پشت صحنه گوگل، شما را با واقعیت های غیر فنی دنیای دیجیتال آگاه می کند. در این جا، به بررسی اجمالی سیستم های کارمند یابی جالب گوگل به همراه شیوه های کسب و کار در گوگل می پردازیم. امیداست وب مسترهای جوان ایرانی، تجربه های تئوری خوبی را با مطالعه موفقیت های بزرگان وب، کسب کنند.
۱) سیستم های کارمندیابی Google
کارمندیابی یکی از مهم ترین مسائل در ضریب اثر بخشی فعالیت فعالان صنعت دیجیتال در دهه اخیر شمرده می شود. هیچ شرکت موفقی بدون دستیابی به کارمندان مؤثر و موفق، گوی سبقت را از رقبا نگرفته است.
مسأله کارمندیابی به همین دلیل، از مهم ترین فاکتورهای توسعه کسب و کار و از ظریف ترین شاخص های اثربخشی رهبری در سازمان دیجیتالی گوگل به شمار می رود. همان طور که در متون مدیریتی می خوانیم: کارمند یابی فرآیندی است که توسط آن، افرادی که به نظر می رسند، توانایی بالقوه ای برای عضویت در سازمان و انجام دادن وظایف محول دارند، شناسایی می گردند و موجبات جذب آن ها توسط سازمان فراهم می شود. کارمندیابی فرایند واسطه ای است. یعنی متقاضی شغل و کارفرمایان، برای نخستین بار با یکدیگر روبرو می شوند تا طی فرآیند (انتخاب گزینش) توانایی واقعی آن ها برای احراز شغل در سازمان تعیین گردد. کارمندیابی باید به گونه ای باشد که تعداد زیادی از داوطلبان واجد شرایط، متقاضی شغل شوند. فرآیند کارمندیابی در گوگل، فرآیندی بر اساس رفتارهای سیستم های باز است. سیستم های باز، سیستم هایی هستند که خروجی آن ها، ورودی عنصر دیگری است و می توان برای آن مرز در نظر گرفت. یعنی با انتخاب کارمند در یک سیستم باز، می توان انتظار داشت که با انتخاب صحیح، قابلیت تصحیح، ترمیم و غنی سازی گروه های شغلی دیگر نیز با انتخاب درست یک کارمند، تأمین می شود. کارمندیابی موثر، کارایی گوگل را به طور فزاینده ای افزایش داده است و این افزایش، عاملی مهم در موفقیت این شرکت در یک دهه اخیر قلمداد می شود.
به جز برخی از اعلان های شغلی مستقیم که گوگل برای پر کردن ظرفیت های شغلی خود در سایت ارائه می دهد، برخی از روش های کارمندیابی رهبران گوگل با سایر رقبای ان ها در صنعت دیجیتال متفاوت است.
مثلاً، سالانه مسابقه ای را تحت عنوام مسابقه code jam ترتیب می دهند و از علاقمندان به برنامه نویسی و طراحی زیر ساخت های دیجیتالی از سراسر جهان درخواست می کنند تا در مورد برخی از مسائل مطرح شده، پاسخ هایی را کسب کنند و برای گوگل ارسال کنند. پاسخ ها در فرآیندی پردازش و در نهایت، جایزه ۲۰ هزار دلاری سالانه گوگل، به برنده این مجموعه پرسش ها، اعطا می شود. برنده یا برندگان این جایزه، مستقیماً به استخدام گوگل پذیرفته می شوند. راه جالب دیگری که این شرکت به آن اخیراً روی آورده است، تقریباً به همین شکل قبلی است. آن ها پرسش هایی را در اینترنت مطرح می کنند که علاقمندان می بایست برای طی کردن روند استخدامی خود، پاسخ هایی را برای آن ها پیدا کنند. سپس، گروه های پاسخ دهنده صحیح، دعوت می شوند تا در یک امتحانی مثل امتحان GMAT یا هوش تحصیلی، شرکت کنند. افراد موفق در این آزمون ها که معمولاً الکترونیکی نیز برگزار می شود، به دفاتر نمایندگی گوگل در کشورهای مختلف دعوت می شوند و توسط مدیران منابع انسانی گوگل، مصاحبه می شوند. پذیرفته شدگان در این مصاحبه، کارمندان آینده گوگل به شمار می روند. معمولاً نخبه ترین افراد جوامع در این مصاحبه های پذیرفته و در در این فرآیند پیچیده، قبول می شوند. اگر شما متقاضی شغل مدیریت امور نرم افزاری در فلان دفتر گوگل باشید، باید یک فرد محقق، خلاق و نوآور باشید تا بتوانید به پرسش های ریاضی و روان شناسی و کامپیوتری مطرح شده گوگل، پاسخ دهید. البته برای بزرگان صنعت دیجیتال، ارزش یک مهندس متوسطی که بتواند خوب فکر کند و اهتمام به خلاقیت داشته باشد، بسیار بیش تر از یک استاد برنامه نویسی تک بعدی است! بیل گیتس، یک بار نفر اول دوره فوق لیسانس کامیپوتر دانشگاه هاروارد آمریکا را که یک نابغه در حل مسائل رایانه ای و ریاضی بود، فقط به خاطر آن که او نتوانست به پرسش: تعداد پمپ بنزین های ایالات متحده آمریکا چقدر است ؟ پاسخ دهد را در گزینش استخدامی رد کرد!! چرا که این نابغه در هنگام پاسخ دهی به این سوال، قبل از این که به جواب نمی دانم بسنده کند، باید کمی تحلیل ذهنی داشته باشد و برای مسائل فوری و غیر قابل پیش بینی، در فکر راه حل و یافتن عواملی مؤثر در یافت پاسخ باشد. چنین افرادی را سازمان های دیجیتالی بزرگ نیازمند هستند. چرا که همیشه کارمندان مستعد، باید منتظر مسائل غیر قابل پیش بینی در فرآیندهای کاری باشند که پاسخ دهی سریع و با حداقل هزینه، برای سازمان ها مهم است.
رویکرد سازمان های جدید به استخدام چنین منابع انسانی باهوش و علاقمند و خلاق، روز به روز در حال افزایش است. شاید عدم رویکرد استخدام رسمی ۳۰ ساله، یکی از دلایل رویکرد جدید شرکت ها به در اختیار داشتن نیروهای خبره است و نه نیروهایی که به روش ثابتی عادت کرده اند و ارزش افزوده سازمان را کاهش می دهند. البته بنیادهای حمایت از کارگر، این برداشت را که منجر به استخدام های موقت و فرصت سازی کامل به نفع کارفرما و به ضرر کارگران می شود را محکوم می کنند. اما به هر حال، باید برای ارتقای خلاقیت در سازمان ها، چند منظوره فکر و عمل کرد.
رهبری گوگل، فرآیند کارمندیابی را مقوله ای حساس می داند و در استخدام افراد در سطوح مختلف سازمانی، متغیرهای زیادی را در خرده سیستم های استخدامی خود لحاظ می کند. چرا که کارمندهای شرکت باید براساس ماموریت شرکت، در گروه ها و تیم های غیر متمرکز فعالیت کرده و از این رو، در قالب مدیریت ماتریسی پروژه های شرکت بیش ترین کارایی را از خود بروز دهند. روند پاداش دهی به کارمندان موفق هم، بر خلاف سازمان های سنتی که بیش تر بر اساس مرخصی ساعتی روزانه یا پاداش های نقدی اندک است، با پاداش های سهامی یا ارتقای جایگاه شغلی و استفاده از بن های کارگری چند منظوره و متنوع، مبتنی شده است. شمار زیادی از کارمندان گوگل پس از ورود گوگل به بازار بورس آمریکا، به ثروت های زیادی دست یافتند. اگر قرار بود پاداش ان ها، عوامل سنتی در سازمان های امروزی بیش تر باشد، چنین درآمدی برای آن ها فقط در خیالات می توانست سیر کند. جنبه عملی به خود نمی گرفت. توجه به سیستم های کارمندیابی گوگل در رهبری سازمان دیجیتالی گوگل، مقوله مهمی است که فعالان صنعت دیجیتال در کشور و حتی سازمان های سنتی که هنوز تجربه ورود به این عرصه را درک نکرده اند، بهتر است بخشی از فرآیند استخدامی خود را از این راه، دریافت کنند. به هر حال، همیشه بهترین انتخاب، از طریق آزمون های علمی و تخصصی چند ساعتی حاصل نمی شود. بقای سازمان ها دردنیای کسب و کار پرشتاب و متغیر امروزی، کارکنانی با خصیصه های تعریف شده جدید را طلب می کند که باید به آن اهمیت داد. گونه دیگری از این سیستم کارمندیابی نیز بر اساس مسابقات سالانه کد جم گوگل است. برنامه ریزان حاضر در این مسابقات باید تلاش کنند مشکلات نرم افزار آنلاین را زودتر از یکدیگر حل کنند. تعداد ۱۰۰ نابغه نهایی انتخاب شده در این مسابقات با هزینه گوگل به نیویورک عازم خواهند شد تا در مسابقات قهرمانی code jam در ماه اکتبر هر سال شرکت کنند؛ این مسابقات فرصتی بسیار مناسب برای سریع ترین و مستعدترین متخصصان رایانه در جهان است تا در سطحی بین المللی با یکدیگر رقابت کنند. فینالیست های این مسابقات به ترتیب رده بندی ۱۵۵ هزار تا ۱۰ هزار دلار جایزه دریافت خواهند کرد؛ ثبت نام برای این مسابقات تا شروع دور انتخابی یعنی پنجم سپتامبر ادامه خواهد داشت. در چند سال اخیر، بیش از ۱۴ هزار نفر از ۲۲ کشور در مسابقات code jam گوگل شرکت کرده اند که شماری از این نوابع، به غول موتورهای جست و جوی وب، دعوت به کار می شوند. این وضعیت، بهترین راه کارمندیابی برای جذب افراد نخبه و خلاق و با انگیزه برای شرکتی مانند گوگل است.
۲) پشت صحنه گوگل
قطعاً، پشت صحنه سناریوهایی که مغزهای گوگل از اوایل دهه نود میلادی تا کنون بر پایه آن ها، جهان دیجیتال را به تسخیر خود در آورده اند، به اندازه آگاهی از رفتار سازمانی این شرکت در خلق محصولات دیجیتالی، جذاب و خواندنی خواهد بود.
۲الف) این ها، عاشق ریاضیات هستند!
رانندگانی که به ریاضیات خود مطمئن بودند و در ترافیک همیشگی بزرگراه شماره ۱۰۱ که به «سیلیکون ولی» منتهی می شود، گیر می کردند، می توانستند وقت خود را با تأمل در بیلبوردی که روی آن یک مسأله ریاضی نوشته شده بود، بگذرانند. کسانی که می توانستند عدد مور د نظر سؤال کننده را دریابند، در واقع مبنای یک الگوریتم طبیعی را می یافتند. تعداد کسانی که روی این معما کار کردند و از عهده حل آن برآمدند، به وب سایتی رهنمون شدند تا مسأله ای دیگر را حل کنند و پس از حل این معما هم، صفحه ای دیگر به روی آن ها گشوده می شد که از آن ها می خواست تا مشخصات و سوابق کاری خود را ارسال کنند. اگر بیلبوردی می توانست روح یک شرکت را به تصویر بکشد، همین بیلبورد بود، زیرا آگهی دهنده ناشناس شرکت گوگل بود که محصول اصلی و مهم آن محبوب ترین موتور جست و جوی اینترنتی در جهان است. با این شوخی جسورانه، با اشتغالات ذهنی ریاضی، سادگی و این اعتقاد مبتکرانه که گوگل منزلگاه نوابغ است، بیلبورد از شرکتی سخن می گفت که فکر می کند جایگاه درست و به حقی را به عنوان رهبر و پیشروی صنعت فناوری به دست آورده است، موقعیتی که در ۱۵ سال گذشته، مایکروسافت اشغال کرده بود. لحن بیلبورد گوگلی بود، چیزی که کارفرماهای گوگل علاقه دارند، بگویند. سخنگوی شرکت می گوید که این صفت «گوگلی»، جهان وطنی، تواضع، تفاوت و تشخیص متعادلی را به ذهن متبادر می کند. نمایشی مناسب و زیبا از گوگلی بودن «googlyness» که در سخنرانی های امسال در لاس وگاس اجرا شد درحالی که رؤسای دیگر شرکت های فناوری به جایگاه سخنرانی در میان هیاهوی موسیقی راک و رقص نور وارد می شوند، گوگل کنسرت براندنبورگ شماره سه از باخ را پخش کرد، تا رؤسای شرکت به جایگاه وارد شوند. بیلبورد از این جهت گوگلی بوده، یعنی مانند صفحه اصلی گوگل، به لحاظ بصری به طور کامل ساده بود چنان که مراجعه کنندگان را درباره محتوای پیچیده آن به اشتباه می اندازد، یا اینکه، برای بیگانگان «گوگلی بودن»، به معنای آرزویی جسورانه و یک ماموریت است که شما را به پیشرفت جهان و یکی دانستن جهل با فضیلت فرا می خواند، عارضه اصلی این طرز فکر که در بیلبورد نشان داده شده است، بزرگ دانستن ریاضیات است.
گوگل پیوسته درحال طرح جناس های عددی و معماهای ریاضی است. وقتی آن ها در سال ۲۰۰۴ اسناد مربوط بازار سهام را پر می کردند، گفتند که آن ها می خواهند ۸۲۸/۲۸۱/۷۱۸/۲ دلار سود به دست بیاورند که برابر با e میلیارد دلار است.
علاقه به ریاضیات در گوگل، شاید از علاقه مؤسسان آن سرگئی برلین و لری پیج ناشی می شود. برلین که در روسیه متولد شده است پسر استاد آمار است و مادرش هم برای ناسا کار می کند و والدین لری پیج هر دو معلم رایانه هستند. راز موفقیت گوگل که آن را محبوب ترین موتور جست وجو در جهان ساخته است، درک این موضوع است که بی نظمی در اینترنت یک نظم ضمنی ریاضی دارد. لری پیج و سرگئی برلین با شمارش، تنظیم و ارزیابی ساختارهای ارتباطی توانستند نتایج جست وجو را به هم مربوط و نزدیک کنند، کاری که هیچ موتور جست وجوی دیگری نتوانسته بود انجام دهد.تاکنون آن ها این برتری را حفظ کرده اند. دانیل سولیوان، دبیر خبرنامه صنعتی آنلاین، گوگل را در صدر بهترین موتورهای جست وجو قرار داده است، پس از گوگل، یاهو (yahoo)، اسک (ASK) و MSN مایکروسافت در رتبه های دوم تا چهارم قرار دارند. تعداد بازدیدکننده های گوگل به طور نسبی هر ماه نسبت به سال گذشته در همان ماه افزایش پیدا می کنند. به استثنای AOL که از ورودی اینترنتی مانند فناوری جست وجوی گوگل استفاده می کند، در ماه مارس گوگل میزبان نیمی از کل جست وجوگران اینترنتی بوده است، سهم گوگل به استثنای AOL از کل جست وجوگران ۴۳ درصد بود. مهارت و توانایی ریاضی دلیل نیمی از موفقیت های گوگل است: توانایی تبدیل همه جست وجوها به پول. برعکس شرکت های نرم افزاری مانند مایکروسافت که بخش اعظم درآمد آن از محل لیسانس است، گوگل در وهله اول یک بنگاه تبلیغاتی محسوب می شود. وی آگهی های تبلیغاتی معمولی نمی فروشد. بلکه گوگل یک ژانر تبلیغاتی جدید و کارا به نام «پرداخت به ازای هر کلیک» ابداع کرده است. گوگل یک متن کوچک تبلیغاتی روی صفحات نتایج جست وجو قرار داده است، اما آگهی دهندگان فقط زمانی پول برای آن پرداخت می کنند که بازدیدکنندگان و کاربران اینترنتی به طور حتم روی آن متن کلیک کرده باشند و وارد آدرس آن ها شده باشند. این سیستم روی صفحات نتایج جست وجو تا به حال خوب کار کرده و نیمی از درآمد گوگل را تأمین کرده است، زیرا کلمات اصلی کاربران به گوگل اجازه می دهد تا آگهی های مناسب و مربوط به آن را روی صفحه قرار دهد. اما در عین حال این سیستم روی دیگر صفحات وب مانند بلاگ ها و مقالات روزنامه هم که به عنوان بخشی از شبکه گوگل امضا می شوند، جواب داده است.
۲ ب) آن ها این گونه رشد کردند
Keith H. Hammonds در مارچ ۲۰۰۳ در نشریه Fast، ۵ اصل مهم در پشت صحنه فعالیت های گوگل را در ارتقای کسب و کار در دنیای دیجیتال، با عنوان « آن ها، این گونه رشد کردند »، این چنین معرفی می کند:
۱) قانون شماره یک: به کاربران بستگی دارد
در گوگل قانون مهمی وجود دارد، اگر ایده ای در سر داری که باعث بهبود نتیجه کار کاربران می شود، به ایده ات جامه عمل بپوشان.به استناد برخی برآوردها، گوگل میزبان سه چهارم جستجوهای وب است. اما از آنجا که کامل نیست، تسلطش به اندازه کافی حوب نیست. به همین دلیل گوگل باید تفسیر درستی از جستجوی کاربران ترک و فنلاندی خود داشته باشد، زبانهایی که عبارات جستجویشان بیشتر به جملات شبیه است، و یا در زبان ژاپنی که بین کلمات هیچ فاصله ای وجود ندارد. گوگل نه تنها باید معنی تک تک کلمات جستجو شده را درک کند، که ارتباط بین این کلمات با دیگر کلمات و ویژگی آن کلمات را به عنوان یک شی در صفحات وب نیز باید برای گوگل روشن شود. برای نمونه صفحاتی که عبارت جستجو را به صورت پررنگ (bold) یا در گوشه بالا سمت راست نشان می دهند در لیست نتابج گوگل بالاتر از صفحاتی قرار خواهند گرفت که به آن اندازه، کلمه کلیدی را نمایان نکرده است. گوگل هنوز یک محصول دارد و آن موتور جستجویش است. افراد برای جستجو در وب به گوگل سر می زنند، و هدف اصلی از صفحات اینترنتی این پایگاه ان است که مطمئن شود که کاربرانش از جستجو دور نیافتاده اند. گوگل آنچه را که مردم مایل نیستند، به آن ها نشان نمی دهد، چون در دراز مدت باعث شکست تجاری آن ها خواهد شد. گوگل خود را به شیوه سنتی در معرض فروش قرار نمی دهد.
در عوض، گوگل مشاهده می کند و می شنود. گوگل ارقام ترافیک جستجوها را مشاهده می کند و ایمیل های رسیده را می خواند. در واقع، ده کارمند تمام وقت در گوگل مشغول خواندن ایمیل های رسیده از طرف کاربران هستند، و آنها را به کارکنان مناسبی از گوگل ارجاع می دهند یا خود، به آن ها پاسخ می دهد. مونیکا هنزینگر، مدیر بخش تحقیقات گوگل می گوید: «تقریباً همه به بازخوردهای مخاطبان دسترسی دارند. ما همه می دانیم که بخش های مشکل سازکه کاربران از آنها گلابه دارند کدامند.نتیجه این که، گوگل از چنین ادراک منحصر به فردی که از مخاطبان خود دارد خرسند است و نیز از صداقت و مخصوص خود. گوگل کار برجسته ای را مدیریت کرده است: خوش آمدن به مزاق کاربران حرفه ای خوگرفته به اینترنت، بدون آنکه گوگل کاربران مبتدی را از دست بدهد. گوگل حتی به رفتار کاری کاربرانی که عباراتی چون « amazon.com» را برای دسترسی به سایت Amazon.com جستجو می کنند، دوست دارد و به کار آن ها کنجکاو است. چون، همه چیز به کار کاربران گوگل، بستگی دارد. گوگل می داند که چگونه کاری کند تا کاربران حرفه ای احساس خوبی داشته باشند. گوگل این کار را از ابتدای فعالیتش انجام داده است، هنگامی که لری و سرگئی، تکنولوژی گوگل را عرضه کردند. آنها از کاربران حرفه ای دعوت به عمل آوردند و به آنها احساسی بخشیدند که گویی در جای مخصوصی هستند.
۲) قانون شماره دو: دنیا آزمایشگاه تحقیقاتی شماست
تفکر کار آزمایشگاهی در گوگل، به یک فرهنگ تمام عیار تبدیل شده و این فرهنگ، خود راز موفقیت های گوگل را به همراه داشته است. پروژه های آزمایشگاهی در قالب تیم های کوچک با پشتیبان های قوی، بهترین مسیر بالندگی را برای این شرکت به همراه داشته است. شعار « دنیا آزمایشگاه تحقیقاتی شما است»، نشان می دهد که رهبران گوگل، سناریویی جهانی و واحدی برای استفاده از پتانسیل مادی و معنوی کشورهای مختلف جهان برای پیش برد طرح های آزمایشگاهی، دارند.
۳) قانون شماره سه: شکست پل پیروزی است و شکست بزرگ، پیروزی چشمگیر را به دنبال دارد
لابراتوآرها بازتابی از یک عادت اشتراکی بین گوگل و کاربرانش است که اجازه می دهند تا یک محصول، قبل از عرضه نهایی، به تست جهانی گذاشته شود. این فرهنگ، در بسیاری از شرکت های موفق دنیای دیجیتال، مانند یاهو و مایکروسافت نیز دیده می شود. با این رهیافت، مردم متوجه می شوند که هر چیزی که گوگل برای مشاهده می گذارد، موفق نیست. با این سناریو، کاربران متوجه می شوند که همیشه، در بخشی از روند کاری مطالعاتی و تحقیقاتی گوگل، برای آن ها سکانس هایی!، در نظر گرفته شده است. آنها آزادند تا به گوگل اطلاع دهند که چه چیزی عالی است، چه چیزی نه، و چه چیزی ممکن است که یهتر کار کند. اکثر قریب به اتفاق سرویس های گوگل، یک نشانی پست الکترونیک را برای ارتباط فوری مخاطبان سرویس مورد نظر، با مسئولان تیم توسعه دهنده بخش مربوطه، ارائه و در دسترس کاربران قرار داده است. در تجارت جستجو، شکست اجتناب ناپذیر است. و این شکست در محدوده ای است. یک جستجوگر وب، حتی مثل گوگل، همیشه آنچه را که شما به دنبالش هستید را عرضه نمی کند. این نقص است، و این نقص، هم اجازه می دهد و هم مستلزم شکست است. و شکست پل پیروزی است. اما شکست های خوب، بهتر هم هستند. شکست های خوب دو ویژگی دارند:
▪ اولاً شما می دانید که چرا شکست خورده اید، و شما چیزی دارید تا در پروژه بعدی تان به کار ببندید. وقتی گوگل آزمایش کرد که تصویر کوچکی از صفحه وب را در کنار نتایج جستجو نمایش دهد، تأثیر این تصاویر بر زمان بارگذاری صفحات مشاهده شد. به همین دلیل است که در کل، گوگل حاوی تصاویر کمی است و حتی از تبلیغات تصویری در آن خبری نیست.
▪ ثانیاً شکست های خوب سریع هم هستند.
۴) قانون شماره چهار: افراد شاخص توانایی مدیریت خویش را دارند
گوگل بیش از هر چیز روی استخدام کردن نیروهای زبده، وقت می گذارد. گوگل، روزانه صدها رزومه از افرادی که مایلند در گوگل استخدام شوند، دریافت می کند. گوگل دو دسته از مهندسان را استخدام می کند، هر دوی آن دسته با هدف رسیدن به هنر شکست خوردن سریع استخدام می شوند. اولاً، گوگل به دنبال افراد خطر طلب جوان است. وین روزینگ، معاون مهندسی گوگل می گوید: ما به دنبال افراد باهوش هستیم. افراد باهوشی که کارهای خارق العاده ای خارج از کارشان انجام دهند، چیزی فراتر از مسیر تکراری. اما همچنین گوگل ستاره ها را هم اجاره می کند، افراد دارای درجه دکترا از برنامه های علمی-کامپیوتری و لابراتوآرهای تحقیقاتی. برایان دیویسن، استاد دستیار در دانشگاه لی های و محقق برجسته می گوید: «به طور مداوم گوگل برنامه ریزی کرده است تا استخدام کند ۹۰ درصد از متخصصان موتورهای جستجو را در جهان». افراد دارای درجه دکترا (PhD) جزو انتخاب های گوگل هستند. آنها افرادی هستند که به اندازه کافی اطلاعات دارند برای اینکه به هدف بزنند. قبل از اینکه از موضوع دور شوند.
۵) قانون شماره پنج: حضور کاربران به معنی کسب درآمد است
گوگل، واحدی به عنوان برنامه ریزی استراتژیک ندارد. رئیس اجرایی (CEO)، اریک اشمیت حکم نکرده است که تکنولوژی های مهندسانش باید در محصولاتی که عرضه می کنند وجود داشته باشد. نوآوری در گوگل همچون تکنولوژی جستجو، دموکراتیک است. هرچه ایده ای بیشتر باشد، کشش بیشتری داشته و از شانس بالاتری برخوردار خواهد بود. در دسامبر ،۲۰۰۱ کریشنا بهارات یکی از محققان گوگل یک ایمیل داخلی را بین اعضای گوگل ارسال نمود و از آنها درخواست کرد تا اولین نسخه از سرویس پویای خبری اش را مشاهده کنند. بهارات یک موتور داخلی نوشته بود که به ۲۰ منبع خبری هر ساعت سر می زد، و به طور اتوماتیک آخرین خبرها را در موضوعات خواسته شده، همچون یک ویراستار سریع، جمع آوری می نمود. در گوگل، این ایده مورد توجه فرار گرفت. مخصوصا، ماریسا مایر، یک مهندس جوان به این ایده علاقه مند شد و به عنوان مدیر پروژه قرار گرفت. مایر، بهارات را با یک تیم مهندسی مرتبط کرد. و در عرض یک ماه و نیم، گوگل در سایت خود یک نسخه تقویت شده از دموی میتنی بر متن (text-base) را ارایه داد، که حالا با نام اخبار گوگل (Google News) شناخته می شود و به ۱۵۵ منبع خبری و یک موتور جستجو مجهز شده است. این سرویس خلاقانه در نشانی news.google.com قرار دارد. در عرض سه هفته پس از عرضه روی سایت، این سرویس ۷۰ هزار کاربر را در روز جذب خود نمود. اکنون این سرویس گوگل، در زمره مشهورترین سرویس های خبری آنلاین پر مخاطب اینترنت است. یک دلیل که گوگل نوآوری های خود را در معرض عمومی قرار می دهد این است که ایرادات را به سرعت شناسایی کند. دلیل دیگر آن است که برنده ها را پیدا کند. برای بهارات و مایر، آن ۷۰ هزار کاربر مقدمات لازم را برای ساختن بخش خبری در گوگل میسر کردند. مایر می گوید: «یک آزمایش عمومی یه شما کمک می کند که سریع تر گام بردارید، اگر این موضوع کارگر افتد، یک میل و علاقه داخلی در شما ایجاد می کند. و باعث می شود تا افراد به نقایص و مشکلات بیاندیشند.» به زودی، مایر، دسته ای از مهندسان را برای افزودن حجم اخبار رهبری کرد. آنها منابع خبری را تا ۴ هزار منبع توسعه دادند و مدت زمان به روز رسانی را از یک ساعت، به روز رسانی مداوم تبدیل نمودند. آنها موتوری را برنامه نویسی کردند که به اندازه کافی قدرتمند بود تا از حجمی که ۵ برابر بزرگتر بود از حجم اولیه پشتیبانی کند.
آیا بخش خبری گوگل یک محصول حقیقی است؟ نه کاملاً. صفحه اصلی اش هنوز هم دارای نشان بتا (Beta) است تا زمانی خاص که گوگل تعیین می کند. خط مشی مؤثر شرکت برای اختراع، برخی از استفاده کننده گان را آزار می دهد. دنی سولیوان، ویراستار مجله سرچ انجین واچ (Search Engine Watch) و مفسر با نفوذ می گوید: «گوگل مخترعی بزرگ است. آنها به عرضه محصولات عالی خود ادامه می دهند. اما گوگل نیوز (بخش خبری گوگل) از تصمیم یک مهندس برای دسترسی به اخبار بوجود آمد. و حالا گوگل نمی داند که چطور از این محصول کسب درآمد کند.» سولیوان به نکته مهمی اشاره کرد: در برخی موارد، تمام این محصول عالی باید سودی را بدست آورد. و این یک موضوع اخلاقی مهم،از انفجار دات کام بود: «پول درآوردن از چشم ها» تولید کردند به ایجاد معنی «انداختن پول درون گودال» هنگامی که مایر بحث می کند که «ترافیک به ما این فرصت را خواهد داد تا بدانیم» آیا اخبار یک موفقیت است، او این عبارت طولانی را می گوید که خلاء هیأت رئیسه های بیکار که گمان می کنند که آنها اهلی کرده اند چرحه تجارت را. اما در گوگل ایجاد و دنبال کردن ترافیک برای سایت، احساس خوبی در انسان ایجاد می کند. و به فرهنگ شرکت نزدیک است و این منطق عملیاتی، در نظر بگیرید که: برای ۱۸ ماه اول، گوگل از موتور جستجوی خود حتی یک پنی هم درآمد نداشت. و تنها پس از آن بود که گوگل از یک فناوری عالی با تعداد مخاطبان زیاد تبدیل شد. گوگل قادر بود تا آن ترافیک را در راه هایی که هم مبتکرانه و هم کاملاً هماهنگ به نظر بیاید،بسته بندی کند. سرویس جستجو، رایگان باقی می ماند.
اما گوگل برای نمونه، تعداد زیادی از تبلیغات را برای کلمات کلیدی خاص فروخت. (هیچ متعجب کننده نیست که، تبلیع سایت فست کمپانی (Fast Company)، در هنگامی که پرس و جوهای حاوی fast company جستجو می شود در کادر تبلیغاتی دیده می شود.) تبلیغ دهنده ها تنها یک تعرفه خاص را پرداخت نمی کردند، یا حتی هزینه ای برای هر هزاربار نمایش. بلکه آنها پیشنهاد قیمت می کنند روی شرایط جستجو. هرچه بیشتر یک تبلیغ دهنده بپردازد، به همان میزان تبلیغش بیشتر نمایش داده می شود. اما اگر بر روی آگهی کلیکی زده نشد، رتبه اش در طول زمان کم می شود، بدون توجه به مقدار پیشنهاد قیمتش.اگر یک تبلیغ مصرانه نامربوط باشد، گوگل آنرا حذف می کند: کارایی برای تبلبغ دهنده ندارد، خواست کاربران را در بر ندارد و از ظرفیت های سیستم می کاهد. اگر کاربران کافی آنرا دوست داشته باشند، قدرت واقعی خواهد داشت با تبلیغ کنندگان. و ترافیک برای تبلیغ کنندگان ترافیک حتی بیشتری برای تبلیغ دهندگان ایجاد می کند. پس بله، مایر یک استراتژی درامدی داشت. یکی از ژانویه ،۲۰۰۲ پیش از آنکه اولین نسخه گوگل نیوز عمومی شود. وی نمی گوید که این استراتژی چیست، اما اگر این بخش از سایت به اندازه کافی مخاطب جلب کند، گوگل مسلما کاری برای تبلیغاتش انجام می دهد. و احتمالاً سرویس را به پورتال ها و دیگر سایت های تجاری، بفروش خواهد رساند، درست مانند کاری که با موتور جستجوی خود انجام داد. (هربار که لوگوی گوگل را در یک سایت می بینید، آن سایت حدودا ۲۵ هزار دلار در سال برای خدمات جستجو به گوگل می پردازد.) مایر می گوید: «اما ما هیچ عجله ای نداریم. ما بر آن متمرکز شده ایم تا گوگل نیوز را یک کالای عالی کنیم. تا اینکه متوجه شویم که آیا کالا کشش دارد یا نه، هیچ عجله ای برای اجرای برنامه های درآمدی نیست.» در واقع این مسئله نشان می دهد که رفتار سازمانی گوگل برای توسعه سرویس هایش، با توابع اقتصادی مثل نرخ نهایی مصرف MRC(Marginal Rate to Consume) نیز همراه است.مایر می گوید: «شعار ما این است، هیچ چیزی مانند موفقیت و شکست روی شبکه نیست.» به عبارت دیگر، اگر کاربران برنده شوند، آنگاه گوگل برنده است. یک دموکراسی دراز مدت. به هر حال، یک عامل مهم در پیروزی گوگل و سناریوی پشت پرده آن، تمایل شرکت به شکست است.
● کلام آخر
پیشرفت فقط با برنامه نویسان قوی حاصل نمی شود. هاستینگ خوب و دامنه خوب و پول، تضمین هیچ موفقیتی نیست. کارآفرینان جوان ایرانی اگر می خواهند در وب حرف هایی برای گفتن داشته باشند، باید با مدیریت سنتی، بازاریابی سنتی، کسب و کار به شیوه سنتی و مسائلی از این دست به خوبی آشنا باشند. این ها، زمینه های یک کسب و کار دیجیتالی موفق است که گوگل، آن ها را به دنیا می آموزد. طریقه برخورد با منابع انسانی، هدایت صحیح ان ها و استفاده از نبوغ افراد نابغه، مختصات حرکت یک سازمان دیجیتالی موفق را تشکیل می دهد. البته همه این مسائل را نباید انتظار داشت که دانشگاه به ما بیاموزد!
۱) سیستم های کارمندیابی Google
کارمندیابی یکی از مهم ترین مسائل در ضریب اثر بخشی فعالیت فعالان صنعت دیجیتال در دهه اخیر شمرده می شود. هیچ شرکت موفقی بدون دستیابی به کارمندان مؤثر و موفق، گوی سبقت را از رقبا نگرفته است.
مسأله کارمندیابی به همین دلیل، از مهم ترین فاکتورهای توسعه کسب و کار و از ظریف ترین شاخص های اثربخشی رهبری در سازمان دیجیتالی گوگل به شمار می رود. همان طور که در متون مدیریتی می خوانیم: کارمند یابی فرآیندی است که توسط آن، افرادی که به نظر می رسند، توانایی بالقوه ای برای عضویت در سازمان و انجام دادن وظایف محول دارند، شناسایی می گردند و موجبات جذب آن ها توسط سازمان فراهم می شود. کارمندیابی فرایند واسطه ای است. یعنی متقاضی شغل و کارفرمایان، برای نخستین بار با یکدیگر روبرو می شوند تا طی فرآیند (انتخاب گزینش) توانایی واقعی آن ها برای احراز شغل در سازمان تعیین گردد. کارمندیابی باید به گونه ای باشد که تعداد زیادی از داوطلبان واجد شرایط، متقاضی شغل شوند. فرآیند کارمندیابی در گوگل، فرآیندی بر اساس رفتارهای سیستم های باز است. سیستم های باز، سیستم هایی هستند که خروجی آن ها، ورودی عنصر دیگری است و می توان برای آن مرز در نظر گرفت. یعنی با انتخاب کارمند در یک سیستم باز، می توان انتظار داشت که با انتخاب صحیح، قابلیت تصحیح، ترمیم و غنی سازی گروه های شغلی دیگر نیز با انتخاب درست یک کارمند، تأمین می شود. کارمندیابی موثر، کارایی گوگل را به طور فزاینده ای افزایش داده است و این افزایش، عاملی مهم در موفقیت این شرکت در یک دهه اخیر قلمداد می شود.
به جز برخی از اعلان های شغلی مستقیم که گوگل برای پر کردن ظرفیت های شغلی خود در سایت ارائه می دهد، برخی از روش های کارمندیابی رهبران گوگل با سایر رقبای ان ها در صنعت دیجیتال متفاوت است.
مثلاً، سالانه مسابقه ای را تحت عنوام مسابقه code jam ترتیب می دهند و از علاقمندان به برنامه نویسی و طراحی زیر ساخت های دیجیتالی از سراسر جهان درخواست می کنند تا در مورد برخی از مسائل مطرح شده، پاسخ هایی را کسب کنند و برای گوگل ارسال کنند. پاسخ ها در فرآیندی پردازش و در نهایت، جایزه ۲۰ هزار دلاری سالانه گوگل، به برنده این مجموعه پرسش ها، اعطا می شود. برنده یا برندگان این جایزه، مستقیماً به استخدام گوگل پذیرفته می شوند. راه جالب دیگری که این شرکت به آن اخیراً روی آورده است، تقریباً به همین شکل قبلی است. آن ها پرسش هایی را در اینترنت مطرح می کنند که علاقمندان می بایست برای طی کردن روند استخدامی خود، پاسخ هایی را برای آن ها پیدا کنند. سپس، گروه های پاسخ دهنده صحیح، دعوت می شوند تا در یک امتحانی مثل امتحان GMAT یا هوش تحصیلی، شرکت کنند. افراد موفق در این آزمون ها که معمولاً الکترونیکی نیز برگزار می شود، به دفاتر نمایندگی گوگل در کشورهای مختلف دعوت می شوند و توسط مدیران منابع انسانی گوگل، مصاحبه می شوند. پذیرفته شدگان در این مصاحبه، کارمندان آینده گوگل به شمار می روند. معمولاً نخبه ترین افراد جوامع در این مصاحبه های پذیرفته و در در این فرآیند پیچیده، قبول می شوند. اگر شما متقاضی شغل مدیریت امور نرم افزاری در فلان دفتر گوگل باشید، باید یک فرد محقق، خلاق و نوآور باشید تا بتوانید به پرسش های ریاضی و روان شناسی و کامپیوتری مطرح شده گوگل، پاسخ دهید. البته برای بزرگان صنعت دیجیتال، ارزش یک مهندس متوسطی که بتواند خوب فکر کند و اهتمام به خلاقیت داشته باشد، بسیار بیش تر از یک استاد برنامه نویسی تک بعدی است! بیل گیتس، یک بار نفر اول دوره فوق لیسانس کامیپوتر دانشگاه هاروارد آمریکا را که یک نابغه در حل مسائل رایانه ای و ریاضی بود، فقط به خاطر آن که او نتوانست به پرسش: تعداد پمپ بنزین های ایالات متحده آمریکا چقدر است ؟ پاسخ دهد را در گزینش استخدامی رد کرد!! چرا که این نابغه در هنگام پاسخ دهی به این سوال، قبل از این که به جواب نمی دانم بسنده کند، باید کمی تحلیل ذهنی داشته باشد و برای مسائل فوری و غیر قابل پیش بینی، در فکر راه حل و یافتن عواملی مؤثر در یافت پاسخ باشد. چنین افرادی را سازمان های دیجیتالی بزرگ نیازمند هستند. چرا که همیشه کارمندان مستعد، باید منتظر مسائل غیر قابل پیش بینی در فرآیندهای کاری باشند که پاسخ دهی سریع و با حداقل هزینه، برای سازمان ها مهم است.
رویکرد سازمان های جدید به استخدام چنین منابع انسانی باهوش و علاقمند و خلاق، روز به روز در حال افزایش است. شاید عدم رویکرد استخدام رسمی ۳۰ ساله، یکی از دلایل رویکرد جدید شرکت ها به در اختیار داشتن نیروهای خبره است و نه نیروهایی که به روش ثابتی عادت کرده اند و ارزش افزوده سازمان را کاهش می دهند. البته بنیادهای حمایت از کارگر، این برداشت را که منجر به استخدام های موقت و فرصت سازی کامل به نفع کارفرما و به ضرر کارگران می شود را محکوم می کنند. اما به هر حال، باید برای ارتقای خلاقیت در سازمان ها، چند منظوره فکر و عمل کرد.
رهبری گوگل، فرآیند کارمندیابی را مقوله ای حساس می داند و در استخدام افراد در سطوح مختلف سازمانی، متغیرهای زیادی را در خرده سیستم های استخدامی خود لحاظ می کند. چرا که کارمندهای شرکت باید براساس ماموریت شرکت، در گروه ها و تیم های غیر متمرکز فعالیت کرده و از این رو، در قالب مدیریت ماتریسی پروژه های شرکت بیش ترین کارایی را از خود بروز دهند. روند پاداش دهی به کارمندان موفق هم، بر خلاف سازمان های سنتی که بیش تر بر اساس مرخصی ساعتی روزانه یا پاداش های نقدی اندک است، با پاداش های سهامی یا ارتقای جایگاه شغلی و استفاده از بن های کارگری چند منظوره و متنوع، مبتنی شده است. شمار زیادی از کارمندان گوگل پس از ورود گوگل به بازار بورس آمریکا، به ثروت های زیادی دست یافتند. اگر قرار بود پاداش ان ها، عوامل سنتی در سازمان های امروزی بیش تر باشد، چنین درآمدی برای آن ها فقط در خیالات می توانست سیر کند. جنبه عملی به خود نمی گرفت. توجه به سیستم های کارمندیابی گوگل در رهبری سازمان دیجیتالی گوگل، مقوله مهمی است که فعالان صنعت دیجیتال در کشور و حتی سازمان های سنتی که هنوز تجربه ورود به این عرصه را درک نکرده اند، بهتر است بخشی از فرآیند استخدامی خود را از این راه، دریافت کنند. به هر حال، همیشه بهترین انتخاب، از طریق آزمون های علمی و تخصصی چند ساعتی حاصل نمی شود. بقای سازمان ها دردنیای کسب و کار پرشتاب و متغیر امروزی، کارکنانی با خصیصه های تعریف شده جدید را طلب می کند که باید به آن اهمیت داد. گونه دیگری از این سیستم کارمندیابی نیز بر اساس مسابقات سالانه کد جم گوگل است. برنامه ریزان حاضر در این مسابقات باید تلاش کنند مشکلات نرم افزار آنلاین را زودتر از یکدیگر حل کنند. تعداد ۱۰۰ نابغه نهایی انتخاب شده در این مسابقات با هزینه گوگل به نیویورک عازم خواهند شد تا در مسابقات قهرمانی code jam در ماه اکتبر هر سال شرکت کنند؛ این مسابقات فرصتی بسیار مناسب برای سریع ترین و مستعدترین متخصصان رایانه در جهان است تا در سطحی بین المللی با یکدیگر رقابت کنند. فینالیست های این مسابقات به ترتیب رده بندی ۱۵۵ هزار تا ۱۰ هزار دلار جایزه دریافت خواهند کرد؛ ثبت نام برای این مسابقات تا شروع دور انتخابی یعنی پنجم سپتامبر ادامه خواهد داشت. در چند سال اخیر، بیش از ۱۴ هزار نفر از ۲۲ کشور در مسابقات code jam گوگل شرکت کرده اند که شماری از این نوابع، به غول موتورهای جست و جوی وب، دعوت به کار می شوند. این وضعیت، بهترین راه کارمندیابی برای جذب افراد نخبه و خلاق و با انگیزه برای شرکتی مانند گوگل است.
۲) پشت صحنه گوگل
قطعاً، پشت صحنه سناریوهایی که مغزهای گوگل از اوایل دهه نود میلادی تا کنون بر پایه آن ها، جهان دیجیتال را به تسخیر خود در آورده اند، به اندازه آگاهی از رفتار سازمانی این شرکت در خلق محصولات دیجیتالی، جذاب و خواندنی خواهد بود.
۲الف) این ها، عاشق ریاضیات هستند!
رانندگانی که به ریاضیات خود مطمئن بودند و در ترافیک همیشگی بزرگراه شماره ۱۰۱ که به «سیلیکون ولی» منتهی می شود، گیر می کردند، می توانستند وقت خود را با تأمل در بیلبوردی که روی آن یک مسأله ریاضی نوشته شده بود، بگذرانند. کسانی که می توانستند عدد مور د نظر سؤال کننده را دریابند، در واقع مبنای یک الگوریتم طبیعی را می یافتند. تعداد کسانی که روی این معما کار کردند و از عهده حل آن برآمدند، به وب سایتی رهنمون شدند تا مسأله ای دیگر را حل کنند و پس از حل این معما هم، صفحه ای دیگر به روی آن ها گشوده می شد که از آن ها می خواست تا مشخصات و سوابق کاری خود را ارسال کنند. اگر بیلبوردی می توانست روح یک شرکت را به تصویر بکشد، همین بیلبورد بود، زیرا آگهی دهنده ناشناس شرکت گوگل بود که محصول اصلی و مهم آن محبوب ترین موتور جست و جوی اینترنتی در جهان است. با این شوخی جسورانه، با اشتغالات ذهنی ریاضی، سادگی و این اعتقاد مبتکرانه که گوگل منزلگاه نوابغ است، بیلبورد از شرکتی سخن می گفت که فکر می کند جایگاه درست و به حقی را به عنوان رهبر و پیشروی صنعت فناوری به دست آورده است، موقعیتی که در ۱۵ سال گذشته، مایکروسافت اشغال کرده بود. لحن بیلبورد گوگلی بود، چیزی که کارفرماهای گوگل علاقه دارند، بگویند. سخنگوی شرکت می گوید که این صفت «گوگلی»، جهان وطنی، تواضع، تفاوت و تشخیص متعادلی را به ذهن متبادر می کند. نمایشی مناسب و زیبا از گوگلی بودن «googlyness» که در سخنرانی های امسال در لاس وگاس اجرا شد درحالی که رؤسای دیگر شرکت های فناوری به جایگاه سخنرانی در میان هیاهوی موسیقی راک و رقص نور وارد می شوند، گوگل کنسرت براندنبورگ شماره سه از باخ را پخش کرد، تا رؤسای شرکت به جایگاه وارد شوند. بیلبورد از این جهت گوگلی بوده، یعنی مانند صفحه اصلی گوگل، به لحاظ بصری به طور کامل ساده بود چنان که مراجعه کنندگان را درباره محتوای پیچیده آن به اشتباه می اندازد، یا اینکه، برای بیگانگان «گوگلی بودن»، به معنای آرزویی جسورانه و یک ماموریت است که شما را به پیشرفت جهان و یکی دانستن جهل با فضیلت فرا می خواند، عارضه اصلی این طرز فکر که در بیلبورد نشان داده شده است، بزرگ دانستن ریاضیات است.
گوگل پیوسته درحال طرح جناس های عددی و معماهای ریاضی است. وقتی آن ها در سال ۲۰۰۴ اسناد مربوط بازار سهام را پر می کردند، گفتند که آن ها می خواهند ۸۲۸/۲۸۱/۷۱۸/۲ دلار سود به دست بیاورند که برابر با e میلیارد دلار است.
علاقه به ریاضیات در گوگل، شاید از علاقه مؤسسان آن سرگئی برلین و لری پیج ناشی می شود. برلین که در روسیه متولد شده است پسر استاد آمار است و مادرش هم برای ناسا کار می کند و والدین لری پیج هر دو معلم رایانه هستند. راز موفقیت گوگل که آن را محبوب ترین موتور جست وجو در جهان ساخته است، درک این موضوع است که بی نظمی در اینترنت یک نظم ضمنی ریاضی دارد. لری پیج و سرگئی برلین با شمارش، تنظیم و ارزیابی ساختارهای ارتباطی توانستند نتایج جست وجو را به هم مربوط و نزدیک کنند، کاری که هیچ موتور جست وجوی دیگری نتوانسته بود انجام دهد.تاکنون آن ها این برتری را حفظ کرده اند. دانیل سولیوان، دبیر خبرنامه صنعتی آنلاین، گوگل را در صدر بهترین موتورهای جست وجو قرار داده است، پس از گوگل، یاهو (yahoo)، اسک (ASK) و MSN مایکروسافت در رتبه های دوم تا چهارم قرار دارند. تعداد بازدیدکننده های گوگل به طور نسبی هر ماه نسبت به سال گذشته در همان ماه افزایش پیدا می کنند. به استثنای AOL که از ورودی اینترنتی مانند فناوری جست وجوی گوگل استفاده می کند، در ماه مارس گوگل میزبان نیمی از کل جست وجوگران اینترنتی بوده است، سهم گوگل به استثنای AOL از کل جست وجوگران ۴۳ درصد بود. مهارت و توانایی ریاضی دلیل نیمی از موفقیت های گوگل است: توانایی تبدیل همه جست وجوها به پول. برعکس شرکت های نرم افزاری مانند مایکروسافت که بخش اعظم درآمد آن از محل لیسانس است، گوگل در وهله اول یک بنگاه تبلیغاتی محسوب می شود. وی آگهی های تبلیغاتی معمولی نمی فروشد. بلکه گوگل یک ژانر تبلیغاتی جدید و کارا به نام «پرداخت به ازای هر کلیک» ابداع کرده است. گوگل یک متن کوچک تبلیغاتی روی صفحات نتایج جست وجو قرار داده است، اما آگهی دهندگان فقط زمانی پول برای آن پرداخت می کنند که بازدیدکنندگان و کاربران اینترنتی به طور حتم روی آن متن کلیک کرده باشند و وارد آدرس آن ها شده باشند. این سیستم روی صفحات نتایج جست وجو تا به حال خوب کار کرده و نیمی از درآمد گوگل را تأمین کرده است، زیرا کلمات اصلی کاربران به گوگل اجازه می دهد تا آگهی های مناسب و مربوط به آن را روی صفحه قرار دهد. اما در عین حال این سیستم روی دیگر صفحات وب مانند بلاگ ها و مقالات روزنامه هم که به عنوان بخشی از شبکه گوگل امضا می شوند، جواب داده است.
۲ ب) آن ها این گونه رشد کردند
Keith H. Hammonds در مارچ ۲۰۰۳ در نشریه Fast، ۵ اصل مهم در پشت صحنه فعالیت های گوگل را در ارتقای کسب و کار در دنیای دیجیتال، با عنوان « آن ها، این گونه رشد کردند »، این چنین معرفی می کند:
۱) قانون شماره یک: به کاربران بستگی دارد
در گوگل قانون مهمی وجود دارد، اگر ایده ای در سر داری که باعث بهبود نتیجه کار کاربران می شود، به ایده ات جامه عمل بپوشان.به استناد برخی برآوردها، گوگل میزبان سه چهارم جستجوهای وب است. اما از آنجا که کامل نیست، تسلطش به اندازه کافی حوب نیست. به همین دلیل گوگل باید تفسیر درستی از جستجوی کاربران ترک و فنلاندی خود داشته باشد، زبانهایی که عبارات جستجویشان بیشتر به جملات شبیه است، و یا در زبان ژاپنی که بین کلمات هیچ فاصله ای وجود ندارد. گوگل نه تنها باید معنی تک تک کلمات جستجو شده را درک کند، که ارتباط بین این کلمات با دیگر کلمات و ویژگی آن کلمات را به عنوان یک شی در صفحات وب نیز باید برای گوگل روشن شود. برای نمونه صفحاتی که عبارت جستجو را به صورت پررنگ (bold) یا در گوشه بالا سمت راست نشان می دهند در لیست نتابج گوگل بالاتر از صفحاتی قرار خواهند گرفت که به آن اندازه، کلمه کلیدی را نمایان نکرده است. گوگل هنوز یک محصول دارد و آن موتور جستجویش است. افراد برای جستجو در وب به گوگل سر می زنند، و هدف اصلی از صفحات اینترنتی این پایگاه ان است که مطمئن شود که کاربرانش از جستجو دور نیافتاده اند. گوگل آنچه را که مردم مایل نیستند، به آن ها نشان نمی دهد، چون در دراز مدت باعث شکست تجاری آن ها خواهد شد. گوگل خود را به شیوه سنتی در معرض فروش قرار نمی دهد.
در عوض، گوگل مشاهده می کند و می شنود. گوگل ارقام ترافیک جستجوها را مشاهده می کند و ایمیل های رسیده را می خواند. در واقع، ده کارمند تمام وقت در گوگل مشغول خواندن ایمیل های رسیده از طرف کاربران هستند، و آنها را به کارکنان مناسبی از گوگل ارجاع می دهند یا خود، به آن ها پاسخ می دهد. مونیکا هنزینگر، مدیر بخش تحقیقات گوگل می گوید: «تقریباً همه به بازخوردهای مخاطبان دسترسی دارند. ما همه می دانیم که بخش های مشکل سازکه کاربران از آنها گلابه دارند کدامند.نتیجه این که، گوگل از چنین ادراک منحصر به فردی که از مخاطبان خود دارد خرسند است و نیز از صداقت و مخصوص خود. گوگل کار برجسته ای را مدیریت کرده است: خوش آمدن به مزاق کاربران حرفه ای خوگرفته به اینترنت، بدون آنکه گوگل کاربران مبتدی را از دست بدهد. گوگل حتی به رفتار کاری کاربرانی که عباراتی چون « amazon.com» را برای دسترسی به سایت Amazon.com جستجو می کنند، دوست دارد و به کار آن ها کنجکاو است. چون، همه چیز به کار کاربران گوگل، بستگی دارد. گوگل می داند که چگونه کاری کند تا کاربران حرفه ای احساس خوبی داشته باشند. گوگل این کار را از ابتدای فعالیتش انجام داده است، هنگامی که لری و سرگئی، تکنولوژی گوگل را عرضه کردند. آنها از کاربران حرفه ای دعوت به عمل آوردند و به آنها احساسی بخشیدند که گویی در جای مخصوصی هستند.
۲) قانون شماره دو: دنیا آزمایشگاه تحقیقاتی شماست
تفکر کار آزمایشگاهی در گوگل، به یک فرهنگ تمام عیار تبدیل شده و این فرهنگ، خود راز موفقیت های گوگل را به همراه داشته است. پروژه های آزمایشگاهی در قالب تیم های کوچک با پشتیبان های قوی، بهترین مسیر بالندگی را برای این شرکت به همراه داشته است. شعار « دنیا آزمایشگاه تحقیقاتی شما است»، نشان می دهد که رهبران گوگل، سناریویی جهانی و واحدی برای استفاده از پتانسیل مادی و معنوی کشورهای مختلف جهان برای پیش برد طرح های آزمایشگاهی، دارند.
۳) قانون شماره سه: شکست پل پیروزی است و شکست بزرگ، پیروزی چشمگیر را به دنبال دارد
لابراتوآرها بازتابی از یک عادت اشتراکی بین گوگل و کاربرانش است که اجازه می دهند تا یک محصول، قبل از عرضه نهایی، به تست جهانی گذاشته شود. این فرهنگ، در بسیاری از شرکت های موفق دنیای دیجیتال، مانند یاهو و مایکروسافت نیز دیده می شود. با این رهیافت، مردم متوجه می شوند که هر چیزی که گوگل برای مشاهده می گذارد، موفق نیست. با این سناریو، کاربران متوجه می شوند که همیشه، در بخشی از روند کاری مطالعاتی و تحقیقاتی گوگل، برای آن ها سکانس هایی!، در نظر گرفته شده است. آنها آزادند تا به گوگل اطلاع دهند که چه چیزی عالی است، چه چیزی نه، و چه چیزی ممکن است که یهتر کار کند. اکثر قریب به اتفاق سرویس های گوگل، یک نشانی پست الکترونیک را برای ارتباط فوری مخاطبان سرویس مورد نظر، با مسئولان تیم توسعه دهنده بخش مربوطه، ارائه و در دسترس کاربران قرار داده است. در تجارت جستجو، شکست اجتناب ناپذیر است. و این شکست در محدوده ای است. یک جستجوگر وب، حتی مثل گوگل، همیشه آنچه را که شما به دنبالش هستید را عرضه نمی کند. این نقص است، و این نقص، هم اجازه می دهد و هم مستلزم شکست است. و شکست پل پیروزی است. اما شکست های خوب، بهتر هم هستند. شکست های خوب دو ویژگی دارند:
▪ اولاً شما می دانید که چرا شکست خورده اید، و شما چیزی دارید تا در پروژه بعدی تان به کار ببندید. وقتی گوگل آزمایش کرد که تصویر کوچکی از صفحه وب را در کنار نتایج جستجو نمایش دهد، تأثیر این تصاویر بر زمان بارگذاری صفحات مشاهده شد. به همین دلیل است که در کل، گوگل حاوی تصاویر کمی است و حتی از تبلیغات تصویری در آن خبری نیست.
▪ ثانیاً شکست های خوب سریع هم هستند.
۴) قانون شماره چهار: افراد شاخص توانایی مدیریت خویش را دارند
گوگل بیش از هر چیز روی استخدام کردن نیروهای زبده، وقت می گذارد. گوگل، روزانه صدها رزومه از افرادی که مایلند در گوگل استخدام شوند، دریافت می کند. گوگل دو دسته از مهندسان را استخدام می کند، هر دوی آن دسته با هدف رسیدن به هنر شکست خوردن سریع استخدام می شوند. اولاً، گوگل به دنبال افراد خطر طلب جوان است. وین روزینگ، معاون مهندسی گوگل می گوید: ما به دنبال افراد باهوش هستیم. افراد باهوشی که کارهای خارق العاده ای خارج از کارشان انجام دهند، چیزی فراتر از مسیر تکراری. اما همچنین گوگل ستاره ها را هم اجاره می کند، افراد دارای درجه دکترا از برنامه های علمی-کامپیوتری و لابراتوآرهای تحقیقاتی. برایان دیویسن، استاد دستیار در دانشگاه لی های و محقق برجسته می گوید: «به طور مداوم گوگل برنامه ریزی کرده است تا استخدام کند ۹۰ درصد از متخصصان موتورهای جستجو را در جهان». افراد دارای درجه دکترا (PhD) جزو انتخاب های گوگل هستند. آنها افرادی هستند که به اندازه کافی اطلاعات دارند برای اینکه به هدف بزنند. قبل از اینکه از موضوع دور شوند.
۵) قانون شماره پنج: حضور کاربران به معنی کسب درآمد است
گوگل، واحدی به عنوان برنامه ریزی استراتژیک ندارد. رئیس اجرایی (CEO)، اریک اشمیت حکم نکرده است که تکنولوژی های مهندسانش باید در محصولاتی که عرضه می کنند وجود داشته باشد. نوآوری در گوگل همچون تکنولوژی جستجو، دموکراتیک است. هرچه ایده ای بیشتر باشد، کشش بیشتری داشته و از شانس بالاتری برخوردار خواهد بود. در دسامبر ،۲۰۰۱ کریشنا بهارات یکی از محققان گوگل یک ایمیل داخلی را بین اعضای گوگل ارسال نمود و از آنها درخواست کرد تا اولین نسخه از سرویس پویای خبری اش را مشاهده کنند. بهارات یک موتور داخلی نوشته بود که به ۲۰ منبع خبری هر ساعت سر می زد، و به طور اتوماتیک آخرین خبرها را در موضوعات خواسته شده، همچون یک ویراستار سریع، جمع آوری می نمود. در گوگل، این ایده مورد توجه فرار گرفت. مخصوصا، ماریسا مایر، یک مهندس جوان به این ایده علاقه مند شد و به عنوان مدیر پروژه قرار گرفت. مایر، بهارات را با یک تیم مهندسی مرتبط کرد. و در عرض یک ماه و نیم، گوگل در سایت خود یک نسخه تقویت شده از دموی میتنی بر متن (text-base) را ارایه داد، که حالا با نام اخبار گوگل (Google News) شناخته می شود و به ۱۵۵ منبع خبری و یک موتور جستجو مجهز شده است. این سرویس خلاقانه در نشانی news.google.com قرار دارد. در عرض سه هفته پس از عرضه روی سایت، این سرویس ۷۰ هزار کاربر را در روز جذب خود نمود. اکنون این سرویس گوگل، در زمره مشهورترین سرویس های خبری آنلاین پر مخاطب اینترنت است. یک دلیل که گوگل نوآوری های خود را در معرض عمومی قرار می دهد این است که ایرادات را به سرعت شناسایی کند. دلیل دیگر آن است که برنده ها را پیدا کند. برای بهارات و مایر، آن ۷۰ هزار کاربر مقدمات لازم را برای ساختن بخش خبری در گوگل میسر کردند. مایر می گوید: «یک آزمایش عمومی یه شما کمک می کند که سریع تر گام بردارید، اگر این موضوع کارگر افتد، یک میل و علاقه داخلی در شما ایجاد می کند. و باعث می شود تا افراد به نقایص و مشکلات بیاندیشند.» به زودی، مایر، دسته ای از مهندسان را برای افزودن حجم اخبار رهبری کرد. آنها منابع خبری را تا ۴ هزار منبع توسعه دادند و مدت زمان به روز رسانی را از یک ساعت، به روز رسانی مداوم تبدیل نمودند. آنها موتوری را برنامه نویسی کردند که به اندازه کافی قدرتمند بود تا از حجمی که ۵ برابر بزرگتر بود از حجم اولیه پشتیبانی کند.
آیا بخش خبری گوگل یک محصول حقیقی است؟ نه کاملاً. صفحه اصلی اش هنوز هم دارای نشان بتا (Beta) است تا زمانی خاص که گوگل تعیین می کند. خط مشی مؤثر شرکت برای اختراع، برخی از استفاده کننده گان را آزار می دهد. دنی سولیوان، ویراستار مجله سرچ انجین واچ (Search Engine Watch) و مفسر با نفوذ می گوید: «گوگل مخترعی بزرگ است. آنها به عرضه محصولات عالی خود ادامه می دهند. اما گوگل نیوز (بخش خبری گوگل) از تصمیم یک مهندس برای دسترسی به اخبار بوجود آمد. و حالا گوگل نمی داند که چطور از این محصول کسب درآمد کند.» سولیوان به نکته مهمی اشاره کرد: در برخی موارد، تمام این محصول عالی باید سودی را بدست آورد. و این یک موضوع اخلاقی مهم،از انفجار دات کام بود: «پول درآوردن از چشم ها» تولید کردند به ایجاد معنی «انداختن پول درون گودال» هنگامی که مایر بحث می کند که «ترافیک به ما این فرصت را خواهد داد تا بدانیم» آیا اخبار یک موفقیت است، او این عبارت طولانی را می گوید که خلاء هیأت رئیسه های بیکار که گمان می کنند که آنها اهلی کرده اند چرحه تجارت را. اما در گوگل ایجاد و دنبال کردن ترافیک برای سایت، احساس خوبی در انسان ایجاد می کند. و به فرهنگ شرکت نزدیک است و این منطق عملیاتی، در نظر بگیرید که: برای ۱۸ ماه اول، گوگل از موتور جستجوی خود حتی یک پنی هم درآمد نداشت. و تنها پس از آن بود که گوگل از یک فناوری عالی با تعداد مخاطبان زیاد تبدیل شد. گوگل قادر بود تا آن ترافیک را در راه هایی که هم مبتکرانه و هم کاملاً هماهنگ به نظر بیاید،بسته بندی کند. سرویس جستجو، رایگان باقی می ماند.
اما گوگل برای نمونه، تعداد زیادی از تبلیغات را برای کلمات کلیدی خاص فروخت. (هیچ متعجب کننده نیست که، تبلیع سایت فست کمپانی (Fast Company)، در هنگامی که پرس و جوهای حاوی fast company جستجو می شود در کادر تبلیغاتی دیده می شود.) تبلیغ دهنده ها تنها یک تعرفه خاص را پرداخت نمی کردند، یا حتی هزینه ای برای هر هزاربار نمایش. بلکه آنها پیشنهاد قیمت می کنند روی شرایط جستجو. هرچه بیشتر یک تبلیغ دهنده بپردازد، به همان میزان تبلیغش بیشتر نمایش داده می شود. اما اگر بر روی آگهی کلیکی زده نشد، رتبه اش در طول زمان کم می شود، بدون توجه به مقدار پیشنهاد قیمتش.اگر یک تبلیغ مصرانه نامربوط باشد، گوگل آنرا حذف می کند: کارایی برای تبلبغ دهنده ندارد، خواست کاربران را در بر ندارد و از ظرفیت های سیستم می کاهد. اگر کاربران کافی آنرا دوست داشته باشند، قدرت واقعی خواهد داشت با تبلیغ کنندگان. و ترافیک برای تبلیغ کنندگان ترافیک حتی بیشتری برای تبلیغ دهندگان ایجاد می کند. پس بله، مایر یک استراتژی درامدی داشت. یکی از ژانویه ،۲۰۰۲ پیش از آنکه اولین نسخه گوگل نیوز عمومی شود. وی نمی گوید که این استراتژی چیست، اما اگر این بخش از سایت به اندازه کافی مخاطب جلب کند، گوگل مسلما کاری برای تبلیغاتش انجام می دهد. و احتمالاً سرویس را به پورتال ها و دیگر سایت های تجاری، بفروش خواهد رساند، درست مانند کاری که با موتور جستجوی خود انجام داد. (هربار که لوگوی گوگل را در یک سایت می بینید، آن سایت حدودا ۲۵ هزار دلار در سال برای خدمات جستجو به گوگل می پردازد.) مایر می گوید: «اما ما هیچ عجله ای نداریم. ما بر آن متمرکز شده ایم تا گوگل نیوز را یک کالای عالی کنیم. تا اینکه متوجه شویم که آیا کالا کشش دارد یا نه، هیچ عجله ای برای اجرای برنامه های درآمدی نیست.» در واقع این مسئله نشان می دهد که رفتار سازمانی گوگل برای توسعه سرویس هایش، با توابع اقتصادی مثل نرخ نهایی مصرف MRC(Marginal Rate to Consume) نیز همراه است.مایر می گوید: «شعار ما این است، هیچ چیزی مانند موفقیت و شکست روی شبکه نیست.» به عبارت دیگر، اگر کاربران برنده شوند، آنگاه گوگل برنده است. یک دموکراسی دراز مدت. به هر حال، یک عامل مهم در پیروزی گوگل و سناریوی پشت پرده آن، تمایل شرکت به شکست است.
● کلام آخر
پیشرفت فقط با برنامه نویسان قوی حاصل نمی شود. هاستینگ خوب و دامنه خوب و پول، تضمین هیچ موفقیتی نیست. کارآفرینان جوان ایرانی اگر می خواهند در وب حرف هایی برای گفتن داشته باشند، باید با مدیریت سنتی، بازاریابی سنتی، کسب و کار به شیوه سنتی و مسائلی از این دست به خوبی آشنا باشند. این ها، زمینه های یک کسب و کار دیجیتالی موفق است که گوگل، آن ها را به دنیا می آموزد. طریقه برخورد با منابع انسانی، هدایت صحیح ان ها و استفاده از نبوغ افراد نابغه، مختصات حرکت یک سازمان دیجیتالی موفق را تشکیل می دهد. البته همه این مسائل را نباید انتظار داشت که دانشگاه به ما بیاموزد!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر