبکه گوگل امضا میشوند، جواب داده است.
▪ آنها این گونه رشد کردند
Keith H. Hammonds در مارچ ۲۰۰۳ در نشریه Fast ، ۵ اصل مهم در پشت صحنه فعالیتهای گوگل را در ارتقای کسب و کار در دنیای دیجیتال، با عنوان " آنها ، این گونه رشد کردند "، این چنین معرفی می کند:
▪ قانون شماره یک: به کاربران بستگی دارد
در گوگل قانون مهمی وجود دارد، اگر ایدهای در سر داری که باعث بهبود نتیجه کار کاربران میشود، به ایدهات جامه عمل بپوشان. به استناد برخی برآوردها، گوگل میزبان سه چهارم جستوجوهای وب است. اما از آنجا که کامل نیست، تسلطش بهاندازه کافی خوب نیست.
به همین دلیل گوگل باید تفسیر درستی از جستوجوی کاربران ترک و فنلاندی خود داشته باشد، زبان آنهایی که عبارات جست و جویشان بیشتر به جملات شبیه است، و یا در زبان ژاپنی که بین کلمات هیچ فاصلهای وجود ندارد. گوگل نه تنها باید معنی تک تک کلمات جستوجو شده را درک کند، که ارتباط بین این کلمات با دیگر کلمات و ویژگی آن کلمات را به عنوان یک شیئ در صفحات وب نیز باید برای گوگل روشن شود. برای نمونه صفحاتی که عبارت جستوجو را به صورت پررنگ (bold) یا در گوشه بالا سمت راست نشان میدهند در لیست نتابج گوگل بالاتر از صفحاتی قرار خواهند گرفت که به آن اندازه، کلمه کلیدی را نمایان نکرده است.
گوگل هنوز یک محصول دارد و آن موتور جستوجویش است. افراد برای جستوجو در وب به گوگل سر می زنند، و هدف اصلی از صفحات اینترنتی این پایگاه آن است که مطمئن شود که کاربرانش از جستوجو دور نیافتادهاند. گوگل آنچه را که مردم مایل نیستند، به آنها نشان نمیدهد، چون در دراز مدت باعث شکست تجاری آنها خواهد شد.
گوگل خود را به شیوه سنتی در معرض فروش قرار نمیدهد. در عوض، گوگل مشاهده می کند و می شنود. گوگل ارقام ترافیک جستوجوها را مشاهده می کند و ایمیلهای رسیده را می خواند. در واقع، ده کارمند تمام وقت در گوگل مشغول خواندن ایمیلهای رسیده از طرف کاربران هستند، و آنها را به کارکنان مناسبی از گوگل ارجاع میدهند یا خود، به آنها پاسخ میدهد. مونیکا هنزینگر، مدیر بخش تحقیقات گوگل می گوید: "تقریبا همه به بازخوردهای مخاطبان دسترسی دارند. ما همه میدانیم که بخشهای مشکل ساز که کاربران از آنها گلایه دارند کدامند.
نتیجه این که، گوگل از چنین ادراک منحصر به فردی که از مخاطبان خود دارد و نیز از صداقت و مخصوص خود خرسند است. گوگل کار برجستهای را مدیریت کرده است : به مزاق کاربران حرفهای خوگرفته به اینترنت خوش آمدن ، بدون آنکه گوگل کاربران مبتدی را از دست بدهد. گوگل حتی رفتار کاری کاربرانی را که عباراتی چون " amazon.com" را برای دسترسی به سایت Amazon.com جستوجو می کنند، دوست دارد و به کار آنها کنجکاو است. چون، همه چیز به کار کاربران گوگل، بستگی دارد.
گوگل میداند که چگونه کاری کند تا کاربران حرفهای احساس خوبی داشته باشند". گوگل این کار را از ابتدای فعالیتش انجام داده است، هنگامی که لری و سرگئی، تکنولوژی گوگل را عرضه کردند. آنها از کاربران حرفهای دعوت به عمل آوردند و به آنها احساسی بخشیدند که گویی در جای مخصوصی هستند.
▪ قانون شماره دو: دنیا آزمایشگاه تحقیقاتی شماست
تفکر کار آزمایشگاهی در گوگل، به یک فرهنگ تمام عیار تبدیل شده و این فرهنگ، خود راز موفقیتهای گوگل را به همراه داشته است. پروژههای آزمایشگاهی در قالب تیمهای کوچک با پشتیبانهای قوی، بهترین مسیر بالندگی را برای این شرکت به همراه داشته است. شعار " دنیا آزمایشگاه تحقیقاتی شما است" ، نشان میدهد که رهبران گوگل، سناریوی جهانی و واحدی برای استفاده از پتانسیل مادی و معنوی کشورهای مختلف جهان برای پیش برد طرحهای آزمایشگاهی، دارند.
▪ قانون شماره سه: شکست پل پیروزی است و شکست بزرگ، پیروزی چشمگیر را به دنبال دارد
لابراتوآرها بازتابی از یک عادت اشتراکی بین گوگل و کاربرانش است که اجازه میدهند تا یک محصول، قبل از عرضه نهایی، به تست جهانی گذاشته شود. این فرهنگ، در بسیاری از شرکتهای موفق دنیای دیجیتال، مانند یاهو و مایکروسافت نیز دیده میشود. با این رهیافت، مردم متوجه میشوند که هر چیزی که گوگل برای مشاهده می گذارد، موفق نیست. با این سناریو، کاربران متوجه میشوند که همیشه، در بخشی از روند کاری مطالعاتی و تحقیقاتی گوگل، برای آنها سکانسهایی! در نظر گرفته شده است. آنها آزادند تا به گوگل اطلاع دهند که چه چیزی عالی است، چه چیزی نه، و چه چیزی ممکن است که بهتر کار کند.
اکثر قریب به اتفاق سرویسهای گوگل، یک نشانی پست الکترونیک را برای ارتباط فوری مخاطبان سرویس مورد نظر، با مسئولان تیم توسعه دهنده بخش مربوطه، ارائه و در دسترس کاربران قرار داده است.
در تجارت جستوجو، شکست اجتناب ناپذیر است و این شکست در محدودهای خاص است. یک جستوجوگر وب، حتی مثل گوگل، همیشه آنچه را که شما به دنبالش هستید را عرضه نمی کند. این نقص است، و این نقص، هم اجازه میدهد و هم مستلزم شکست است. و شکست پل پیروزی است.
اما شکستهای خوب، بهتر هم هستند. شکستهای خوب دو ویژگی دارند.
اولا شما میدانید که چرا شکست خورده اید، و شما چیزی دارید تا در پروژه ی بعدی تان به کار ببندید." وقتی گوگل آزمایش کرد که تصویر کوچکی از صفحه وب را در کنار نتایج جستوجو نمایش دهد، تاثیر این تصاویر بر زمان بارگذاری صفحات مشاهده شد. به همین دلیل است که در کل، گوگل حاوی تصاویر کمی است و حتی از تبلیغات تصویری در آن خبری نیست. ثانیا شکستهای خوب سریع هم هستند.
▪ قانون شماره چهار: افراد شاخص توانایی مدیریت خویش را دارند
گوگل بیش از هر چیز روی استخدام کردن نیروهای زبده، وقت می گذارد. گوگل، روزانه صدها رزومه از افرادی که مایلند در گوگل استخدام شوند، دریافت می کند. گوگل دو دسته از مهندسان را استخدام می کند، هر دوی آن دسته با هدف رسیدن به هنر شکست خوردن سریع استخدام میشوند. اولا، گوگل به دنبال افراد خطر طلب جوان است. وین روزینگ، معاون مهندسی گوگل می گوید: ما به دنبال افراد باهوش هستیم. افراد باهوشی که کارهای خارق العادهای خارج از کارشان انجام دهند، چیزی فراتر از مسیر تکراری. اما همچنین گوگل ستارهها را هم اجاره می کند، افراد دارای درجه دکترا از برنامههای علمی-کامپیوتری و لابراتوآرهای تحقیقاتی. برایان دیویسن، استاد دستیار در دانشگاه لیهای و محقق برجسته می گوید: "به طور مداوم گوگل برنامه ریزی کرده است تا ۹۰ درصد از متخصصان موتورهای جستوجو را در جهان استخدام کند ". افراد دارای درجه دکترا (PhD) جزو انتخابهای گوگل هستند. آنها افرادی هستند که بهاندازه کافی اطلاعات دارند برای اینکه به هدف بزنند. قبل از اینکه از موضوع دور شوند.
▪ قانون شماره پنج: حضور کاربران به معنی کسب درآمد است
گوگل، واحدی به عنوان برنامه ریزی استراتژیک ندارد. رئیس اجرایی (CEO)، اریک اشمیت حکم نکرده است که تکنولوژیهای مهندسانش باید در محصولاتی که عرضه می کنند وجود داشته باشد. نوآوری در گوگل همچون تکنولوژی جستوجو، دموکراتیک است. هرچه ایدهای بیشتر باشد، کشش بیشتری داشته و از شانس بالاتری برخوردار خواهد بود.
در دسامبر ۲۰۰۱، کریشنا بهارات یکی از محققان گوگل یک ایمیل داخلی را بین اعضای گوگل ارسال نمود و از آنها درخواست کرد تا اولین نسخه از سرویس پویای خبری اش را مشاهده کنند.
بهارات یک موتور داخلی نوشته بود که هر ساعت به ۲۰ منبع خبری سر می زد، و به طور اتوماتیک آخرین خبرها را در موضوعات خواسته شده ، همچون یک ویراستار سریع، جمع آوری می نمود. در گوگل، این ایده مورد توجه قرار گرفت. مخصوصا، ماریسا مایر، یک مهندس جوان به این ایده علاقهمند شد و به عنوان مدیر پروژه قرار گرفت.
مایر، بهارات را با یک تیم مهندسی مرتبط کرد و در عرض یک ماه و نیم، گوگل در سایت خود یک نسخه تقویت شده از دموی مبتنی بر متن (text-base) را ارائه داد، که حالا با نام اخبار گوگل (Google News) شناخته میشود و به ۱۵۵ منبع خبری و یک موتور جستوجو مجهز شده است. این سرویس خلاقانه در نشانی news.google.com قرار دارد. در عرض سه هفته پس از عرضه روی سایت، این سرویس ۷۰ هزار کاربر را در روز جذب خود نمود. اکنون این سرویس گوگل، در زمره مشهورترین سرویسهای خبری آنلاین پر مخاطب اینترنت است.
یک دلیل که گوگل نوآوریهای خود را در معرض عمومی قرار میدهد این است که ایرادات را به سرعت شناسایی کند. دلیل دیگر آن است که برندهها را پیدا کند. برای بهارات و مایر، آن ۷۰ هزار کاربر مقدمات لازم را برای ساختن بخش خبری در گوگل میسر کردند. مایر می گوید: "یک آزمایش عمومی یه شما کمک می کند که سریع تر گام بردارید، اگر این موضوع کارگر افتد، یک میل و علاقه داخلی در شما ایجاد می کند. و باعث میشود تا افراد به نقایص و مشکلات بیاندیشند."
به زودی، مایر، دستهای از مهندسان را برای افزودن حجم اخبار رهبری کرد. آنها منابع خبری را تا ۴ هزار منبع توسعه دادند و مدت زمان به روز رسانی را از یک ساعت، به روز رسانی مداوم تبدیل نمودند. آنها موتوری را برنامهنویسی کردند که بهاندازه کافی قدرتمند بود تا از حجمی که ۵ برابر بزرگتر بود از حجم اولیه پشتیبانی کند.
آیا بخش خبری گوگل یک محصول حقیقی است؟ نه کاملا. صفحه اصلی اش هنوز هم دارای نشان بتا (Beta) است تا زمانی خاص که گوگل تعیین می کند.
خط مشی موثر شرکت برای اختراع، برخی از استفاده کننده گان را آزار میدهد. دنی سولیوان، ویراستار مجله سرچ انجین واچ (Search Engine Watch) و مفسر با نفوذ می گوید:
"گوگل مخترعی بزرگ است. آنها به عرضه محصولات عالی خود ادامه میدهند. اما گوگل نیوز (بخش خبری گوگل) از تصمیم یک مهندس برای دسترسی به اخبار بوجود آمد و حالا گوگل نمیداند که چطور از این محصول کسب درآمد کند."
سولیوان به نکته مهمی اشاره کرد: در برخی موارد، تمام این محصول عالی باید سودی را بدست آورد و این یک موضوع اخلاقی مهم، بعد از انفجار داتکام بود: "پول درآوردن از چشمها" تولید کردند به ایجاد معنی "انداختن پول درون گودال" هنگامی که مایر بحث می کند که "ترافیک به ما این فرصت را خواهد داد تا بدانیم" آیا اخبار یک موفقیت است، او این عبارت طولانی را می گوید که حالا هیئت رئیسههای بیکار که گمان می کنند که آنها چرخه تجارت را اهلی کردهاند.
اما در گوگل ایجاد و دنبال کردن ترافیک برای سایت، احساس خوبی در انسان ایجاد می کند و به فرهنگ شرکت نزدیک است و این منطق عملیاتی را در نظر بگیرید که: برای ۱۸ ماه اول، گوگل از موتور جستوجوی خود حتی یک پنی هم درآمد نداشت و تنها پس از آن بود که گوگل از یک فناوری عالی به یک فناوری عالی با تعداد محاطبان زیاد تبدیل شد.
گوگل قادر بود تا آن ترافیک را در راههایی که هم مبتکرانه و هم کاملا هماهنگ به نظر بیاید، بسته بندی کند. سرویس جستوجو، رایگان باقی می ماند ، اما گوگل برای نمونه، تعداد زیادی از تبلیغات را برای کلمات کلیدی خاص فروخت. ( هیچ متعجب کننده نیست که، تبلیع سایت فست کمپانی (Fast Company)، در هنگامی که پرس و جوهای حاوی fast company جستوجو میشود در کادر تبلیغاتی دیده میشود.)
تبلیغ دهندهها تنها یک تعرفه خاص ، یا حتی هزینهای برای هر هزاربار نمایش را پرداخت نمی کردند. بلکه آنها روی شرایط جستوجو پیشنهاد قیمت می کنند. هرچه بیشتر یک تبلیغ دهنده بپردازد، به همان میزان تبلیغش بیشتر نمایش داده میشود. اما اگر بر روی آگهی کلیکی زده نشد، بدون توجه به مقدار پیشنهاد قیمتش، رتبه اش در طول زمان کم میشود. اگر یک تبلیغ مصرانه نامربوط باشد، گوگل آنرا حذف می کند: کارایی برای تبلبغ دهنده ندارد، خواست کاربران را در بر ندارد و از ظرفیتهای سیستم می کاهد.
این همانطوری است که در گوگل است. گوگل نیوز مخاطبان را جذب می کند در بین کارکنان آقای بهارات، پس پرش برای دامین عمومی ایجاد می کند. اگر کاربران کافی آنرا دوست داشته باشند، با تبلیغ کنندگان قدرت واقعی خواهد داشت و ترافیک برای تبلیغ کنندگان، حتی ترافیک بیشتری برای تبلیغ دهندگان ایجاد می کند.
پس بله، مایر یک استراتژی درآمدی داشت. یکی از ژانویه ۲۰۰۲، پیش از آنکه اولین نسخه گوگل نیوز عمومیشود. او نمی گوید که این استراتژی چیست، اما اگر این بخش از سایت به اندازه کافی مخاطب جلب کند، گوگل مسلما کاری برای تبلیغاتش انجام میدهد و احتمالا سرویس را به پورتالها و دیگر سایتهای تجاری، بفروش خواهد رساند، درست مانند کاری که با موتور جستوجوی خود انجام داد. (هربار که لوگوی گوگل را در یک سایت می بینید، آن سایت حدودا ۲۵ هزار دلار در سال برای خدمات جستوجو به گوگل می پردازد.) مایر می گوید: "اما ما هیچ عجلهای نداریم. ما بر آن متمرکز شده اینم تا گوگل نیوز را یک کالای عالی کنیم، تا اینکه متوجه شویم که آیا کالا کشش دارد یا نه، هیچ عجلهای برای اجرای برنامههای درآمدی نیست." در واقع این مسئله نشان میدهد که رفتار سازمانی گوگل برای توسعه سرویسهایش، با توابع اقتصادی مثل نرخ نهایی مصرف MRC(Marginal Rate to Consume) نیز همراه است.
مایر می گوید: "شعار ما این است، هیچ چیزی مانند موفقیت و شکست روی شبکه نیست." به عبارت دیگر، اگر کاربران برنده شوند، آنگاه گوگل برنده است. یک دموکراسی دراز مدت. به هر حال، یک عامل مهم در پیروزی گوگل و سناریوی پشت پرده آن، تمایل شرکت به شکست است
● کلام آخر
پیشرفت فقط با برنامهنویسان قوی حاصل نمیشود.هاستینگ خوب و دامنه خوب و پول، تضمین هیچ موفقیتی نیست. کارآفرینان جوان ایرانی اگر می خواهند در وب حرفهایی برای گفتن داشته باشند، باید با مدیریت سنتی، بازاریابی سنتی، کسب و کار به شیوه سنتی و مسائلی از این دست به خوبی آشنا باشند. اینها، زمینههای یک کسب و کار دیجیتالی موفق است که گوگل، آنها را به دنیا می آموزد. طریقه برخورد با منابع انسانی، هدایت صحیح آنها و استفاده از نبوغ افراد نابغه، مختصات حرکت یک سازمان دیجیتالی موفق را تشکیل میدهد. البته نباید انتظار داشت که دانشگاه همه این مسائل را به ما بیاموزد!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر